ماک؛ وقتی کامیون فقط ابزار نبود و صنعت هنوز رنگ و بو داشت

تابناک سه شنبه 02 دی 1404 - 15:31
ماک در ایران فقط یک کشنده نبود؛ یک نشانه بود. نشانه‌ای از دورانی که تولید، معنا داشت و اسم آدم‌ها هنوز کنار ماشین‌ها می‌ماند. ماک یعنی اصغر قندچی، یعنی ایران‌کاوه، یعنی زمانی که کامیون برای کار ساخته می‌شد، نه برای بروشور.

ماک؛ وقتی کامیون فقط ابزار نبود و صنعت هنوز شرف داشت

به گزارش تابناک؛ماک در حافظه جاده‌ای ایران، چیزی فراتر از یک خودرو سنگین است. برای نسل راننده‌هایی که جاده را با دست‌های ترک‌خورده و شب‌های بی‌پایان شناختند، ماک یعنی اطمینان. یعنی موتوری که اگر درست با آن رفتار کنی، تو را وسط راه رها نمی‌کند. این تصویر تصادفی ساخته نشد. پشت آن، یک نگاه صنعتی ایستاده بود؛ نگاهی که اسمش در ایران با اصغر قندچی گره خورد.

قندچی از آن جنس صنعتگرانی بود که ماشین را از روی کاتالوگ نمی‌شناخت. او موتور را لمس می‌کرد، صدا را می‌شنید، لرزش را می‌فهمید. ماک زمانی وارد ایران شد که کشور در حال توسعه شبکه جاده‌ای بود، بار سنگین جابه‌جا می‌شد و نیاز به کشنده‌ای وجود داشت که طاقت بیاورد. پاسخ، ماک بود؛ اما نه به شکل خام آمریکایی، بلکه نسخه‌ای که برای ایران فهمیده شده بود.

ایران‌کاوه در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ شمسی، صرفاً خط مونتاژ نبود. این شرکت به‌تدریج به یک مرکز مهندسی عملی تبدیل شد. کامیون‌های ماک تولیدشده در ایران، عموماً در کلاس کشنده‌های سنگین جاده‌ای قرار می‌گرفتند؛ ماشین‌هایی با شاسی نردبانی فوق‌العاده ضخیم که از فولاد سنگین ساخته شده بود و برای تحمل بارهای بالای ۳۰ تا ۴۰ تن طراحی شده بود. این شاسی‌ها پیچ‌وتاب نمی‌خوردند، ترک نمی‌خوردند و برای جاده‌های ناهموار ایران ایده‌آل بودند.

از نظر فنی، قلب تپنده ماک همان چیزی بود که آن را افسانه کرد. موتورهای دیزلی ماک، بسته به مدل، شامل پیشرانه‌های شش سیلندر خطی یا V8 بودند. حجم موتور معمولاً بین ۱۰ تا ۱۲ لیتر متغیر بود و قدرت خروجی در نسخه‌های رایج ایران در محدوده ۲۵۰ تا ۳۵۰ اسب بخار قرار داشت. شاید این اعداد امروز عادی به نظر برسند، اما در آن زمان، با گشتاوری بسیار بالا در دور موتور پایین، ماک را به سلطان کشش تبدیل می‌کردند.

گشتاور بالا یعنی حرکت با بار سنگین بدون نیاز به فشار مداوم. ماک‌ها برای دور بالا ساخته نشده بودند؛ برای کار ساخته شده بودند. این موتورها اغلب از سیستم تزریق مکانیکی استفاده می‌کردند؛ ساده، قابل تعمیر و بسیار مقاوم در برابر سوخت بی‌کیفیت. خبری از ECU، سنسورهای حساس یا پیچیدگی‌های الکترونیکی نبود. همین سادگی، در شرایط ایران یک مزیت حیاتی بود.

ماک؛ وقتی کامیون فقط ابزار نبود و صنعت هنوز شرف داشت

گیربکس‌های ماک عمدتاً دستی و سنگین بودند. گیربکس‌هایی با 15 تا 20 دنده که تعویض آن‌ها نیاز به مهارت داشت. رانندگی با ماک، رانندگی معمولی نبود؛ یک تعامل دائم بین راننده و ماشین بود. کلاچ سنگین، دنده‌های بلند و ضرایب حساب‌شده، باعث می‌شد ماک در مسیرهای طولانی و سربالایی‌های نفس‌گیر کم نیاورد.

سیستم انتقال قدرت نیز به‌گونه‌ای طراحی شده بود که فشار را به‌صورت یکنواخت منتقل کند. دیفرانسیل‌های عقب با نسبت‌های مختلف، امکان تطبیق با مسیرهای کوهستانی یا جاده‌ای را فراهم می‌کردند. محورهای عقب سنگین، با تحمل بار بالا، از نقاط قوت اصلی ماک بودند؛ قطعاتی که سال‌ها کار می‌کردند و اگر هم خراب می‌شدند، تعمیرپذیر بودند.

سیستم ترمز در ماک‌های ایران‌کاوه عموماً بادی بود؛ ترمزهای کاسه‌ای بزرگ که برای وزن‌های بالا طراحی شده بودند. شاید ترمزگیری آن‌ها نرم نبود، اما قابل پیش‌بینی بود. راننده می‌دانست اگر اصولی رانندگی کند، ماشین به حرفش گوش می‌دهد. ترمز موتور (Engine Brake) در بسیاری از نسخه‌ها نقش مهمی در کنترل سرعت در سرازیری‌ها داشت و همین موضوع، ایمنی را افزایش می‌داد.

اتاق ماک، نماد فلسفه این کامیون بود. طراحی ساده، بدون تجمل، اما با استحکام بالا. ورق‌های ضخیم، ستون‌های مقاوم و ساختار فلزی سنگین باعث می‌شد اتاق در برابر ضربه دوام بیاورد. راحتی در اولویت نبود؛ دوام چرا. البته برخی مدل‌ها، به‌ویژه در سال‌های پایانی، امکاناتی مثل بخاری قوی و حتی کولر داشتند که برای آن دوران یک امتیاز محسوب می‌شد.

یکی از نکات مهم درباره ماک‌های ایران، تطبیق آن‌ها با شرایط اقلیمی بود. سیستم خنک‌کاری تقویت شده، رادیاتورهای بزرگ‌تر، فیلترهای هوای قوی‌تر و تغییرات جزئی اما مؤثر در تنظیمات موتور، باعث می‌شد این کامیون‌ها در گرمای جنوب یا گردوغبار مرکز ایران هم دوام بیاورند. این‌ها حاصل تجربه بود، نه دستورالعمل خارجی.

ماک؛ وقتی کامیون فقط ابزار نبود و صنعت هنوز شرف داشت

در مستند «آن مرد با ماک آمد» ساخته امین آزاد، دقیقاً به همین نگاه پرداخته می‌شود. مستند، روایت یک برند نیست؛ روایت یک تفکر است. قندچی در این فیلم، نه اسطوره‌سازی می‌شود و نه بزک. او یک صنعتگر است که می‌داند ماشین باید کار کند. دوربین، کارگاه، خط تولید و آدم‌ها را نشان می‌دهد؛ جایی که صنعت، واقعی است.

ماک در فرهنگ رانندگی ایران، جایگاه خاصی دارد. صدای بم موتور، دماغه بلند، لوگوی بولداگ و حس اقتدار، برای راننده‌ها فقط ظاهر نبود؛ اعتماد بود. ماک ماشین عجله نبود؛ ماشین رسیدن بود. شاید کندتر، شاید سخت‌تر، اما مطمئن‌تر.

با تغییر مسیر صنعت و ورود نگاه مونتاژی، ماک آرام‌آرام از خط تولید کنار رفت. نه به‌خاطر ضعف فنی، بلکه به‌خاطر تغییر فلسفه. صنعتی که روزی به دنبال دوام بود، به دنبال عدد و ظاهر رفت. و اینجا بود که فاصله افتاد.

امروز، وقتی به عقب نگاه می‌کنیم، ماک نماد دوره‌ای است که تولید، ریشه داشت. کامیونی که شاید پرمصرف بود، شاید راحت نبود، اما صادق بود. چیزی که امروز کمتر دیده می‌شود.

تماشای مستند «آن مرد با ماک آمد» فقط مرور گذشته نیست؛ یک هشدار است. هشداری درباره فراموشی مهارت، تجربه و انسان در صنعت. ماک بهانه‌ای است برای پرسیدن یک سؤال ساده: چرا دیگر کامیونی نمی‌سازیم که بعد از ۴۰ سال هنوز سر پا باشد؟

 ماک و اصغر قندچی فقط بخشی از تاریخ نیستند؛ معیاری هستند برای سنجش آنچه امروز «تولید» می‌نامیم. اگر هنوز نام ماک احترام دارد، به‌خاطر فولاد و موتور نیست؛ به‌خاطر انسانی است که پشت آن ایستاد. و برای فهم این داستان، دیدن مستند «آن مرد با ماک آمد» نه توصیه، بلکه ضرورت است.  

با تشکر از امین آزاد کارگردان مستند "آن مرد با ماک آمد " .

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.