احسان حاجصفی کاپیتان تیم فوتبال سپاهان بعد از کسب رکورد بیشترین بازی با پیراهن سپاهان در تاریخ لیگ برتر گفتوگویی با رسانه رسمی باشگاه سپاهان داشت.
۲۵۶ بازی برای سپاهان؛ خاطره اولین بازیتان با لباس سپاهان را برایمان مرور کنید
پوشیدن پیراهن باشگاه سپاهان که توانستم با آن بیشترین بازی را داشته باشم، باعث افتخار است؛ بازی ابتدایی من برای سپاهان در سن ۱۶ سالگی بود که مقابل استقلال تهران در ورزشگاه آزادی مقابل ۷۰-۸۰ هزار تماشاگر استقلالی قرار گرفتم. در آن زمان لوکا بوناچیچ سرمربی وقت سپاهان بود و به من اطمینان کرد، ۴۵ دقیقه بازی کردم، اما واقعا نمیدانستم که چه کاری انجام میدهم چرا که تنها ۱۶ سال سن داشتم؛ حدود ۲۰ سال پیش کمتر مربی ریسک بازی دادن به بازیکن جوان را انجام میداد، اما لوکا این کار را انجام داد و به من بازی داد. اکنون شرایط کمی با گذشته متفاوت است و مربیان جوان آمدهاند و جرئت دارند و به بازیکنان جوان شان بازی میدهند، اما در آن زمان خیلی سخت بود و من یادم نمیآید کسی در ۱۶ سالگی بازی کرده باشد. تنها من نبودم و افراد دیگری بودند که در سپاهان بازی کردند و تنها لوکا با این جرئت ما را بازی میداد.
فوتبال را از کجا و چگونه آغاز کردید؟
من فوتبالم را از زمین خاکیها و کوچه پسکوچههای کاشان آغاز کردم مانند همه فوتبالیستها، ۹ یا ۱۰ سالم بود که برای بازیهای شهرستانها به اصفهان آمدم و تیم ما در آن مسابقات اول یا دوم شد، من بهترین بازیکن و آقای گل آن تورنمنت شدم. در آن زمان محمد یاوری سرمربی ذوبآهن و آقای ساکت رئیس هیئت فوتبال استان اصفهان بودند که در آن مسابقات حاضر بودند و با دیدن بازی من، من را به تیم ذوبآهن معرفی کردند. در آن زمان راهی ذوبآهن شدم و حدود سه یا چهار سال در ذوبآهن بودم، سال ابتدایی رده نوجوانانم بود که باید تست میدادیم و مربی وقت من را خط زد و من نمیدانم اسمش باید را چه بگذارم؛ حسن حاجرسولیها مربی نوجوانان ذوبآهن بود که دونفری که از کاشان بودیم را خط زد و ما با صحبت با حسن مختاری سرپرست وقت سپاهان راهی رده نوجوانان سپاهان شدیم. سه سال نوجوانان بازی کردم و یکسال نیز در رده جوانان بازی کردم، چند بازی تدارکاتی با رده بزرگسالان انجام دادیم و لوکا سرمربی بزرگسالان سپاهان بود که من را انتخاب کرد و من راهی تیم بزرگسالان سپاهان شدم و از آن زمان تاکنون در اختیار باشگاه سپاهان هستم.
اولین تصویر از اولین ورود به باشگاه سپاهان در رده بزرگسالان؟
بزرگانی که در رده بزرگسالان تیم فوتبال سپاهان حضور داشتند، باعث میشد نتوانم نفس بکشم، برای مثال محرم نویدکیا، هادی عقیلی، حسین پاپی، آرمناک پطروسیان، عمادرضا را یادم است، حضور این افراد خیلی به من استرس وارد میکرد، اما لطف خدا و پس از آن لوکا باعث شد که من به رده بزرگسالان سپاهان بیایم و تاکنون اینجا باشم.
اسطوره باشگاه سپاهان بودن چه حسی دارد؟
خیلی موافق این کلمه اسطوره نیستم، فکر میکنم اسطوره در حال حاضر لقب شخص دیگری باشد و میتوانیم برای افراد دیگری مانند محرم نویدکیا، هادی عقیلی، حسین پاپی و دیگر افرادی که در این تیم بیشتر از من زحمت کشیدند، این لقب را بگذاریم. سالیان سال در این تیم زحمت کشیدم، وظیفهام بوده است و پیراهن این تیم را پوشیدهام، تاجایی که بتوانم و سنم اجازه دهد تلاشم را برای این تیم انجام میدهم و بازی میکنم، اما فکر میکنم کلمه اسطوره برای دیگر عزیزان باشد، خیلی بهتر است.
اگر در تونل زمان به احسان ۱۶ ساله بازگردیم و برای نخستینبار با لباس سپاهان مقابل استقلال قرارگیرید، به آن احسان چه میگویید؟
از ته قلبم میگویم که همین راه را ادامه بده و بهتر از اینجا را نمیتوانی پیدا کنی ...
سه بازیکن را نام ببرید که بیشترین تاثیر را در فوتبال تان گذاشتهاند؟
با سه عزیز در تیم سپاهان همتیمی بودهام، محرم نویدکیا، هادی عقیلی و حسین پاپی که با حسین هماتاقی بودیم که خیلی چیزها از وی آموختم، حسین پاپی از من چندسال بزرگتر است، اما اختلاف زیادی نداشتیم، اما آقا محرم و هادی خان دو کاپیتان تیم سپاهان بودند که من از این دو عزیز همهچیز آموختم، از نظم و انظباط تا بزرگی همهچیز را به من یاد دادند و به همین دلیل است که میگویم باید نام آنها اسطوره باشد.
از مربیان اگر بخواهید کسی را نام ببرید، اسم چه کسی را میآورید؟
من با مربیان بزرگ زیادی در سپاهان کار کردهام، اما اگر بخواهم نام ببرم در ابتدا لوکا و در ادامه فرهاد کاظمی را نام میبرم.
اسم محرم نویدکیا و هادی عقیلی را آوردید، اما برعکس آنها همچنان بازی میکنید، از حستان بگویید
زمانی که همتیمی بودیم خیلی نظم، انضباط و شخصیت داخل تیم مهم بود و اکنون نیز همان شرایط حاضر است و امیدوارم همین شرایط را ادامه دهیم و در پایان فصل هوادارانمان را خوشحال کنیم.
دوست دارید روزی مانند محرم نویدکیا سرمربی سپاهان شوید؟ آیا به مربیگری فکر کردید؟
نه، مربیگری با بازیکنی خیلی متفاوت است و استرس بسیار بیشتری دارد، من خودم فوتبال بازی میکردم برای برخی بازیها استرس زیادی دارم. با مربیان زیادی کار کردهام و دیدهام که چقدر استرس میکشند، تاکنون تصمیم دارم که پس از فوتبالم سمت مربیگری نیایم، اما پس از کنار گذاشتن شرایط نمیدانم چه تصمیم خواهم داشت.
تا جایی که بتوانم سمت مربیگری نمیآیم چرا که من توانایی تحمل استرس و فشار عصبی را ندارم و باید ببینیم پس از فوتبالم چه اتفاقی رخ میدهد.
فکر میکنید چه کسی پتانسیل این را دارد که رکورد ۲۵۶ بازی با لباس سپاهان را بشکند؟
اکنون فکر میکنم آریا یوسفی این امکان را داشته باشد چرا که چندروز گذشته بود که جشن ۱۰۰ بازی با لباس سپاهان را برایش گرفتیم؛ آریا بازیکن بسیار خوب، باکیفیت و باشخصیت است و امیدوارم که باشگاه ما نیز قدر چنین بازیکنانی را بدانند و یک قرارداد بلند مدت با آریا یوسفی امضا کنند، از خدایم است که آریا در این تیم بماند و بتواند رکورد بزند. با احترام به همه افرادی که در پست دفاع راست فعال هستند و من با آنها دوست هستم، از نظر من آریا بهترین دفاع راست ایران است. بازیکنان رده پایه ما خیلی قوی هستند، در دوستان و فامیل هرکسی به من میگوید پسرم را برای فوتبال کجا ببرم، من میگویم که اصفهان چند باشگاه خیلی خوب دارد، اما سپاهان خیلی به ردههای پایهاش اهمیت میدهد و با مربیان، امکانات و اهمیتی که به بازیکنان میدهند من قطعا سپاهان را پیشنهاد میدهم و امیدوارم که این سرمایههایی که در آکادمی داریم حفظ شوند و مانند آریاها به رده بزرگان سپاهان راه پیدا کنند.
در رابطه با افراد تاثیرگذار در رده پایهتان صحبت کنید
چهارسال خیلی خوبی در ردههای پایه داشتم، در این چهارسال که در رده پایه سپاهان بازی کردم مربیان بسیار خوبی داشتم، این عزیزان در فوتبال من خیلی تاثیر داشتند و خیلی به من کمک کردند، از همینجا از آنها تشکر میکنم که به من کمک کردند تا یک فوتبالیست بزرگ باشم.
بهترین گل و پاسگل از نظر خودتان کدام است؟
من در باشگاه سپاهان گل زیاد زدهام، اما یکی از آنها که در اصفهان مقابل پرسپولیس که از فاصله ۳۰-۴۰متری از پشتمحوطه جریمه به علیرضا بیرانوند زدم خیلی به من چسبید. زمانی که در یک بازی دیگر از گوشه به پرسپولیس گلزنی کردم و در نهایت آنها را شکست دادیم هم بود، اما این گل خیلی بیشتر به من چسیید. در خارج از ایران نیز حدود دوسال پیش در یونان یک گل با پشتپا زدم؛ همه دروازهبانهای آلمانی پشت دفاع میایستند که بتوانند پشتدفاع را جمع کنند از وسط زمین که رد شدم دیدم دروازهبان پشت دفاع ایستاده است و همان را انداختم پشتسر آن که یکی از بهترین گلهایم در خارج از ایران بود. گل ملی نیز در جام ملتهای استرالیا در نخستین دیدارمان مقابل بحرین بود که از پشت محوطه جریمه توانستم گل اول این دیدار را به ثمر برسانم.
اگر یکبازی با پیراهن سپاهان را دوباره بخواهید تکرار کنید، کدام است؟
فینال آسیا؛ در آن سال خیلی اذیت شدیم و خیلی سختی کشیدیم، در آن سال به ناحق سه ماه بازیهای ما را خارج از خانه گذاشتند، ما در آن سال مدعی قهرمانی لیگبرتر بودیم، در جامحذفی حاضر بودیم و برای بازیهای آسیا مدام بین ایران و ژاپن در گردش بودیم. در آن سال فشار زیادی را متحمل شدیم و حسرت بازی فینال آسیا خیلی برایم ماند و دوست دارم اگر به گذشته بازگردیم تا پیروز و قهرمان آسیا شویم. پس از مسابقات آسیا به مسابقات جام باشگاههای جهان رفتیم و با یک تیم نیوزلندی بازی کردیم و با اختلاف پیروز شدیم، اما در ادامه با حریف فینالمان در آسیا رقابت کردیم و شکست خوردیم؛ خیلی حیف شد چرا که اگر پیروز میشدیم به مصاف آث میلان میرفتیم.
در رابطه با شرایط تیم از ابتدا فصل تاکنون، تغییراتی که رخ داد و اشکهای عقیلی صحبت کنید
زمانی که در ترکیه به تیم اضافه شدم شرایط و اردوهای خوبی داشتیم، بازیهای دوستانه خیلی خوبی نیز انجام دادیم؛ اگر از بازی مقابل الدحیل شروع کنیم باید بگویم که بازیها را خیلی خوب بازی میکردیم و موقعیتهای گل خیلی زیادی داشتیم، اما توپها گل نمیشد، در مقابل اشتباهات فردی ما مقابل تیم الدحیل باعث شد تیم شکست بخورد. ما موقعیت خاصی به تیم الدحیل ندادیم، اما روی اشتباه خودمان به حریف فرصت گلزنی دادیم. بازیهای لیگ هم که آغاز شد، سختترین قرعه به ما خورد و بازیهای سختمان در هفتههای ابتدایی بود، تیم ما هنوز شکل نگرفته بود؛ نفرات خیلی خوب و بازیکنان خیلی خوبی در تیم داریم، در هر بازی موقعیتهای خیلی خوبی ایجاد میکردیم، اما ابتدای فصل بود، تیم هنوز شکل نگرفته بود و متاسفانه توپهایمان به گل تبدیل نمیشد و این یک بدشانسی برای ما بود. اگر توپهایمان به گل تبدیل میشد اکنون با یک اختلاف زیاد از رقبا فاصله داشتیم و در صدر جدول حاضر بودیم، بازیهایی که واقعا حقمان شکست نبود را واگذار کردیم؛ فوتبال است و اگر گل نزنیم، توپها وارد دروازه خودمان میشود و برای خود ما نیز این اتفاق افتاد. شرایط خیلی سختی را در ابتدای فصل داشتیم و در شش بازی امتیازات بسیار کمی داشتیم و بازیکنان و هواداران همه ناراحت و عصبی بودند، اما چندروز پیش با چند نفر از بازیکنان در رابطه با ابتدای فصل صحبت میکردم، همچنین پس از بازی با تراکتور نیز یک جلسه گذاشتیم و صحبت کردیم و مشکلات تیم را گفتند، اما دل من واقعا روشن بود که این ناکامی گذرا است و زود حل میشود. با بازیکنان صحبت کردیم و گفتیم ما تنها یک سه امتیاز میخواهیم و همقسم شدیم که نخستین پیروزیمان را مقابل خیبر خرمآباد به دست آوریم و گفتیم سپاهان با این سه امتیاز شرایطش تغییر میکند، پس از کسب پیروزی مقابل خیبر شرایط مشخص است و همه از این سپاهان لذت میبرند. اشکهای هادی عقیلی را هم دیدیم و خیلی برایمان سخت بود چرا که یکی از اسطورههای سپاهان است، اینکه یکی از باشخصیتترین افراد تیم بخواهد روی نیمکت اینگونه اشک بریزد خیلی سخت بود و ما خیلی ناراحت بودیم، همقسم شدیم که جلوی این ناکامیها را بگیریم و با حرفهای محرم نویدکیا و کادرفنی که هرروز باهم صحبت میکردیم بیتاثیر نبود و اکنون سپاهانی را هوادارانمان میبینند که از آن لذت میبرند.
با نمکترین بازیکن تیم که خیلی شما را میخنداند چه کسی است؟
باید با همه بازیکنان رفاقت داشته باشم، مواقع نیاز جدی هستم و در برخی مواقع هم در حال بگو و بخند هستیم، اگر بخواهم اسم بیاورم تعداد زیادی هستند که بخواهم نام ببرم.
چه ایموجی را شبیه خود میبینید؟
در زمین عصبی هستم و با کسی شوخی ندارم، این موضوع بهخاطر شرایط تیم است و همه باید با صددرصد آمادگی و تمرکزشان به تمرین و بازیها بیایند. خیلی بدم میآید که زمانی که جلو هستیم رفتاری انجام دهیم که به تیم حریف توهین شود. ایموجی عصبی قرمز را میتوانیم برا بازیها در نظر بگیریم چرا خیلی جدی و عصبی هستم.
صحبت آزاد
از شما و همه دوستان تشکر میکنم که شرایطی را مهیا کردید که یک گپ دوستانه بزنیم. خیلی اهل رکورد زدن نیستم، در هر تیمی که بودم سعی میکردم برای پیراهنی که میپوشم بجنگم؛ تا زمانی که بتوانم این پیراهن را میپوشم و با جانودل بازی میکنم و جایی اگر نتوانم به تیم کمک کنم، میروم.
به بازیکن ۱۶ سالهای که میخواد در مسیر فوتبال حرفهای گام بردارد، چه پیشنهادی انجام میدهید؟
این لطف خدا بوده است که به احسان حاجصفی کرده است که شدهام چیزی که الان هستم و پس از آن دعای پدر و مادرم؛ همیشه سعی کردم با مربیانی که از ردههای پایه کار کردم، به حرفهایشان و عملکردشان توجه کنم و ببینم که چه از من میخواهند تا انجام دهم. اگر میخواهی بازیکن بزرگی باشی باید در خدمت تیم و مربیات باشی و سالم زندگی کنی و تغذیه خوبی داشته باشی. به موقع و اندازهاش تفریحم را انجام دادهام، اما کاری نکردم که به فوتبالم ضربه بخورد چرا که برای فوتبالم برنامهریزی و آرزو داشتم، میخواستم به تیم بزرگسالان سپاهان راه پیدا کنم. زمانی که مقابل تیم بزرگسالان سپاهان بازی کردم خیلی تلاش و دوندگی کردم و گفتم باید با تمرین به اینجا برسم. اکنون نیز زمانی که در تمرینات حاضر میشوم برای تمریناتم برنامهریزی دارم، اکنون به شخصی که علاقهمند است میگویم اگر میخواهی وارد سپاهان یا هر تیم دیگری شوی، باید به حرف مربیات گوش دهی چرا که آنان سن بیشتری نسبت به ما دارند و با تجربه هستند و اکنون تجربیاتشان را در اختیار ما میگذارند، خیلی مهم است که به حرف آنها گوش دهیم، سالم زندگی کنیم و تغذیه مناسب داشته باشیم. سعی کردم کمتر صحبت کنم و خیلی اهل مصاحبه و حرف زدن نبودم و نیستم و همیشه سعی کردم خودم را در زمین مسابقه نشان دهم.
بیشتر بخوانید: شاهکار سپاهان؛ رکورد تازه برای محرم













