هرگز به باغ دهر گیائی وفا نکرد (خاقانی)

پنج شنبه 01 دی 1401 - 19:27


اشعار زیبا و خواندنی خاقانی

 

 

هرگز به باغ دهر گیائی وفا نکرد

هرگز ز شست چرخ خدنگی خطا نکرد

خیاط روزگار به بالای هیچ کس

پیراهنی ندوخت که آخر قبا نکرد

نقدی نداد دهر که حالی دغل نشد

نردی نباخت چرخ که آخر دغا نکرد

گردون در آفتاب سلامت کرا نشاند

کآخر چو صبح اولش اندک بقا نکرد

کی دیده‌ای دو دوست که جوزا صفت بدند

کایامشان چو نعش یک از یک جدا نکرد

وقتی شنیده‌ام که وفا کرد روزگار

دیدم به چشم خویش که در عهد ما نکرد

دهر اژدهای مردم خوار است و فرخ آنک

خود را نوالهٔ دم این اژدها نکرد

بس کس که اوفتاد در این غرقه گاه غم

چشم خلاص داشت سفینه‌ش وفا نکرد

آن مهره دیده‌ای تو که در ششدر اوفتاد

هرگه که خواست رفت حریفش رها نکرد

خاقانیا به چشم جهان خاک درفکن

کو درد چشم جان تو را توتیا نکرد

 

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته

منبع خبر "بیتوته" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.