به گزارش خبرگزاری مهر، بیست و دومین جلسه «عصرانه مسیر» که با حضور جمعی از فعالان انقلابی رسانهها و فضای مجازی برگزار میشود، در تاریخ ۲دیماه ۱۴۰۴ در محل مجتمع فرهنگی شهدای سرچشمه برگزار شد.
در این جلسه که با حضور بیش از ۵۰ نفر از کنشگران شاخص و فعال انقلابی برگزار شد، دکتر محمد رستمپور؛ قائممقام باشگاه خبرنگاران جوان و پژوهشگر رسانه و سیاست، به ارائهی سخنرانی درباره مفهوم دستکاری در افکار عمومی و روشهای آن پرداخت و نکاتی را در خصوص ماهیت و مدلهای آن و ضرورت مقابله با آن تبیین کرد.
لازم به ذکر است که جلسات عصرانه مسیر، از سال گذشته و با هدف و رویکرد تبیین و تحلیل مسائل روز و توانمندسازی علمی و مهارتی و تحلیلی کنشگران رسانهای و مجازی انقلابی برگزار میشود که تا به حال چهرههای مختلف سیاسی و امنیتی و علمی در آن حضور پیدا کرده و به تحلیل مسائل پرداختهاند.
جلسه با بیانی اخلاقی معرفتی آغاز شد. دکتر رستمپور در ابتدای سخنرانی با اشاره به دعای بیستم صحیفه سجادیه (دعای مکارمالاخلاق)، بر مفهوم «الهی استعملنی بما تسئلنی» تأکید کرد و آن را ناظر به مسئولیتپذیری انسان در قبال کنشهایی دانست که در آینده مورد سوال واقع میشوند. وی هشدار داد که بسیاری از اقدامات، تلاشها و حتی نیتها ممکن است با تصور خیرخواهانه انجام شوند، اما در عمل به گمراهی منجر گردند؛ مفهومی که با استناد به آیه «الذین یحسبون أنهم یحسنون صنعاً» تبیین شد.
سخنران با تأکید بر سنگینی تکلیف فعالان فرهنگی و رسانهای، یادآور شد که استمرار در مسیر یادگیری، آموزشپذیری و شنوندهبودن، نشانه سلامت کنشگری انقلابی است. بهزعم ایشان، اکراه نداشتن از آموزش دیدن، معیاری مهم برای تشخیص کارآمدی و ماندگاری نیروها در جبهه انقلاب محسوب میشود.
طرح مسئله: دستکاری در افکار عمومی
محور اصلی سخنرانی، مفهوم «دستکاری در افکار عمومی» بود؛ مفهومی که رهبر انقلاب طی سال اخیر دستکم در دو نوبت به آن اشاره کردهاند. دکتر رستمپور تأکید کرد که دستکاری در افکار عمومی، یکی از اصلیترین ابزارهای جنگ نوین دشمن است و درک آن برای پیروزی در جنگ رسانهای و شناختی ضروری است.
وی با ذکر نمونههایی از ابهامهای خبری و روایتهای متناقض در حوزههای امنیتی و نظامی، توضیح داد که این وضعیت نه الزاماً نشانه ضعف، بلکه بخشی از تکنیکهای جنگ اطلاعاتی و رسانهای است که با برنامهریزی قبلی اجرا میشود.
ریشههای تاریخی جنگ بدون چکاندن ماشه
در ادامه، سخنران به تحولات پس از جنگ جهانی دوم پرداخت و توضیح داد که ایالات متحده آمریکا، به دلیل فاصلهداشتن از صحنه اصلی جنگ، بیشترین درسها را از پیامدهای آن آموخت. خسارات سنگین روانی و اجتماعی واردشده به جوامعی مانند آلمان و فرانسه، آمریکا را به این نتیجه رساند که جنگ نظامی پرهزینه و ناکارآمد است.
بر این اساس، راهبرد «جنگ بدون چکاندن ماشه» شکل گرفت؛ راهبردی که هدف آن اعمال اراده و سلطه بر رقبا بدون ورود به جنگ مستقیم نظامی بود. این راهبرد، متأثر از تجربیات تبلیغاتی آلمان نازی و سازوکارهای استعمار بریتانیا تدوین شد. سخنران یادآور شد که هیتلر از طریق سلطه بر افکار عمومی و با سازوکارهای تبلیغاتی به قدرت رسید و بریتانیا نیز طی سه قرن، با بهرهگیری از مهندسی افکار عمومی توانست امپراتوری گستردهای را اداره کند.
افکار عمومی؛ مفهوم محوری علوم اجتماعی و سیاسی
رستمپور با اشاره به تحولات نیمه دوم قرن بیستم، افکار عمومی را «هدیه علوم اجتماعی به علوم سیاسی» توصیف کرد. به گفته وی، افکار عمومی به معنای پنداشتها، ادراکات و تلقیهای یک جامعه نسبت به پدیدههاست و هیچ دولت یا قدرت سیاسی، حتی با بالاترین توان نظامی، بدون همراهی یا مدیریت افکار عمومی قادر به پیشبرد اهداف خود نیست.
وی با نقد وضعیت «جامعه رسانهزده»، تصریح کرد که کثرت گفتار مسئولان در رسانهها، اغلب نشانه ضعف در کنش و عمل است. به باور سخنران، مدیریت افکار عمومی الزاماً به معنای گفتن همه واقعیتها نیست و اطلاعرسانی بیضابطه میتواند به سوءاستفاده و تحریف منجر شود.
تحول افکار عمومی در عصر اینترنت
با ورود به دهه ۲۰۰۰ و ظهور اینترنت و شبکههای اجتماعی، افکار عمومی از یک مفهوم دشوار و پرهزینه برای شناسایی، به یک «زمین بازی» گسترده برای شناخت، تحلیل و دستکاری تبدیل شد. سخنران تأکید کرد که امروز اصلیترین میدان دستکاری افکار عمومی، فضای اینترنت است؛ چراکه ورودی ذهن مخاطبان بهشدت وابسته به مصرف رسانهای آنلاین شده است.
در این بخش، دو رویکرد اصلی به اینترنت تشریح شد:
• اینترنت به مثابه محیط: رویکردی که اینترنت را نه صرفاً ابزار، بلکه زیستجهانی میداند که شناخت، ادراک و عقل انسان را دگرگون میکند.
• اینترنت به مثابه ابزار: رویکردی که اینترنت را میدانی برای نزاع سیاسی، امنیتی و اقتصادی تلقی میکند.
تأثیر اینترنت بر مغز و شناخت انسان
با استناد به پژوهشهای علوم اعصاب و کتاب «اینترنت با مغز ما چه میکند» اثر نیکلاس کار، دکتر رستمپور توضیح داد که مغز انسان انعطافپذیر است و در اثر تکرار رفتارها، ساختارهای عصبی آن تغییر میکند. مثالهایی مانند رانندگان تاکسی لندن، تمرین ذهنی نوازندگی پیانو، و افزایش حساسیت حواس در افراد نابینا، برای تبیین این انعطافپذیری ارائه شد.
به گفته وی، اینترنت برخی مهارتها را تقویت و همزمان برخی دیگر را تضعیف میکند؛ از جمله کاهش تمرکز، حافظه و توجه پایدار. این تغییرات شناختی، زمینه را برای دستکاری افکار عمومی فراهم میسازد.
داده، کلانداده و مهندسی افکار عمومی
در بخش بعدی، مفهوم داده، اطلاعات و دانش تشریح شد. سخنران تأکید کرد که کلاندادهها، حتی اگر بهظاهر بیاهمیت باشند، در کنار هم میتوانند الگوهای رفتاری، گرایشها و ناخودآگاه جمعی یک جامعه را آشکار کنند.
رستمپور با ذکر مثالهایی از شبکههای اجتماعی، توضیح داد که الگوریتمها از طریق تحلیل دادههای رفتاری، زمینه شکلدهی به حیات عمومی را فراهم میکنند. وی به مهندسی اجتماعی، استخراج روابط پنهان، و شناسایی شبکههای ارتباطی کاربران اشاره کرد و آن را یکی از ابزارهای مهم دستکاری افکار عمومی دانست.
روشهای شناسایی و دستکاری افکار عمومی
سخنران دو روش اصلی شناسایی افکار عمومی را معرفی کرد:
• پیمایشهای سنتی: که پرهزینه، زمانبر و با نرخ مشارکت پایین همراهاند.
• دادهکاوی در شبکههای اجتماعی: که سریع، گسترده و در عین حال مستعد دستکاری است.
وی تأکید کرد که دادهکاوی، برخلاف تصور رایج، کاملاً علمی است، اما بهشدت قابلیت جعل، فریب و دستکاری دارد.
صنعت دستکاری و لشکرهای سایبری
دستکاری افکار عمومی امروز به یک «صنعت» تبدیل شده است. سخنران با ارائه نمونههایی از پلتفرمهای تجاری، شبکههای اجتماعی و عملیاتهای سیاسی، نشان داد که خرید لایک، کامنت، بازدید و فالوور، بهصورت سازمانیافته انجام میشود.
وی به گزارشهای مؤسسه اینترنت آکسفورد و آزمایشهای ناتو اشاره کرد که نشان میدهند بیش از ۷۰ کشور جهان از دستکاری افکار عمومی بهره میبرند. این دستکاریها با اهدافی همچون حمایت از دولتها، حمله به اپوزیسیون، انحراف افکار عمومی، ایجاد دوقطبی و کاهش مشارکت اجتماعی انجام میشوند.
نمونههای بینالمللی
در ادامه، دو نمونه برجسته مورد بررسی قرار گرفت:
• انتخابات آمریکا در سال ۲۰۱۶: استفاده از دادههای کاربران فیسبوک برای هدفگیری پیامها و اثرگذاری بر گروههای مختلف.
• برگزیت: ایجاد هراسهای امنیتی و فرهنگی در مناطق خاص بریتانیا برای تغییر رأی عمومی.
در پایان، رستمپور تأکید کرد که دشمن بهصورت سازمانیافته از دستکاری افکار عمومی استفاده میکند و با راهاندازی لشکرها و تیمهای سایبری، در پدیدههای مختلف اجتماعی، سیاسی و امنیتی مداخله میکند. شناخت این سازوکارها و افزایش سواد رسانهای، پیششرط مقابله مؤثر با این تهدید نوین است.












