به گزارش مشرق، شاید این عجیبترین تصویر هفتههای اخیر فوتبال ایران باشد. صحبت درباره پرتاب بطری به سمت بازیکنان نیست که تقریبا در بیشتر ورزشگاهها عادی شده. خشونت علیه تیمهای میهمان حتی به پرتاب گاز اشکآور به رختکن هم رسیده. تصویر شگفتانگیزی که درباره آن صحبت میکنیم، تلاش مردی است که میخواهد به تنهایی روبروی این جریان بایستد. حمید علیدوستی دقایقی پیش از بازی خانگی چادرملو مقابل ذوبآهن وارد پیست ورزشگاه شد، پشت میکروفن ایستاد و بیانیهای را خواند که در آن از هواداران تقاضا میکرد از توهین علیه حریف پرهیز کنند.
کسانی که ستاره گریزپای دهه ۶۰ فوتبال ایران را میشناسند، خوب میدانند که چنین رفتاری نمایشی و به اصطلاح از روی ادا نیست. او باور دارد که فضای فوتبال باید در حد امکان دور از خشونت و توهین باشد، همانطور که در دوران بازیاش در بالاترین سطح به این رویه پایبند بود.
سوال مهم اما این است که خواسته علیدوستی چقدر واقعبینانه است؟ آیا او میتواند فضای متشنج فوتبال ایران را کمی تلطیف کند؟ در سالهایی که مهاجم پیشین هما و تیم ملی از فوتبال دور بود تا فصل جاری که فعالیتش را به عنوان مشاور باشگاه چادرملوی اردکان شروع کرده، احترام روز به روز رنگ باخته و جای آن را تنش و درگیری گرفته.
خشونت گرفتار چرخهای شده که از شهر به شهر سرایت میکند و تشدید میشود. هوادارانی که به تیمشان در خانه میزبان توهین شده چند ماه منتظر میمانند تا با شدت بیشتری تلافی کنند. هر شهری شعارها و فحشها را بومیسازی میکند و چیزی به آن میافزاید. ظاهرا هیچ ترمزی برای متوقف کردن این گلوله برفی که بزرگ و بزرگتر میشود، وجود ندارد. تنها راهکار سازمان لیگ محروم کردن تماشاگران و برگزاری بازی در ورزشگاه خالی بوده بوده، ولی آن هم فقط نقش یک مسکن کوتاهمدت را داشته است.
آیا علیدوستی به تنهایی میتواند در برابر این موج سهمگین بایستد؟ آیا احترام به حریف هم میتواند مثل خشونت از شهری به شهرهای دیگر سرایت کند و فراگیر شود یا این فقط یک آرزوی خیالپردازانه است؟ در گام اول باید دید چادرملو چقدر در اجرای این پروژه موفق است. در مرحله بعد باید باشگاههای دیگر برای این همکاری پیشقدم شوند.
احتمالا باشگاههایی که در کورس قهرمانی نیستند و فشار کمتری برای نتیجه گرفتن دارند برای پیوستن به چادرملو مناسبتر باشند؛ آنها که تیمشان بخشی از هویت شهرشان است و برای هواداران مهم است که چه تصویری از آنها منتشر شود. شاید مسیر خشونتزدایی در فوتبال ایران از بیرون به سمت مرکز باشد.
علیدوستی مثل دوران فوتبالش مسیر متفاوتی را در پیش گرفته. او پرچم مهرورزی را در اردکان بالا برده و امیدوار است که این موج به سکوهای ورزشگاههای دیگر هم برسد.
او مرد تنهایی در فوتبال ایران است که فریاد میزند: «من رویایی دارم»، «تصور کنید فوتبالی در صلح را». آیا روزی میرسد که فوتبال ایران با خشونت کمتری علیه میهمانان برگزار شود یا چند سال بعد علیدوستی را آخرین رمانتیک فوتبال ایران مینامند که در آرزوی بزرگش شکست خورد؟
منبع: فوتبال ۳۶۰













