به گزارش رکنا، بهروز افخمی که در سالهای اخیر خود به سوژهی داغ در بازار سینما و سیاست ایران بدل شده است، درباره موضوعاتی همچون سیاست و سینما سخن گفتیم. گرچه گفتگو با این فیلمساز کار آسانی بهنظر نمیرسد چراکه در اظهاراتش قابلیت برداشتهای سلیقهای برای دورههای بعد به شدت موج میزند، با این وجود او معتقد است سینمای ایران قدرت جریانسازی خود را به کلی از دست داده است و جریانهای اجتماعی و سیاسی نتوانستهاند در دستکم دو دههی اخیر موجی ماندگار را رقم بزنند.
افخمی در بخشی از مصاحبه خود در پاسخ به این سئوال که حوادث دهه ۸۰ و ۹۰ نسبت به وقایع دهه ۷۰ از منظر اجتماعی و سیاسی، جریانسازی در این دههها شکل نگرفت. آیا گفتمان دهه ۷۰ باعث این جریانسازی شده بود؟ گفت: چنین مواردی را من قبول ندارم، تصور نمیکنم که مسالهای مثل دوم خرداد ۷۶ را در دهه ۸۰ داشته باشیم؛ در دهه ۸۰، سرخوردگی سیاسی بین کسانی که تصور میکردند که جریان اصلاحطلب ورشکسته شده و موفق به حفظ قدرت خود نشده است، پیش آمد. عصبانیت ناشی از روی کار آمدن احمدینژاد شکلی تهاجمیتر و افسردهتر داشت. این موارد با حوادث دهه ۷۰ و دهه ۶۰ یعنی دوران جنگ که زمان شکستها و پیروزیهای بزرگ بود، قابل مقایسه نیست. حوادث دهه ۸۰ و ۹۰ برای ۱۰ درصد مردم جالب بودند. تمامی افرادی که به سیدمحمد خاتمی رای دادند از طبقه متوسط نبوند؛ بسیاری از مردم فقیر، کارگران چنین حادثه هیجانانگیزی را شکل دادند.
به شرکت تمامی آحاد مردم در پنجمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اشاره کردید. این در حالی است که حوادث دهه ۹۰ هم یک شاهد خروش طبقاتی بود. چرا این موضوع سبب جریانسازی در سینما نشده است؟
حوادث دهه ۹۰ این شکل را نداشتند، تعداد تظاهرکنندگان به ۱۰ هزار نفر نرسید؛ برخی سازماندهی شده و از بیرون هدایت میشدند. تعداد زیادی به سرعت پس کشیدند به دلیل اینکه احساس کردند وارد ماجرای پیچیدهای شدهاند. من بر این باور هستم که خروش طبقاتی اتفاق نیفتاده است. اگر خروش طبقاتی صورت میگرفت، فیلمسازان را هیجانزده میکرد و باعث میشد تا بر علیه یا به نفع خروش اجتماعی موضع بگیرند. فیلمسازان احساس میکنند که این حادثهای است که مردم در هر شهری تجمع کردند و از یک شهر به شهری دیگر منتقل میشدند و توهمی را به وجود آوردند. مردم نیز هیچ اهمیتی نسبت به موضوع نشان ندادند تا آنها سرکوب شوند، در این جریان هیچ هیجانی نیست.
یعنی سینمای ایران خود راغب نبوده است به سمت این موضوع برود یا مدیریت فرهنگی که در سالهای اخیر بر سینمای ایران احاطه داشت، جلوی این جریان را گرفته است؟
بسیاری از فیلمسازانی که فکر کنند از پشتیبانی یک سرمایهدار بزرگ برخوردار هستند به سمت آن خواهند رفت. چه خوب است که این فیلمها توقیف شوند تا بیشتر فرصت دیده شدن داشته باشند. جریان آن جریانی نبود که سیاستبازانی که از این فیلمسازان حمایت میکنند، بخواهند سرمایهگذاری کنند. آنها آگاه بودهاند که این فیلمها مورد اقبال مردم قرار نخواهد گرفت اگر فیلمی ساخته میشد از نظر سیاسی و مالی رضایت بخش نبود.
شما در مجلس ششم نماینده مردم بودید. سال ۸۸، در ستاد آقای مهدی کروبی حاضر بودید و فیلم تبلیغاتی ایشان را ساختید. احساس میشود بهروز افخمی در دهه ۹۰ با نگرش قبلی خود فاصله گرفتهاست.
این موضوع به خاطر این است که مردم سوابق من را درست نمیدانند. من از مدیریت گروه فیلم و ساخت سریال تلویزیون و ساخت سریال «کوچک جنگلی» وارد سینما شدم. در دهه ۷۰، پس از ساختن عروس تا شوکران، هرکسی که نامهها و موضعگیریهای سیاسی من را بخواند، خواهند فهمید که من به معنای آنچه از اصلاحطلب میفهمیم، اصلاحطلب نبودم و بر این موضوع تاکید میکردم. دورهای که نماینده مجلس شدم، مصاحبهای در همشهری آن زمان منتشر شده است، در آن گفتگو اعلام کردم که من محافظه کار هستم. مصاحبهای هم در آن برهه با آقای خاتمی انجام دادم که ۵ میلیون اضافه بر تیراژ اصلی فروش رفت. به نظر من؛ آقایکروبی قربانی جریان اصلاح طلب شد. فردی همچون مصطفی معین که توانایی کنترل کلاس خود را ندارد در انتخابات شرکت کرد و با حیف و میل چند میلیون رای، احمدی نژاد را به قدرت رساند. واقعیت این است که کروبی به معنای آنکه آنها اصلاح طلب بودند، اصلاح طلب نبود. عدهای سعی کردند که حتی به قیمت قدرت گرفتن احمدینژاد، جلوی قدرت گرفتن کروبی را بگیرند. این واقعیت سیاسی است اگرچه بسیار زننده به نظر میرسد و تعبیری بیرحمانه تلقی شود.
پافشاری جبهه مشارکت و محمدرضا خاتمی؟
یکی از نقاط عطف این بود که با کاندیدا کردن مصطفی معین، مهدی کروبی را ساقط کردند. این یک اشتباه تاریخی است؛ این اشتباه هیچ وقت فراموش نخواهد شد. جبهه مشارکت، احمدینژاد را رئیسجمهور کرد.
اگر به سال ۸۸ بازگردیم شما بازهم بر دیدگاه خود یعنی حضور در کنار آقای کروبی اعتقاد خواهید داشت باتوجه به اینکه از اتفاقات سالهای آتی اطلاع داشته باشید؟
من از حوزه اندیشه و هنر و تلویزیونی که هیچگاه به کلی اصلاحطلب نشد، آمدهام. من رفیق سیدمرتضی آوینی هستم و در مجله سوره مینوشتم، حرفی که درباره اصلاحطلب شدن من و خروج از آن میزنند، این حرف ساختگی است که گروه هوچی اصلاحطلب بیان میکنند تا مردم را فریب دهند. دوره این دروغها گذشته است. آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
منبع : ایلنا