بارها گفته شده که ناهنجاریهای موجود در جامعه اعم از؛ فساد اداری، اختلاس و رانتخواری، بیحجابی و بدحجابی و سایر معضلات مشابه همگی ناشی از کمتوجهی به سه عنصری است که غفلت از آنها سبب شده تا جامعه دچار لغزشها و ناهنجاریهای فعلی شود و این در حالی است که تقویت هر یک از این سه عامل میتواند نقش فوقالعادهای در جلوگیری از بروز مشکلات و حل مسائل کشور داشته کشور باشد.
از ضعف نظام تعلیم و تربیت (بهویژه از نظر تربیتی)، باید بهعنوان اصلیترین و مهمترین عامل بروز و ظهور مشکلات نام برد، چرا که هماکنون از یکسو به علت کمکاری و کمتوجهی مسئولین دستگاههای ذیربط به ضرورت جراحی ساختاری و سیستمی این بخش در زمینههای گوناگون و از سوی دیگر بدآموزیهای خواسته و ناخواسته برخی از مربیان، معلمین و اساتید در سطوح مختلف، باید در گام نخست منشأ و ریشه تمام گرفتاریهای کنونی را در این عامل جستجو کرد.
در واقع اینک وضعیت بهگونهای است که دیگر نمیشود منکر شد که نظام تعلیم و تربیت ما نهتنها نتوانسته در حد مورد انتظار نیروی انسانی تراز انقلاب اسلامی تربیت کند، بلکه همانگونه که اشاره شد، به علت کمکاریها و سهلانگاریهایی که در بخشها و سطوح مختلف این عرصه صورتگرفته، خود این سیستم بهتدریج بر میزان ناکارآمدیها و بیماریهای مزمن موجود در پیکره آن افزوده است.
جالب است که بدانیم، نتایج یک افکارسنجی عمومی از والدین دانشآموزان در این رابطه نشان میدهد که در برخی از محیطهای آموزشی شرایط به حدی بدخیم شده که نگرانی خانوادهها را در پی داشته و همین نگرانی سبب شده تا آنها ضمن اعتراض به وضعیت ایجاد شده، از تعطیلی مکرر مدارس (به علت در امان ماندن هر چند محدود فرزندان خود از محیط آلوده و غیراخلاقی برخی از مدارس) استقبال نمایند.
گسترش و ترویج مفاسد اداری و اجتماعی در بخشهای مختلف، حاکی از آن است که متأسفانه سیستم کنترلی و نظارتی نیز از کارآیی و توانمندی لازم برای پیشگیری از بروز ناهنجاریها و برخورد با متخلفین و مفسدین برخوردار نیست و علیرغم اولویت پیشگیری بر برخورد، نتوانسته است در حد مطلوب این مهم را محقق سازد.
به عبارت دیگر نهتنها این مهم رخ نداده، بلکه در پارهای از موارد خود این سیستم در بروز مشکلات و مفاسد اداری نقش داشته و گاهی حتی باعث بروز بحران شده است، البته ناگفته نماند که در برخی از موارد نیز، ضعف و نقص سیستم قضایی در برخورد با مفاسد، تشدید این ناهنجاریها را در پی داشته است.
دو عامل بالا از جمله مواردی است که در حوزه اختیارات مسئولین محترم قرار دارد، اما عامل مهمتر دیگری هم وجود دارد که اجرای درست آن مستلزم رابطه قوی و متقابل بین مردم و مسئولین است و متأسفانه این موضوع نیز مدتهاست که علیرغم اهمیت بسیار زیاد آن، در حاشیه قرار گرفته و این عامل چیزی نیست جز حکم الهی امر بهمعروفونهیازمنکر که اجرای دقیق آن میتوانست و هماکنون نیز میتواند متضمن حفظ سلامت و در نهایت تضمین بهبود شرایط در همه بخشها باشد.
به عبارت دیگر اگر توجه به این عنصر مهم همچنان استمرار پیدا میکرد و مردم و مسئولین در این زمینه وظیفه و نقش خود نسبت به یکدیگر را فراموش نمیکردند، حالا جامعه شاهد این مقدار فساد اداری و ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری نبود.
البته قطعاً تهاجم فرهنگی دشمن برای ایجاد انحراف در افکار عمومی جامعه و عوامل مشابه دیگری هم وجود دارند که در بروز این مشکلات بیتأثیر نبودهاند، اما نباید فراموش کنیم که اگر تقویت و بهبود سه عنصر مورداشاره بهطور جدی، اساسی و اصولی مورد توجه قرار میگرفت، هیچ عاملی حتی شبیخون فرهنگی دشمن نیز نمیتوانست پایههای دیوار مستحکم ایمان و اعتقاد مردم ولایتمدار و بصیر ایران اسلامی را تضعیف و سست نماید.
قطعاً هنوز برای رفع معایب و نواقص این سه بخش دیر نشده و اگرچه اصلاح ساختاری در این زمینه در بخشهایی از کار زمانبر است، اما به مصداق ضربالمثل معروف «ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است»، از همین لحظه میتوان سوت شروع کار را به صدا درآورد و به حرکت پرشتاب پیشرفت و آبادانی ایران عزیز شتاب بخشید و در نهایت مشکلات اقتصادی کشور و دغدغه معیشت مردم را برطرف نمود.