به گزارش همشهریآنلاین، «این پایان بشریت است، این پایان تمدنی است که تا کنون وانمود میکردیم به آن تعلق داریم.» فرانچسکو آلبانیز، فرستاده ویژه سازمان ملل در فلسطین اشغالی این جملات را بعد از افشاگری در خصوص استفاده اسراییل از سامانههای هوش مصنوعی برای کشتار در غزه گفت. او با تشریح همکاری غولهای فناوری آمریکا مانند مایکروسافت و آمازون با این نسلکشی، از سامانهای نام برد تحتعنوان «بابا کجاست» (?Where's Daddy) که توسط اسرائیل برای کشتن فلسطینیها همراه خانوادهشان مورد استفاده قرار میگیرد.
طبق گزارش رسانههای مستقل این سامانه بخشی از یک زنجیره سهگانه هوش مصنوعی است که با هدف شناسایی، امتیازدهی و ردیابی افراد و در نهایت کشتار آنها در کنار خانوادهشان استفاده میشود. دو ابزار دیگر این زنجیره «لاوندر» (Lavender) و «گاسپل» (Gospel) هستند و هر سه در کنار یکدیگر نقشی حیاتی در ساختار هدفگیری و کشتار توسط ارتش اسرائیل ایفا میکنند.
این سیستم چطور کار میکند و با چه سازوکاری فلسطینیها را خانوادگی سلاخی میکند؟
لوندر چیست و چطور کار میکند؟
مطابق گزارشهای منتشرشده، ابزار «لاوندر» نوعی برنامه تحلیل داده است که از حجم عظیمی از اطلاعات درباره ساکنان غزه استفاده میکند. عملکرد این ابزار به این صورت است که بر اساس دادههای مختلف از جمله الگوهای ارتباطی، تحرکات دیجیتال و سایر اطلاعات رفتاری، به هر فرد یک امتیاز بین یک تا صد اختصاص میدهد که نشاندهنده احتمال ارتباط او با گروههای مقاومت است. این سیستم طبق گزارشها دادههای مختلفی را جمعآوری و پردازش میکند، از جمله دادههای شخصی و رفتاری مردم، الگوهای ارتباطی و مکانی، اطلاعات جمعآوریشده از منابع اطلاعاتی مختلف، و دادههای نظارتی که میتواند شامل عکسها، اطلاعات تماس، الگوهای جابهجایی، و هر نوع نشانه دیجیتال از تعاملات فردی باشد.

این حجم عظیم داده توسط الگوریتمهای یادگیری ماشین تحلیل میشود تا الگوهای پنهان و شباهتهایی که ممکن است فردی را به فعالیتهای گروههای مقاومت مرتبط کند، شناسایی کند. گفته میشود این سامانه در مرحله اول تجاوز به غزه توسط اسرائیل، بیش از ۳۷هزار نفر از مردان فلسطینی در غزه در دادههای لاوندر به عنوان مظنون فهرست شدهاند. این اسامی سپس در اختیار سیستمهای دیگر قرار میگیرند تا فرآیند هدفگیری ادامه پیدا کند. در واقع «لاوندر» همان حلقه اول زنجیرهای است که وظیفهاش مشخصکردن «چه کسی» است.
گاسپل چیست و چه چیزهایی را هدفگذاری میکند؟
در کنار آن، ابزار «گاسپل» قرار دارد. گاسپل مسئول شناسایی «کدام ساختمان» یا «چه مکانی» است. این ابزار، بر اساس دادههای موجود از سازهها، نقشهها و اطلاعات احتمالی درباره محل استقرار گروههای مسلح، احتمال حضور یک هدف یا فعالیت مشکوک در یک ساختمان خاص را ارزیابی میکند. اگر لاوندر افراد را شناسایی میکند، گاسپل مکانها را مشخص میسازد و تصویر کلی هدفگیری را تکمیل میکند.

دادههایی که گاسپل تحلیل میکند عمدتاً شامل اطلاعات مکانی و فضایی است؛ از جمله تصاویر ماهوارهای و هوایی، نقشههای دیجیتال، دادههای شناسایی ساختمانها، الگوهای رفتوآمد به یک مکان خاص، و اطلاعات پیشین اطلاعاتی درباره استفاده احتمالی از یک ساختمان یا منطقه توسط گروههای مقاومت. این سامانه همچنین دادههای تاریخی را بررسی میکند؛ به این معنا که اگر یک مکان در گذشته با فعالیتهای مرتبط با گروههای مقاومت پیوند داده شده باشد، آن سابقه در تحلیلهای جدید نیز لحاظ میشود. گاسپل با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین، این دادههای متنوع را روی هم میگذارد و بهدنبال الگوهایی میگردد که نشان دهد یک ساختمان یا نقطه جغرافیایی تا چه حد میتواند «هدف معتبر» تلقی شود.
حلقه نهایی سیستم کشتار: بابا کجاست؟
اما حلقه آخر این سیستم کشتار، عبارت است از سامانه «بابا کجاست؟». بر اساس گزارشهای تحقیقاتی، این ابزار مسئول ردیابی لحظهای افرادی است که قبلاً توسط لاوندر شناسایی شدهاند. اگر لاوندر بگوید «این فرد محتمل است هدف باشد» و گاسپل بگوید «این ساختمان ممکن است محل استقرار او باشد»، ابزار «بابا کجاست؟» وظیفه دارد بگوید «این فرد اکنون دقیقاً کجاست».
دادههایی که این سامانه تحلیل میکند عمدتاً دادههای مکانمحور و رفتاری لحظهای هستند؛ یعنی اطلاعاتی که نشان میدهد یک فرد در چه زمانی و در کجا حضور دارد. این دادهها میتواند شامل نشانههای مکانی تلفن همراه، الگوهای اتصال به شبکههای مخابراتی، تغییرات حضور فرد در یک محدوده جغرافیایی خاص و ردپاهای دیجیتالی باشد که بهطور غیرمستقیم محل حضور او را مشخص میکنند.

نحوه تحلیل این دادهها، آنطور که در گزارشها آمده، به این شکل است که سامانه «بابا کجاست؟» بهصورت پیوسته دادههای مکانی را پایش میکند و آنها را با اطلاعات قبلی درباره فرد تطبیق میدهد. وقتی الگوهای حرکتی نشان میدهد که فرد وارد خانه خود شده یا برای مدتی در یک مکان ثابت، معمولاً محل سکونت خانوادگی، حضور دارد، سیستم این وضعیت را بهعنوان یک «لحظه کلیدی» تشخیص میدهد.
به عبارت دیگر این سامانه شبیه یک سیستم هشدار هوشمند عمل میکند که منتظر میماند تا فرد موردنظر در موقعیتی قابل پیشبینی و ثابت قرار بگیرد و سپس این موقعیت را به زنجیره تصمیمگیری منتقل میکند. در این چارچوب، «بابا کجاست؟» نه درباره اینکه فرد چه کسی است تصمیم میگیرد و نه اینکه کدام ساختمان هدف است، بلکه تمرکز آن بر پاسخ به یک سؤال مشخص است: فرد شناساییشده اکنون دقیقاً کجاست و آیا در خانه و کنار خانواده حضور دارد یا نه.
غولهای فناوری آمریکا تمامقد پای کشتار خانوادگی در غزه
در سالهای اخیر مجموعهای از گزارشهای رسانهای تحقیقی و اسناد افشاشده نشان دادهاند که همکاری میان غولهای فناوری آمریکا و ساختارهای نظامی و امنیتی اسرائیل به سطحی فراتر از تأمین خدمات عمومی فناوری رسیده و به فراهمسازی زیرساختهای حیاتی برای پردازش داده، هوش مصنوعی و تحلیل اطلاعات انجامیده است. در این میان، نقش شرکتهایی مانند مایکروسافت، گوگل و آمازون بیش از همه مورد توجه قرار گرفته است. گزارشها حاکی از آن است که خدمات رایانش ابری و ابزارهای هوش مصنوعی این شرکتها، بهویژه از طریق پلتفرمهایی مانند آژور و پروژه مشترک نیمبوس (Project Nimbus)، در اختیار نهادهای دولتی، امنیتی و نظامی اسرائیل قرار گرفتهاند. این زیرساختها امکان ذخیرهسازی، یکپارچهسازی و تحلیل حجم عظیمی از دادهها را فراهم کردهاند؛ دادههایی که سپس میتوانند در سامانههای هدفگیری مبتنی بر هوش مصنوعی مانند لاوندر، گاسپل و «بابا کجاست؟» مورد استفاده قرار گیرند.
این شرکتها در مواضع رسمی خود ادعا کردهاند که خدماتشان ماهیت «عمومی» دارد، اما گزارشهای مستقل نشان میدهد که این زیرساختها، ستون فقرات فنی سامانههایی را تشکیل دادهاند که در قلب کشتارِ دادهمحور قرار دارند.

در کنار این شرکتها، شرکتهای آمریکایی فعال در حوزه تحلیل کلانداده و نظارت دیجیتال مانند پالانتیر (Palantir) نقشی فعال در این کشتار دارند؛ شرکتهایی که تخصص آنها تحلیل دادههای پیچیده، پیشبینی الگوها و ارائه تصویر لحظهای از تحولات میدانی است. این نوع فناوریها، بهگفته منتقدان، نقش مهمی در تقویت توان اطلاعاتی ارتش اسرائیل ایفا کردهاند و به اتصال دادههای انسانی، مکانی و زمانی در یک چارچوب واحد کمک کردهاند.
فعالان حقوق بشر و اخلاقپژوهان فناوری میگویند حاصل این شبکه همکاری، شکلگیری یک اکوسیستم فناورانه است که در آن شرکتهای آمریکایی، آگاهانه زیرساخت لازم برای سامانههای کشتار مبتنی بر هوش مصنوعی را فراهم کردهاند. مسئله تنها فروش فناوری نیست، بلکه مشارکت در ساخت سیستمی است که مرگ انسانها را به خروجی پردازش داده تبدیل میکند؛ سیستمی که بهویژه در غزه، به گفته گزارشگران و نهادهای بینالمللی، به شکلدهی یک نسلکشی سارماندهیشده منجر شده است.
این تنها سلاح من است؛ یک قلم
فرانچسکا آلبانیز، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور اراضی اشغالی فلسطین، در مصاحبه تاکر کارلسون مجری مشهور آمریکایی گفت که ایالات متحده به دلیل گزارشهای مستند و مفصل او درباره سیاستهای نسلکُشانه اسرائیل علیه فلسطینیان، وی را تحریم کرده است.
آلبانیز توضیح داد که رابطهاش با واشنگتن پس از آن بهشدت تغییر کرد که او شروع به مستندسازی این موضوع کرد که چگونه شرکتهای آمریکایی نهتنها اقدامات اسرائیل در غزه را ممکن میسازند، بلکه از این وضعیت سود اقتصادی نیز میبرند.
این تحریمها پس از انتشار گزارش انتقادی او در ماه ژوئن اعمال شد؛ گزارشی که در آن نام بیش از ۶۰ شرکت، از جمله غولهای فناوری آمریکایی مانند گوگل، آمازون و مایکروسافت ذکر شده بود. آلبانیز در این گزارش اعلام کرده بود که این شرکتها در «تبدیل اقتصاد اشغالگری اسرائیل به اقتصاد نسلکشی» نقش داشتهاند.
آلبانیز میگوید تنها سلاح او قلمش است و پس از تحریم شدن، در گفتوگو با میدلایست تأکید کرد که این فشارها او را متوقف نخواهد کرد و گفت: «به نظر میرسد به نقطه حساسی ضربه زدهام.»













