اساطیر ایران و هند پیوند ناگسستنیای با یکدیگر دارند. این اساطیر در کنار یکدیگر، اساطیر هندو-ایرانی را به وجود میآورند.
به گزارش فرارو، در شاهنامه فردوسی بارها به منطقهای به نام مازندارن اشاره شده است. در مورد این مکان چه میدانیم و ارتباط این محل با استان مازندران ایران چیست؟
ایندِرَه یا ایندِرا در اساطیر هند یکی از خدایان مورد احترام به شمار میرود. بااینحال در ایران باستان، ایندره از دسته دیوان به شمار رفته و او را در دسته شروران قرار دادهاند؛ اما دلیل این تفاوت نگاه به ایندره چیست و ربط ایندره به مازندران کدام است؟
پیشاز اینکه به ایندره بپردازیم، بد نیست اگر گریزی داشته باشیم به شاهنامه فردوسی. همانطور که میدانیم، در شاهنامه فردوسی، مازندران محلی است که دیوها در آن زندگی میکنند. زمانی که کیکاووس به طرف مازندران لشکر میکشد، دیوها وی را دستگیر کرده و رستم برای نجات او باید از هفتخان بگذرد. در نهایت رستم در خان هفتم بر دیو سپید پیروز شده و کیکاووس را نجات میدهد. با علم بر داستان شاهنامه، این سوال پیش میآید که چرا دیوها مازندران را برای اقامت انتخاب کردهاند و آیا مازندرانی که شاهنامه از آن یاد میکند، با استان مازندران ارتباطی دارد؟
در اساطیر هندو ایرانی، چند گروه از خدایان وجود دارند. دو گروه مهم آنها «دَئِوَه» ها و «اَهورَه» ها هستند. هر دو گروه این خدایان در روزگار گذشته برای مردم ایران و هند قابل احترام بودند. با جدایی ایرانیان و با سربرآوردن آیین زرتشتی، گروه دئِوَهها رفتهرفته برای ایرانیان به گروهی شرور بدل شدند. سرکرده گروه دَئِوَهها که امروزه آنان را با نام دیو میشناسیم، دیوی است به نام ایندره.
ایندره در واقع یکی از خدایان هندو-ایرانی است که از او در اوستا و ریگودا یاد شده است. ایندره در ایران ازجمله خدایان شرور و در هند از خدایان نیک به حساب میرود. مطابق با آموزههای ریگودا، ایندره در واقع خدای باران است. او با دیو خشکسالی یا وِریترا یا وِریترَه مبارزه میکند و او را شکست میدهد. بااینحال در ایران از ایندره بهعنوان دیوی شرور یاد میشود که در دسته شروران عالم قرار میگیرد.
در واقع مازندرانی که فردوسی از آن یاد میکند، ارتباط ویژهای با استان مازندران ندارد. واژه مازندران در واقع متشکل از «ماز + ایندره + آن» است. «ماز» به معنی بزرگ، «ایندره»، خدای شرور ایرانیان و «آن» نیز پسوند مکانساز است؛ چنانکه مثلا در واژه اصفهان میبینیم. نام پیشین اصفهان، اسپهان بوده است. «اسپه» به معنی سپاه و «آن» بهعنوان پسوند مکان؛ رویهمرفته یعنی «جای سپاه». با این تعریف مازندران یعنی: «جای ایندره بزرگ = مکانی که ایندره در آن زندگی میکند.»
با این تفاسیر مازندران کجاست؟ ایرانیان که معتقد بودند که دین زرتشت دین راستی و درستی است، رفتهرفته از خدایان هندی که به آیین زرتشت درنیامده بودند روگردان شدند. این شد که به محلی که مردمانش همچنان دیوها را میپرستیدند و نه اَهورهها را، لقب مازندران دادند. این نام بعدها برای یکی از استانهای شمالی ایران نیز مورد استفاده قرار گرفت.