خبرگزاری مهر- گروه استانها؛ سیدضیاءالدین امامی دهکردی نقاش و بنیانگذار مکتب نور در نگارگری اسلامی اول مهرماه سال ۱۳۰۱ در شهرکرد و در خانوادهای مذهبی متولد شد، پدرش آیتالله سیدمحمدباقر امامی نجفی دهکردی از روحانیون متنفذ شهر بود و وی از کودکی در محافل مذهبی در شهرکرد و در اصفهان، پدرش را همراهی میکرد. دوران کودکی امامی نجفی مقارن با سلطنت رضاخان بود که دستگاه حکومتی با مراکز دینی و علمای اسلام مخالفت شدیدی داشت، مکانهای درس روحانیون به حالت تعلیق در آمده و به تدریج مدارس ابتدایی و دولتی جای مکتبخانهها را میگرفت.
او برای ادامه تحصیل به همراه پدرش به اصفهان رفت و در مدرسه صدر ساکن شد که پس از اتمام تحصیلات در این مدرسه، وارد هنرستان هنرهای زیبای اصفهان شد. وی در سال ۱۳۲۱ به استخدام آموزش و پرورش درآمد و در اصفهان مشغول تدریس شد. با تأسیس دانشکده هنرهای تزئینی در سال ۱۳۴۰، امامی نجفی راهی تهران شد تا تحصیلاتش را در این دانشکده پی بگیرد. وی پس از اتمام تحصیلات در دانشکده به تدریس نقاشی در دانشگاه و برخی دبیرستانهای تهران پرداخت. امامی نجفی در سال ۱۳۵۷ به همراه خانواده به اصفهان بازگشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دانشگاه هنر اصفهان مشغول به تدریس شد و تا آخر عمر بابرکتش به خلق آثار هنری فاخر اشتغال داشت.
این نگارگر استان چهارمحال و بختیاری چند صد تابلوی هنری نفیس را در کارنامه کاری خود دارد و اولین قرآن تصویری جهان را خلق کرده است که معروفترین تابلوی وی «تسبیح ذرات» نام دارد، این اثر تندیس قلموی طلایی دو سالانه تهران را کسب کرد. این هنرمند چهارمحال و بختیاری توانست میان دوره صفویه و هنر عصر خود پلی بزند که به دلیل پیادهسازی سنتهای ایرانی و جوهرههای اسلامی در آثارش، «نگارگر سایهها» لقب گرفت.

مرحوم نجفی امامی دهکردی از جمله مفاخر استان چهارمحال و بختیاری است که توانسته در هنر نقاشی ایران نقشی ویژه ایفا کند و از چهرههای ماندگار دوران معاصر کشورمان بهشمار میرود. این استاد از نسل نقاشان دانشآموخته هنرکده هنرهای تزئینی است که در دهه ۴۰ ظهور کردند و به عنوان نقاشان جنبش سقاخانه شناخته میشوند. اینان در زمره هنرمندانی هستند که تلاش داشتند هنر ایرانی که در آن برهه متأثر از هنر غربی همچون کوبیسم، امپرسیونیسم و حتی سورئالیسم بود را به جایگاه اصیل و سنتی خود بازگردانند و هنر ایرانی را احیا کنند.
امامی نجفی خوب میدانست پرداختن به نقاشی اصیل ایرانی و اسلامی بدون تحصیلات تخصصی و علمی امکانپذیر نیست زیرا ریشه هنرهای اسلامی در فلسفه و عرفان است و هنرمند نمیتواند نقاشی اسلامی را بدون این علوم پیاده کند لذا مطالعه درباره تاریخ، فلسفه و عرفان اسلامی را آغاز کرد و ایدههای منبعث از ذهنش در خلق آثار نقاشی خود را متناسب با این مطالعات به پیش برد. وی در این خصوص گفته است: «هنرمند باید به موضوعی که قصد دارد در رابطه با آن اثری خلق کند آگاهی کامل داشته باشد و این مستلزم تلاش و تفکر پی در پی است. البته تفکر به دو شکل معنا میشود یکی تفکری که طی آن عملی توسط مکاشفات درونی حاصل میشود و انسان در ابعاد پنهانی وجودش به آن بر میخورد. در این روش نیاز چندانی به اندوختههای علمی دیگر نیست و این ضمیر نهانی انسان است که به مکاشفه میپردازد و همین امر است که اسلام معتقد است یک ساعت تفکر برابر با ۷۰ سال عبادت است. روش دیگر تفکر متکی به اندوختههای علمی دیگران است که در این روش در واقع آنچه پیشینیان در طی سالهای گذشته و با ممارست و تمرین به دست آوردهاند را در کوتاهترین زمان میتوان استفاده کرد».
تابلوهای این هنرمند بزرگ با مضامین فلسفه و عرفان اسلامی، روایتگر مفاهیم دینی، یادکرد خالق هستی و منتقل کننده آیات، روایات، قصص، معارف و معالم عمیق قرآنی است و باید گفت که تماشاگران با مشاهده این تابلوها دقایقی را در عمق مفاهیم الهی سیر و سلوک میکنند. امامی نجفی در خصوص خلق آثارش میگوید: «هنرمند درون اشیا را میشکافد و درون را مینگرد اسلام هم میگوید درون و باطن را درک کنید تا قدرت خداوند را ببینید و هنرمند درون را میبیند و بر طبق آن، اثرش را خلق میکند».

امامی نجفی در رویدادها و جشنوارههای فراوانی شرکت کرد تا هنرش را به مخاطبان بیشتری عرضه کند و در این راستا جوایز ارزندهای کسب کرده است. این هنرمند چهارمحال و بختیاری ۱۱ تیرماه سال ۱۳۸۷ در سن ۸۶ سالگی دار فانی را وداع گفت. پایانبخش این مطلب، سخنان امامی نجفی در خصوص پیوند آثارش با معارف قرآنی و اسلامی است: «وقتی من تحصیلات دانشگاه را تمام کردم به این فکر افتادم که به خلق یک سبک ایرانی و اسلامی بپردازم زیرا معتقدم هنر به دین و دین به هنر وابسته هستند… پس از عمری تلاش هنری فکر میکنم زندهام و برای همیشه جاوید خواهم ماند چرا که آثارم را همواره در کنار قرآن خلق کردم بنابراین تا قرآن هست، من هستم و مرگی برای من نیست».













