روایت ژنرال عراقی از شگفتی صدام پس از حمله به ایران

چهارشنبه 19 اردیبهشت 1403 - 12:10
نزار عبدالکریم الخزرجی فرمانده سپاه یکم و سپاه هفتم ارتش عراق و فرمانده ستاد مشترک ارتش عراق را در زمان 8 سال جنگ با ایران بود. او در سال 1938 (1317 شمسی) در منطقه بعقوبه شهر دیالی، در یک خانواده اهل سنت متولد شد. پدر او از نظامیان عالی‌رتبۀ عراقی در دوران رژیم پادشاهی این کشور بود که ریاست ستاد مشترک ارتش پادشاهی عراق را (درست پیش از کودتا و سرنگونی آن رژیم) به عهده داشت. سال 1983 به وزارت دفاع منتقل شد و بعد از آن نیز، فرماندهی لشکر اول بر عهدۀ او قرار گرفت. در سال 1986 به معاونت ریاست ستاد ارتش در امور عملیات منصوب شد و چندی بعد دوباره به فرماندهی همان لشکر اول بازگشت. یک سال بعد، و هم‌زمان با پایان جنگ تحمیلی علیه ایران، به عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش عراق منصوب گردید. سال 1990 (مدت کوتاهی پس از حملۀ عراق به کویت) از این سمت برکنار و به عنوان مشاور نظامی رئیس‌جمهور و عضو دفتر نظامی حزب بعث تعیین شد. اما در اصل بیشتر در خانه‌اش و در وضعیتی شبیه «اقامت اجباری و تحت‌نظر» قرار داشت. نزار الخزرجی سرانجام در مارس 1996 (اسفند 1374) موفق شد از عراق گریخته و از نظام اعلام جدایی کند. او ابتدا همسرش را به اردن فرستاد تا مقدمات سفر وی را فراهم کند. پس از گذشت سه ماه از سفر  همسرش به امان و سپس به ترکیه، ژنرال الخزرجی با لباس زنانه از استان موصل به کردستان رفت. در آن‌جا یک فروند هواپیمای آمریکایی در انتظارش بود تا او را به اردن ببرد. وی در اردن اعلام کرد که به صفوف مخالفین رژیم وقت عراق پیوسته است. او روایتی جالب از حمله صدام حسین به ایران و عدم همراهی مردم عرب زبان خوزستان به ارتش بعث عراق بازگو می‌کند؛ اتفاقی که باعث شگفتی صدام شده بود. این ژنرال بعثی همچنین از سیل اعدام ژنرال‌ها پس از پیروزی ایران در عملیات بیت المقدس پرده برداشت و تاکید می‌کند با سوءمدیریت صدام و تاکید بر اینکه «مثل بغداد از خرمشهر دفاع کنید»، 22 تیپ ارتش عراق در این عملیات به اسارت ایران درآمد! روایت این ژنرال عراقی را با زیرنویس فارسی می‌بینید و می‌شنوید.
تعداد بازدید : 6
بازدید 106
نزار عبدالکریم الخزرجی فرمانده سپاه یکم و سپاه هفتم ارتش عراق و فرمانده ستاد مشترک ارتش عراق را در زمان 8 سال جنگ با ایران بود. او در سال 1938 (1317 شمسی) در منطقه بعقوبه شهر دیالی، در یک خانواده اهل سنت متولد شد. پدر او از نظامیان عالی‌رتبۀ عراقی در دوران رژیم پادشاهی این کشور بود که ریاست ستاد مشترک ارتش پادشاهی عراق را (درست پیش از کودتا و سرنگونی آن رژیم) به عهده داشت. سال 1983 به وزارت دفاع منتقل شد و بعد از آن نیز، فرماندهی لشکر اول بر عهدۀ او قرار گرفت. در سال 1986 به معاونت ریاست ستاد ارتش در امور عملیات منصوب شد و چندی بعد دوباره به فرماندهی همان لشکر اول بازگشت. یک سال بعد، و هم‌زمان با پایان جنگ تحمیلی علیه ایران، به عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش عراق منصوب گردید. سال 1990 (مدت کوتاهی پس از حملۀ عراق به کویت) از این سمت برکنار و به عنوان مشاور نظامی رئیس‌جمهور و عضو دفتر نظامی حزب بعث تعیین شد. اما در اصل بیشتر در خانه‌اش و در وضعیتی شبیه «اقامت اجباری و تحت‌نظر» قرار داشت. نزار الخزرجی سرانجام در مارس 1996 (اسفند 1374) موفق شد از عراق گریخته و از نظام اعلام جدایی کند. او ابتدا همسرش را به اردن فرستاد تا مقدمات سفر وی را فراهم کند. پس از گذشت سه ماه از سفر  همسرش به امان و سپس به ترکیه، ژنرال الخزرجی با لباس زنانه از استان موصل به کردستان رفت. در آن‌جا یک فروند هواپیمای آمریکایی در انتظارش بود تا او را به اردن ببرد. وی در اردن اعلام کرد که به صفوف مخالفین رژیم وقت عراق پیوسته است. او روایتی جالب از حمله صدام حسین به ایران و عدم همراهی مردم عرب زبان خوزستان به ارتش بعث عراق بازگو می‌کند؛ اتفاقی که باعث شگفتی صدام شده بود. این ژنرال بعثی همچنین از سیل اعدام ژنرال‌ها پس از پیروزی ایران در عملیات بیت المقدس پرده برداشت و تاکید می‌کند با سوءمدیریت صدام و تاکید بر اینکه «مثل بغداد از خرمشهر دفاع کنید»، 22 تیپ ارتش عراق در این عملیات به اسارت ایران درآمد! روایت این ژنرال عراقی را با زیرنویس فارسی می‌بینید و می‌شنوید.

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.