به گزارش همشهری آنلاین، محسن ردادی-عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه: ۱۶ آذر هر سال فرصتی است تا به جای تکرار روایتهای تاریخی، درباره نسبت میان دانشگاه و استقلالخواهی تأمل کنیم. در زبان فارسی، «دانشگاه» انتخابی نادرست برای معادل university بوده است. این خطا کوچک به نظر میرسد، اما پیامدهای هویتی و کارکردی مهمی داشته است. University از ریشه لاتین universitas گرفته شده؛ واژهای که به معنای «جمعیت سازمانیافتهای از اهل دانش» است. گروه، اجتماع، صنف و یا نهادی از انسانها که در کنار هم قرار گرفتهاند و از خلال همین باهمبودن، تولید معرفت و کنش اجتماعی میکنند. معادل عربی این نهاد که «الجامعه» است به معنای اصیل University نزدیکتر است.
دانشگاه تهران، صرفاً محل تحصیل
در این مفهوم، اصالت با «اجتماع» است نه با «دانش» بهعنوان محتوای آموزشی. اما در زبان ما، ترجمه رسمی به سمتی رفت که دانشگاه را صرفاً «محل تحصیل» نشان دهد و نه «جماعتی از اهل علم». این انتخاب اتفاقی نبود. پهلوی در چارچوب پروژه دولتسازی و نوسازی آمرانه خواهان نهادی بود که آموزش بدهد، اما در امر سیاست، اجتماع، عدالتخواهی و استقلالطلبی دخالت نکند. با همین انگیزه دانشگاه تهران تأسیس شد. دانشگاهی که نامش بر محور «دانش» است، عملاً از پیش قرار بود تنها کلاس و آزمایشگاه باشد؛ نه جامعهای زنده از استادان و دانشجویان با مسئولیت اجتماعی و تاریخی.
باهمبودن اهل دانش و تولید قدرت نرم
در حالی که از دیدگاه جامعهشناسی آموزش عالی، دانشگاه بهمثابه اجتماع (universitas) یک کنشگر جمعی است؛ جایی که «باهمبودنِ اهل دانش» خود منشأ تولید قدرت نرم، تفکر انتقادی و مبارزه با ظلم میشود. امروز نیز، دانشگاههای معتبر جهان بیش از آنکه بر محتوا تأکید کنند، بر هویت جمعی و مسئولیت مدنی دانشگاهیان تکیه دارند. به همین دلیل است که میبینیم در سراسر جهان، دانشگاهیان پیشگام اعتراض علیه رژیم صهیونیستی هستند و اساتید و دانشجویان بسیاری به دلیل دفاع از فلسطین تحت فشار قرار گرفتهاند.
بهای استقلالخواهی در دانشگاه
در اینجا مایلم از خانم دکتر «شیرین سعیدی» استاد دانشگاه دولتی آرکانزاس نام ببرم که همین چند روز پیش به دلیل اینکه در شبکه اجتماعی ایکس، به رهبر انقلاب اسلامی درود فرستاد و اظهار امیدواری کرد که با رهبری ایشان، آسیبی از سوی رژیم صهیونیستی به مردم ایران نرسد، در معرض اخراج از دانشگاه است. صهیونیستها و ضدانقلاب خارج از کشور، فشارهای خود را برای وادار کردن مسئولان دانشگاه به اخراج ایشان افزایش دادهاند. حتی فراتر از این، به نظر میرسد که قصد جان ایشان را دارند. زیرا دکتر سعیدی در پیام اخیرش اعلام کرد که به هیچ عنوان انگیزهای برای خودکشی ندارد و اگر در چند روز آینده با مرگ ناگهانی از دنیا رفت، تصادفی نیست و حتما در این زمینه تحقیقات کافی صورت بگیرد. این نمونه نشان میدهد که دانشگاهیان برای حفظ استقلال و مبارزه با ظلم چگونه تحت فشار قرار میگیرند و چه بهایی برای حفظ این استقلال میپردازند.
۱۶ آذر، دانشگاه را در صف اول ظلمستیزی قرار داد
به هر حال، دانشگاه در ایران برخلاف اراده اولیه بنیانگذارانش عمل کرد. هرچند حکومت پهلوی کوشید سیاستزدایی کند، دانشجو را از اجتماع جدا سازد و دانشگاه را به «دانشسرا» تقلیل دهد، اما واقعیت اجتماعی مسیر دیگری رفت. دانشجویان و استادان، دقیقاً بهدلیل ماهیت جمعی دانشگاه، نخستین گروهی بودند که نسبت به وابستگی، بیعدالتی و سلطه حساس شدند و واکنش نشان دادند. ۱۶ آذر ۱۳۳۲ نماد همین بازگشت دانشگاه به هویت واقعی خود بود: هویت دانشگاه بهمثابه یک اجتماع مستقل و مسئول، نه یک ساختمان آموزشی. اجتماع اهل دانش نمیتواند نسبت به ظلم و استکبار بیتفاوت بماند؛ زیرا دانش بدون عدالت، آزادی و استقلال، بیمعنا میشود؛ این حقیقتی است که اهالی علم بهتر از هرکس دیگری میدانند. امروز، بازخوانی این مفهوم ضروریتر از همیشه است. دانشگاه تنها زمانی میتواند نقش پیشرو خود را ایفا کند که به هویت واقعیاش بازگردد: هویت «جامعه اهل دانش» که با جهل و ستم سر سازش ندارد. استقلالخواهی دانشگاهی یک رفتار مقطعی یا احساسی نیست؛ پیامد طبیعی تجمع نیروهای آگاه، جوان و مسئولیتپذیر است. هر جا این اجتماع شکل بگیرد، عدالتخواهی، مطالبه استقلال و دفاع از آزادی رخ میدهد. ۱۶ آذر فقط یک تاریخ نیست؛ یادآوری این است که جامعه علمی کشور باید همواره در صف نخست استقلالخواهی و ظلمستیزی باشد.













