خبرگزاری تسنیم، سیدعلی کاشفی خوانساری
در روزهای اخیر در رسانهها اخباری مبنی بر تغییر در مدیریت کانون پرورش فکری کودک و نوجوان آمده است، اخباری که هنوز به صورت رسمی تایید یا رد نشده است. در این یادداشت بنا دارم که به عملکرد کانون در دوره اخیر نگاهی داشته و برخی نقاط قوت و ضف این مقطع را بررسی کنم. گفتنی است بنده ارتباطی با مدیریت کانون در این دوره نداشتم و آنچه عرض میکنم مواردی است که به عنوان یک علاقهمند حوزه کودک و نوجوان در فضای عمومی با آن برخورد کردهام. پس این نوشته شامل آن نکات مثبت و منفی که بازتاب عمومی نداشته است نخواهد بود.
مهمترین ویژگیها و نقاط تمایز کانون در دوره اخیر نسبت به دورههای قبلی از این قرارند:
1. بدبینی به میراث کانون
مدیران دوره اخیر کانون فرض را بر این نهاده بودند که کلیه برنامههای پیشین حتی الامکان تغییر کند. به همین دلیل بسیاری از فعالیتها، جشنوارهها، نشریات و ... با تعطیلی و یا تغییرات بنیادین روبرو شدند. تعطیلی جشنواره مطبوعات و جشنواره پژوهش، تعطیلی نمایشگاههای کتاب و مطبوعات، تغییر ساختار جشنواره کتاب، تعلیق جشنواره انیمیشن، تعطیلی نشریات روشنان، کوشش، کاوش و ... ناشی از چشمپوشی مدیران کانون نسبت به میراث آن و تلاش برای ایجاد هویت و انگارهای جدید با بنیانگذاری انجمنها، جشنوارهها، مهروارهها و ... بود که حتماً باید صفت «اولین» را با خود همراه میداشت.
2. قطع رابطه با اهالی، اصناف و نهادهای کودک و نوجوان
مدیریت جدید همکاران خود را از نهادهای غیر مرتبط برگزید و از تعامل با اهالی فرهنگ و هنر کودکان پرهیز کرد. مدیر کانون در این دوره هیچ دیدار، جلسه و برنامه مشترکی با نهادهای صنفی همچون انجمن نویسندگان کودک، انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک، انجمن تصویرگران ایران، انجمن ناشران دیجیتال کودک، شورای کتاب کودک، بنیاد تئاتر کودک، انجمن سینمای کودک و نوجوان، انجمن حقوق کودکان و ... برگزار نکرد و با نهادهای مدنی این حوزه هم ارتباط و تعاملی نداشت. دایره بسته کانون محدود به جامعه مدنی نبود بلکه مدیرعامل و معاونان کانون به ندرت در جلساتی که در بخشهای مختلف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادها هم دعوت میشدند حضور یافتند.
3. قانونگریزی
همانگونه که نهاد قانونگذار، کانون پرورش را متولی مجوزهای مربوط به صنعت اسباببازی در کشور قرار داده است، این مسئولیت را در حوزه کتاب، مطبوعات، سایتها، اپلیکیشنها، بازیهای رایانهای و ... به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا سازمانهای دیگری سپرده است. با این حال مدیران کانون در این دوره (همانند برخی دورههای قبل) از طی مسیر قانونی برای کسب مجوز انتشار کتابها، نشریات، بازیها و ... استنکاف کردند.
4. عدم شفافسازی
شفافیت از شعارهای اصلی دولت بود و سبب شد در برخی نهادها و وزارتخانهها، حمایتها و هزینهها اطلاعرسانی شود. با این حال کانون پرورش در این مسیر حتی از برداشتن گامهای اولیه هم اجتناب کرد. فهرست کتابها، نشریات و محصولات خریداری شده برای کتابخانههای کانون اعلام نشد. همینطور فهرست کتب و محصولات پذیرفته شده برای عرضه در فروشگاههای کانون و قراردادهای حمایت از طرحها، آثار و موسسات خارج از کانون محرمانه باقی ماند.
5. شیفتگی شگفتآور به سلبریتیها
دوره اخیر کانون دوره جولان سلبریتیها بود. چهرههای سینمایی و تلویزیونی و موسیقی پاپ بدون کوچکترین سابقه در زمینه کودک و نوجوان مسئولیتهای فراوان یافتند و عنصر شهرت به مهمترین و گاهی تنها ملاک انتخاب در کانون بدل شد. این روند چنان شدت یافت که در محافل به شکل شوخی و جدی از احتمال حضور شاخهای اینستاگرامی در مسئولیتهای کانون سخن میرفت. این مدیران حتی در انتخاب چهرههای ادبی و علمی هم بیش از هر چیز به شهرت افراد و رسانهای بودن ایشان توجه کردند.
6. عدم توجه به هرگونه انتقاد
گرچه عدم پذیرش نقد در میان اکثر مسئولان عمومیت دارد اما در دوره اخیر کانون این رویکرد شدت و حدت یافت و حتی اگر کسی در صفحه مجازی خود نکته کوچکی را به شکل محترمانهای مطرح میکرد از هرگونه همکاری با بخشهای مختلف کانون حذف میشد و به مراکز استانها درباره ممنوعیت همکاری با این افراد اطلاع رسانی میشد.
در کنار آنچه ذکر شد دوره اخیر کانون با پیشرفتها و تحولات مثبتی نیز همراه بود که فهرستوار به برخی اشاره میشود:
1. جسارت تغییر
مدیران کانون چون از اهالی این سازمان و یا ادبیات کودک نبودند، مرعوب سنتها، عادتها و قواعد قدیمی نشدند و آمادگی کافی برای برای تغییر و تحول را داشتند.
2. تلاش برای پیوند با هنر و ادبیات بزرگسال
در این دوره بر خلاف بیشتر دورههای قبل سعی شد زمینههای آشنایی نوجوانان با هنر و ادبیات بزرگسال فراهم شود و از آن سو برخی چهرههای ادبی و هنری بزرگسال به کار برای کودکان و نوجوانان دعوت شوند.
3 . توجه به خصوصیسازی
تلاش شد فروشگاههای کانون به بخش خصوصی، ناشران و شرکتهای پخش کتاب غیر دولتی واگذار شود.
4. برنامههای غیر حضوری
در این دوره سعی شد با شرایط پیش آمده حاصل از همهگیری کرونا، برخی برنامهها غیر حضوری و مجازی شود. واقعیت این است که دوره نشستن در کتابخانه و انتظار برای حضور بچهها گذشته و باید با استفاده از ظرفیتهای جدید به سمت برنامههای آنلاین وآفلاین، غیر حضوری، در سطح شهر، برای مخاطبان غیر کانونی، مشترک با سایر نهادها، مکاتبهای و ... رفت.
5. تلاش برای نهاد سازی
در این دوره برای نخستین بار تلاش شد نهادهایی در حوزه ادبیات کودک شکل بگیرد. تشکیل انجمن قصهگویی، انجمن داستاننویسان نوجوان و تلاش برای تشکیلاتسازی برای نوجوانانی که مخاطبان فعال کانون بودهاند و حال پا به دوره دانشجویی میگذارند، از آن جمله است. با این حال این ایده خوب در ذهنیت اداری و دولتی محدود ماند. مثلاً انجمن قصهگویی میتوانست با پذیرش همه قصهگویان کانونی و غیرکانونی در هر شهر و استان و برگزاری انتخابات آزاد برای تعیین هیئت مدیرهها به نهاد مدنی فراگیر، ارزشمند و مستقلی تبدیل شود اما چنین نشد.
انتهای پیام/