خبرآنلاین - رسول سلیمی: آمریکا بسته تسلیحاتی ۱۱.۱ میلیارد دلاری برای تایوان تصویب کرد. این بسته تسلیحاتی رکوردشکن، طبق گزارش رویترز در ۱۸ دسامبر، شامل هشت محموله اصلی است: ۸۲ واحد سیستم موشکی پرتابگر چندگانه با تحرک بالا (هایمارز) به همراه ۴۲۰ موشک حمله به مناطق دشمن (ایتیایسیاماس) با ارزشی فراتر از ۴ میلیارد دلار، ۶۰ عراده توپخانه خودکششی هویتزر به ارزش بیش از ۴ میلیارد دلار، پهپادهای انتحاری آلتیوس، بستههای نرمافزاری پیشرفته نظامی، موشکهای ضدتانک جاولین و تاو، قطعات یدکی برای ناوگان هلیکوپتری و کیتهای نوسازی موشکهای هارپون. انپیآر در گزارش خود تأکید کرد این بسته، دومین فروش بزرگ تسلیحاتی در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ است و به وضوح در راستای سند استراتژی امنیت ملی آمریکا برای حفظ برتری نظامی در برابر چین طراحی شده است.
گاردین نیز بر ماهیت تهاجمی این تسلیحات، به ویژه موشکهای میانبرد، که توانایی ضربه زدن به خاک اصلی چین را به تایوان میدهند، انگشت گذاشت. بریکینگ دیفنس با ارائه جزئیات فنی بیشتر، این بسته را پاسخی مستقیم و حسابشده به تهدیدهای فزاینده پکن و منطبق بر نیازهای تایوان برای اجرای استراتژی "جنگ نامتقارن" توصیف کرد. این معامله عظیم که ارزش آن از مجموع بسیاری از فروشهای سالهای گذشته نیز فراتر میرود، نشاندهنده تحولی کیفی در سیاست واشنگتن است؛ گویا دوران "ابهام استراتژیک" به سر آمده و رویکردی صریحتر در پیش گرفته شده است.
این در حالی است که ریشههای تاریخی این اقدام را باید در قانون روابط تایوان مصوب سال ۱۹۷۹ جستجو کرد، قانونی که واشنگتن را موظف به تأمین نیازهای دفاعی تایوان میکند. با این حال، حجم و کیفیت بیسابقه این معامله، آن را از چارچوب یک تعهد معمولی فراتر میبرد. همانگونه که پیبیاس گزارش داد، بسیاری از این تسلیحات، مانند هایمارز، دقیقاً مشابه سلاحهای تأثیرگذاری هستند که در جنگ اوکراین نقش تعیینکننده داشتهاند. این انتخاب، تصادفی نیست؛ بلکه پیامی روشن به پکن است که واشنگتن مصمم است هزینه هرگونه اقدام نظامی علیه تایوان را تا حد غیرقابل تصوری بالا ببرد. زمینه این فروش، تشدید بیامان تنش در تنگه تایوان و افزایش مانورها و عملیات روانی دو طرف است.
تصمیم تایوان برای افزایش بودجه دفاعی خود به ۳.۳ درصد تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۲۶ و هدفگذاری ۵ درصدی تا سال ۲۰۳۰، که سیانان به آن اشاره کرد، نشان میدهد این جزیره خود را برای سناریوی درگیری آماده میکند. واشنگتن پست نیز این فروش را بخشی جداییناپذیر از استراتژی کلان آمریکا برای بازدارندگی از حمله چین قلمداد کرد. در بُعد داخلی تایوان، مخالفت حزب کومینتانگ با این افزایش بودجه به بهانه "غیرواقعی" بودن، شکاف عمیق سیاسی در جامعه تایوان را نمایان میسازد.
واکنشها به این معامله، به وضوح خطوط گسل ژئوپلیتیک را ترسیم کرد. مقامات تایوانی با آغوش باز از این اقدام استقبال کردند. در همین راستا وزارت دفاع تایوان در ۱۸ دسامبر اعلام کرد که این کمکها پایهای برای حفظ صلح و ثبات منطقهای از طریق تقویت بازدارندگی است. کارن کوئو، سخنگوی دفتر ریاستجمهوری تایوان، بر عزم این جزیره برای تقویت "مقاومت دفاعی همهجانبه" تأکید کرد. این اظهارات حاکی از آن است که رهبران تایوانی خود را در آستانه یک آزمون سرنوشتساز میبینند و حمایت آمریکا را تکیهگاه حیاتی خود میدانند.
در طرف مقابل، واکنش جمهوری خلق چین سریع، صریح و خشمگین بود. گو جیاکون، سخنگوی وزارت خارجه چین، در همان روز هشدار داد که آمریکا با "روشن کردن آتش برای مهار چین، در نهایت خود را خواهد سوزاند" و این اقدام ثبات تنگه تایوان را به شدت تضعیف میکند. این لحن تهدیدآمیز، که از سفارت چین در واشنگتن نیز در محکومیت لایحه مجوز دفاع ملی آمریکا تکرار شد، نشان میدهد پکن این معامله را نه یک تحریک ساده، بلکه یک تعرض جدی به حاکمیت و تمامیت ارضی خود تفسیر میکند. از نگاه تحلیلگر، این تقابل لفظی تنها روی یخ شناور است؛ خطر واقعی در اقدامات تلافیجویانه غیرعلنی چین نهفته است که میتواند از افزایش فشار نظامی در خط اول دریا تا اعمال تحریمهای هدفمند اقتصادی گسترده باشد.
چه آنکه دلایل واشنگتن برای این اقدام جسورانه چندلایه و پیچیده است. در سطح راهبردی، همانگونه که پنتاگون در بیانیه خود اعلام کرد، هدف حفظ "برتری نظامی" و "تعادل قدرت" به نفع آمریکا در آسیا-پاسیفیک است. سند استراتژی امنیت ملی آمریکا که در دسامبر ۲۰۲۵ منتشر شد، به وضوح اولویت مهار چین را مشخص کرده و تایوان را یکی از مهمترین اهرمهای این استراتژی معرفی میکند. در سطح داخلی، ترامپ در سخنرانی ۱۷ دسامبر خود بر شعار "اول آمریکا" و تقسیم بار امنیتی با متحدان تأکید داشت.
این فروش کلان همزمان دو پایگاه انتخاباتی او را راضی میکند: صنایع دفاعی قدرتمند و جریانهای حامی تایوان در کنگره که از پشتیبانی دوحزبی برخوردارند. تصویب لایحه مجوز دفاع ملی توسط سنا در ۱۷ دسامبر، بستر قانونی لازم را فراهم کرد. از نگاه اینجانب، دلیل عمیقتر اما، احساس اضطراب فزاینده در واشنگتن از سرعت خیرهکننده مدرنیزاسیون ارتش آزادیبخش خلق چین است. آمریکا با این اقدام میخواهد یک دهه پیشدستی کند و با انتقال فناوریهای تهاجمی، موازنه را به گونهای تغییر دهد که پکن را برای دههها در محاسبات خود دچار تردید کند.
همچنین پیامدهای این فروش رکوردشکن میتواند زنجیرهای و بیسابقه باشد. اولین و آشکارترین نتیجه، تشدید شدید تنش در تنگه تایوان و افزایش احتمال یک درگیری تصادفی یا حسابشده است. همانطور که گاردین هشدار داد، این اقدام میتواند "تعادل شکننده نظامی" منطقه را بر هم زند. ایپی نیوز نیز به امکان واکنش نظامی چین اشاره کرد. پیامد دوم، تحمیل فشار سنگین اقتصادی به تایوان است. بودجه دفاعی سرسامآور، میتواند بر خدمات اجتماعی، توسعه زیرساخت و رفاه شهروندان تایوانی تأثیر منفی بگذارد و در بلندمدت باعث نارضایتی داخلی شود.
سومین پیامد، شعلهور شدن یک مسابقه تسلیحاتی جدید در آسیا است. کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، فیلیپین و حتی استرالیا ممکن است احساس نیاز به افزایش بودجه دفاعی خود کنند و منطقه را به یک پودرکبد جنگی تبدیل نمایند. چهارم و شاید خطرناکتر، تهدید زنجیره تأمین جهانی است. تایوان قلب تپنده صنعت نیمههادی جهان است. هرگونه درگیری در این جزیره، میتواند اقتصاد دیجیتال جهانی را به مرز فروپاشی بکشاند. از منظری دیگر این معامله یک شرط بندی پرخطر است: آیا افزایش هزینهها واقعاً میتواند چین را بازدارد، یا برعکس، احساس محاصره و ضرورت اقدام قاطع را در پکن تقویت میکند؟
در مجموع، باید اذعان کرد که فروش ۱۱.۱ میلیارد دلاری تسلیحات آمریکا به تایوان، صرفاً یک تراکنش تجاری نیست، بلکه یک مانور ژئوپلیتیک عمدی با پیامدهای غیرقابل پیشبینی است. این اقدام از یک سو، نشاندهنده عزم جدی واشنگتن برای حفظ هژمونی خود در آسیا و مهار رقیب اصلی است و از سوی دیگر، عمق آسیبپذیری استراتژیک آمریکا در قبال صعود چین را فریاد میزند. در کوتاهمدت، دفاع تایوان تقویت میشود، اما ثبات منطقهای قربانی میگردد. در بلندمدت، این روند میتواند به عادیسازی هرچه بیشتر مداخلات نظامی و تخریب کامل چارچوب "سیاست یک چین" بینجامد که دههها ستون ثبات نسبی بوده است. آینده به واکنش حسابشده یا احساسی پکن و نیز ظرفیت رهبران تایوان برای مدیریت تنشهای داخلی و خارجی بستگی دارد. آنچه مسلم است، این است که بازی بزرگ قدرت در آسیا وارد فاز جدید و خطرناکی شده است و جهان باید خود را برای توفانهای پیشرو آماده کند.
۲۱۳/۴۲













