شاید وقتی جام ملتهای ۱۹۹۶ امارات شروع شد کمتر کسی فکر میکرد تیم ایران موفق به کسب موفقیت شود و حتی برخی کارشناسان روی صعود تیم ملی از گروهش هم تردید داشتند اما شرایط به گونه دیگری رقم خورد.
ملیپوشان ایران که با هدایت محمد مایلیکهن راهی جام ملتهای ۱۹۹۶ امارات شده بودند، این پیکارها را با ناکامی مقابل عراق آغاز کردند و پیروزی برابر تایلند هم آنقدر امیدوارکننده نبود که دل منتقدان را قرص کند ولی وقتی با سه گل عربستان را در هم شکستیم، بارقههای امید در جامعه به بار نشست.
در چنین شرایطی ۲۶ آذر ۱۳۷۵ به مصاف کره جنوبی رفتیم تا تکلیف یکی از تیمهای صعودکننده به مرحله نیمه نهایی مشخص شود.
پیروزی تاریخی ایران، گریه سرمربی کره و بازگشت مخفیانه
مسابقه در حالی آغاز شد که احمدرضا عابدزاده را همچنان به دلیل مصدومیت در اختیار نداشتیم و نیما نکیسا دروازهبان اول ایران بود. نیمه نخست با برتری دو بر یک کرهایها به پایان رسید و خط دفاعی ما نتوانست صلابت لازم را داشته باشد ولی در نیمه دوم دنیا بر سر چشمبادامیها خراب شد. طوفان ایرانی وزیدن گرفت و پیروزی تاریخی ۶ بر ۲ روی اسکوربرد ورزشگاه النصر دبی ثبت شد تا یکی از باورنکردنیترین نتایج تمام ادوار جام ملتهای آسیا رقم بخورد. خداداد عزیزی و کریم باقری هر کدام یک گل به ثمر رساندند و علی دایی در بهترین بازی ملی خود به تنهایی ۴ مرتبه دروازه کره جنوبی را باز کرد تا گریههای سرمربی این تیم به سوژهای خاص برای شبکههای تلویزیونی تبدیل شود.
ایران مقتدرانه راهی نیمه نهایی شد و مردم در سراسر کشور به شادی پرداختند. البته در طرف دیگر میدان، کاروان کره جنوبی همان شب کاملا بیسروصدا دبی را ترک کرد و بعدا مشخص شد زمان ورود هواپیمای این تیم به سئول اصلا در رسانهها اعلام نشد تا ملیپوشان کره از خشم مردم کشورشان در امان بمانند.
علی دایی: مسابقه با کره جنوبی و این گل زندگی من را عوض کرد
علی دایی ستاره بی چون و چرای ایران در آن مسابقه بود. شهریار بعدها پیرامون پیروزی شش بر دو ایران مقابل کره جنوبی حرفهای جذابی زد و گفت:
به جرات میتوانم بگویم آن مسابقه زندگی ورزشی و حتی شخصی من را عوض کرد. فدراسیون فوتبال کره جنوبی قبل از آغاز جام ملتها با استعدادیابهای بوندسلیگا مکاتبه کرده بود تا برای دیدن یکی از مدافعان این تیم به دبی سفر کنند. اتفاقا آنها هم آمدند و در روزی که شش گل به کره جنوبی زدیم در ورزشگاه حاضر بودند. دقیقا پس از همان مسابقه مذاکرات آلمانیها با من برای پیوستن به آرمنیا بیلفلد آغاز شد و تابستان سال ۷۶ به بوندسلیگا رفتم. تمام گلهایی که در آن مسابقه زدم را دوست دارم ولی حکایت گل پنجم ایران چیز دیگری بود. آن گل در واقع سومین گل خودم در مسابقه مذکور محسوب میشد و نعیم سعداوی توپ را از جناح راست پاس داد تا استپ کرده و در حالت چرخشی با یک شوت محکم توپ را به سمت دروازه کره روانه کنم. این یکی از گلهای ماندگار برای خودم است و مردم هم خیلی آن را دوست دارند.
بیشتر بخوانید: علی دایی: آن آقا را حتی نمیخواهم ببینم/ حمید استیلی راه غلطی را انتخاب کرد/ غصه میخورم که باید مقابل هواداران بایستم












