دربی، ویترین فوتبال ماست. پدیدهای که ربطی به زمان ندارد. همین حالا ما در مورد اتفاقاتی حرف میزنیم که در دربی ۵۰ سال قبل افتاده و همیشه کارشناسان برای پیگیری یک معضل در فوتبال، به دربی زمانه آن نگاه میکنند. دربی یک سوژه جامعه شناسی است که هرگز کهنه نمیشود.
از این منظر دربی ۱۰۶ هم اگرچه به تاریخ پیوسته اما همواره برای بررسی حقایق پشت پرده تازه و زنده است. در مورد خیلی از چیزها صحبت شده و هنوز هم نکات بسیاری هست که کسی در مورد آن حرف نزده، از جمله سوختن هفت تعویض از ۱۰ تعویض دو مربی!
افتخار بازی در دربی، تا ابد در کارنامه بازیکن ثبت میشود. هنوز واحدی نیکبخت حسرت آن دو دربی لیگ دوازدهم را میخورد که تا لب خط چمن آمد و داور سوت پایان بازی را زد تا تعویض انجام نشود. اگر او گام به چمن میگذاشت، الان کنار علی پروین رکورددار بود!
یا مثلاً مهدی شیری که در دهه ۸۰ پیراهن هر دو تیم بزرگ را پوشید اما در دربی، جزء یاغیها محسوب نمیشود. چرا که در یک فصل حتی ثانیهای فرصت بازی به او نرسید تا در تاریخ، فقط بازی با یک تیم را در دربی داشته باشد.
با این تفاصیل، حتماً بازیکنان استقلال و پرسپولیس از دو مربی خود سوال دارند که چرا آنها را به میدان نفرستاد؟ چرا این افتخار از آنها دریغ شد؟ آن هم مسابقه ای که دو تیم گل و برتری می خواستند!
جواب این سوال در دیدگاه و نگاه دو مربی به نیمکتهاست. کلکسیون ستارههای گران قیمت در ابتدای فصل وارد فهرست استقلال و پرسپولیس شدند که هر کدام چند ۱۰ میلیارد دستمزد آنها از کیسه بیت المال بود.
اگر در طول یک فصل، یک بازیکن نتواند یک یا چند بازی آن طور که از او انتظار رفته بدرخشد و به تیمش کمک کند، این را به حساب ذات فوتبال و سلیقه مربی میگذاریم. مصدومیت و محرومیت نیز در فوتبال همیشه هست اما وقتی یک بازیکن سالم برای بیش از ده بازی بازی نکند، یک جای کار می لنگد!
و زمانی که تعداد چنین نفراتی بیش از انگشتان یک دست در یک تیم شود، یعنی عمق فاجعه به حدی است که باید به نقل و انتقالات آن تیم شک کرد!
حالا به لیست پرسپولیس نگاه کنید، بدون تعارف یاسین سلمانی کجاست؟ در این سالها که در پرسپولیس بوده، تعداد بازیهای او به انگشتان یک دست نرسیده! پس برای چه با او قرارداد بسته و از آن بدتر، آن را تمدید کردهاند؟
صحبت از یک بازی نیست که بگوییم مصدوم یا محروم یا ناآماده بوده یا در تاکتیک مربی جا نداشته! صحبت از یک مربی هم نیست که بگوییم فوتبال یاسین به سلیقه آن مربی نمی خورد یا با او لج کرده اند!
از یحیی گل محمدی تا اوسمار، سپس گاریدو، کریم باقری، کارتال، وحید هاشمیان و دوباره اوسمار، هیچکدام به یاسین سلمانی امیدی نداشتند. همه به او بازی دادند و سپس ناامید شدند! فقط هم او نیست،
مجتبی فخریان، ابولفضل بابایی و چند جوان دیگر هم هستند، وقتی براجعه در همین تیم و رزاق نیا و قلی زاده در استقلال بازی می کنند، چرا به عنایت زاده و صادقی و صحرایی بازی نمی رسد؟ اصلا رضا شکاری کجاست؟ او که جوان نیست و به عنوان شکار و شاهکار به پرسپولیس آمد!!
حالا به استقلال نگاه کنید؛ موسی جنپو یا دوکنز نازون برای چه خریداری شدند؟ ارقام میلیون دلاری دستمزد آنها برای تماشای فوتبال از روی کاناپه منزلشان پرداخت شده؟ جلال الدین ماشاریپوف کجاست؟ عارف غلامی برای چه برگشت؟ تکلیف آرمین سهرابیان و عارف آغاسی چه میشود؟ حالا جوانترها مثل ضرغام سعداوی هیچ!
استقلال و پرسپولیس این پولهای کلان را برای چه به این بازیکنان دادند؟ آیا جز این بود که در روزهای سخت یا آسان، این بازیکنان به میدان آمده و برای هواداران استقلال و پرسپولیس افتخار بیافرینند؟ چطور بازیکن حرفهای سراغ دارید که حاضر میشود فقط پول بگیرد اما در مهمترین بازی یعنی دربی صرفاً روی نیمکت یا سکو نشسته و تماشا کند؟
کسی با دستمزد یک میلیون دلار بنشیند و نگاه کند تا اسماعیل قلیزاده ۱۹ ساله با قرارداد زیر یک میلیارد تومان، به میدان آمده و برای گلزنی تلاش کند؟ وقتی در هیچ شرایطی -نه بازیهای آسان و نه سخت، نه در خانه و نه بیرون خانه، نه ایران و نه آسیا- نمیتوانند از این بازیکنان استفاده کنند، برای چه با آنها قرارداد بسته اید؟
اگر پول خودتان بود هم این طور ولخرجی می کردید؟ چطور این همه پول به جیب دلال رفت و شما ککتان هم نمیگزد؟













