رنگ از گل رخسار تو گیرد گل خود روی (باباافضل کاشانی)

پنج شنبه 01 دی 1401 - 19:26


اشعار زیبای خواجه نصیرالدین توسی

 

 

رنگ از گل رخسار تو گیرد گل خود روی

مشک از سر زلفین تو دریوزه کند بوی

شمشاد ز قدّت به خم، ای سرو دل آرا

خورشید ز رویت دژم، ای ماه سخن گوی

از شرم قدت سرو فرومانده به یک جای

وز رشک رخت ماه فتاده به تکاپوی

با من به وفا هیچ نگشته دل تو رام

با انده هجران تو کرده دل من خوی

ناید سخنم در دل تو، ز آنکه به گفتار

نتوان ستدن قلعه‌ای از آهن و از روی

ز آن است گل و نرگس رخسار تو سیراب

کز دیده روان کرده‌ام از مهر تو صد جوی

تا بوک سزاوار شوی دیدن او را

ای دیده تو خود را به هزار آب همی شوی

ای دل چه شوی تنگ، چو در توست نشستن

خواهی که ورا یابی، در خون خودش جوی

 

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته

منبع خبر "بیتوته" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.