• سختترین مسئله در مذاکره با صدام، سابقه او در به شهادت رساندن تعداد زیادی از مردم ایران بود.
• مذاکره پیرامون وضعیت اسرا و اجرای قطعنامه ۱۹۷۵ بود؛ میلهگذاری مرزی انجام نشده بود و عملاً در وضعیت نه جنگ و نه صلح قرار داشتیم.
• برخی پیگیریها پیشتر انجام شده بود و به نتیجه نرسیده بود، به دلیل پیام مرحوم آقای هاشمیرفسنجانی و توجه بیشتر عراقیها به شخصیتهای امنیتی، برای مذاکره راهی شدم.
• فضای جلسه را از حالت رسمی خارج کردم و جلسه حدود دو ساعت و چهل دقیقه طول کشید.
• صدام در پایان جلسه وعده اجرای قطعنامه ۱۹۷۵ را داد و بهنظر من در این تصمیم رودست خورد؛ فکر نمیکرد مذاکره به این نقطه برسد.
• محمد سعید الصحّاف [وزیر امور خارجه عراق] بیرون جلسه نشسته بود و گفت: «قرار بود فقط ۳۰ دقیقه مذاکره کنید.» گفتم: «از رئیس خودتان [صدام] بپرسید!»
• وزیر امور خارجه عراق درخواست جلسه کرد و گفت: «قولی که صدام داده، فراموش کنید!» مشخص شد که ظاهراً صدام در تله افتاده و در مذاکره وعده داده بود.