به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، چهار روز بعد از امضای سند همکاری 25 ساله ایران و چین توسط وزرای خارجه دو کشور، سید محمد صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و یکی از حامیان تصویب لوایح FATF در گفتوگو با سایت «انتخاب» و در پاسخ به این سوال که آیا تحریمها و مساله عدم تصویب لوایح FATF از سوی ایران ممکن است مانعی بر سر راه همکاریهای آتی ایران و چین در بستر این سند همکاری اخیر باشد، گفت: «از آنجایی که مساله FATF مربوط به روابط بانکی در عرصه جهانی است، لذا نمیشود بدون پذیرش FATF به راحتی همکاریهای اقتصادی و تجاری در عرصه جهانی داشت و ما برای تسهیل در امور خود نیازمند آن هستیم وگرنه مشکلات به قوت خودشان باقی خواهند ماند. همچنین درباره تحریمها نیز باید گفت که قطعا این تحریمها بیتاثیر نخواهند بود».
چند ساعت بعد از انتشار مصاحبه صدر، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه با حضور در کلاب هاوس با هدف پاسخ به سوالات درباره سند همکاری ایران و چین با تاکید بر اینکه همین الان هم مشکلاتی که درباره FATF داریم مانع همکاری ما با روسیه و چین می شود، گفت: «حتی اگر نگاه به شرق داشته باشیم، تحریم وFATF مانع هستند».
چند روز بعد هم عباس عبدی کارشناس سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه «اعتماد» درباره سند همکاری ایران و چین نوشت: «بدون حضور در FATF آنان {چینیها} با ما همکاری نخواهند کرد. اصولا با کشوری همکاری راهبردی میکنند که در مسیر نظام بینالمللی باشد... شرط لازم این همکاری ورود نسبی به ساختار نظام بینالملل است، اگر این را نمیخواهید یا نمیپذیرید، وارد همکاری راهبردی با چین نشوید که فقط اتلاف وقت است».
فارغ از نکاتی که کارشناسانی مانند مهدی صفری سفیر اسبق ایران در چین و مسعود براتی کارشناس دیپلماسی اقتصادی در پاسخ به این ادعاها مطرح کرده اند و همچنین این سوال مهم و بی پاسخ که چگونه عدم اجرای خواستههای یک نهاد بینالدولی مانند FATF که مسئولین وزارت خزانهداری آمریکا از آن به عنوان یک ابزار علیه ایران استفاده میکنند، میتواند مانع همکاری راهبردی ایران با چین باشد که به اعتراف غربیها در مقابل تحریم و فشارهای آمریکا قرار دارد، جریان رسانهای ایجاد شده برای پیوند زدن اجرای سند همکاری ایران و چین به تصویب لوایح FATF، اتفاقی کاملا قابل پیش بینی بود.
دلیل این موضوع این است که علاوه بر اظهاراتی که قبلا ظریف و صدر درباره پیوند زدن اجرای قرارداد 25 ساله ایران و چین به حل مسئله FATF داشتند، تلاش دولت روحانی برای گره زدن همه مشکلات کشور به FATF کاملا مشهود است. در واقع، نگاهی به سیر تحولات کشور از زمان رسانه ای شدن موضوع FATF یعنی اوایل سال 95 تاکنون نشان می دهد که دولت و جریان حامی آن، قصد دارند FATF را ریشه همه مشکلات کشور بدانند و حل شدن آنها را به این موضوع گره بزنند یعنی دقیقا همان کاری که در قضیه برجام انجام دادند و حتی آب خوردن مردم هم به این توافق گره زدند و نهایتا خواسته خود را محقق کردند. در ادامه این گزارش به برخی مصادیق این موضوع اشاره می شود:
1- FATF بهانه همکاری نکردن بانکهای اروپایی: علت مطرح شدن FATF در فضای رسانهای در سال 95 این بود که بانکهای اروپایی با ایران کار نمیکردند. مقامات دولتی و جریان حامی دولت اعلام میکردند به دلیل اینکه ایران در فهرست سیاه این نهاد بینالدولی قرار دارد، بانکهای کشورهای غربی با طرف ایرانی کار نمیکنند.
مطرح شدن FATF در شرایطی بود که ایران قبل از تشدید تحریمهای آمریکا در سال 90، در لیست سیاه FATF قرار داشت و روابط بانکی به طور عادی در جریان بود. اما واقعیت ماجرا این است که بعد از برجام ساختار تحریمهای ثانویه آمریکا هنوز پابرجا بود و بانکهای غربی به دلیل ترس از تحریمهای ثانویه آمریکا با طرف ایرانی کار نمیکردند. در واقع، از همین جا بود که مشخص شد دولت نتوانسته بود در برجام، تحریمهای بانکی علیه کشورمان را بردارد.
2- FATF بهانه کار نکردن اینستکس: زمانی که آمریکا از برجام خارج شد و تحریمهای خود را به طور کامل علیه ایران اعمال کرد، اروپا بایستی با تمهیدات حقوقی، اقتصادی و سیاسی فضای غیرعادی تجاری ایران و اروپا را عادیسازی مینمود. تمام وعدههای اروپاییها برای عادیسازی روابط اقتصادی با ایران در نهایت به اینستکس (INSTEX) ختم شد. در بیانیه سه کشور اروپایی در تاریخ 11 بهمن ماه 97 ثبت اینستکس اعلام شد. بعد از این بیانیه، جریان حامی دولت تلاش کردند خواسته اروپاییها را توجیه کرده و جا بیاندازند که اجرای برنامه اقدام FATF شرط راهاندازی اینستکس نیست بلکه یک «الزام فنی» است و لازم است طرف ایرانی با «استانداردهای حاکم بر بانکها و شرکتهای اروپایی» همکاری کند. به عنوان مثال، مصاحبه سفیر آلمان در تهران با روزنامه دولتی ایران در تاریخ 1 اسفندماه 97 با تیتر «اروپا هیچ شرطی برای ایران نگذاشته است»، را بخوانید.
این اظهارات در حالی انجام می شد که طبق بیانیهی سه کشور اروپایی در رابطه با ثبت اینستکس، سازوکار مذکور یک نوع اتاق پایاپای است که قرار است تنها دادهها و اطلاعات مربوط به تبادلات تجاری را ثبت کند و خود هیچگونه تراکنش مالی را تسهیل نمیکند و خدمات مالی در این سازوکار ارائه نمیگردد. اینستکس یک شرکت خصوصی است و خصوصی ثبت شدن آن به این معناست که تحت اراده حاکمیت اتحادیه اروپا نیست و طبق قاعده سود و زیان کار میکند و این گزاره به این معناست که اینستکس در چارچوب قوانین تحریمی ایالات متحده رفتار خواهد کرد. دقیقا به همین دلیل سازوکار مذکور بر اساس عدم روابط بانکی و مالی بین ایران و اتحادیه اروپا طراحی شده است. به همین خاطر میتوان گفت انتظار سه کشور اروپایی از ایران برای اجرای برنامه اقدام FATF کاملا بیربط، غیرفنی و سیاسی است زیرا اجرای این برنامه برای جلوگیری از پولشویی و تامین مالی تروریسم صورت می گیرد، حال اینکه پولی میان ایران و اروپا از طریق کانال اینستکس رد و بدل نمی گردد.
3- FATF بهانه مشکلات کشور در تجارت اقلام بشردوستانه: جریان حامی تعامل با FATF همواره ادعا کرده است که بدون تصویب لوایح درخواستی FATF، تجارت غذا و دارو متوقف خواهد شد. به عنوان مثال، علی رضا کلاهی عضو اتاق بازرگانی تهران در تاریخ 25 آذرماه 98 گفت: «اکنون در بحث واردات غذا و دارو ما نقل و انتقالات بانکی داریم و چند بانک ایرانی خارج از کشور این کار را انجام میدهند با عدم اجرای قانون مبارزه با پولشویی همین اندک نقل و انتقالات نیز از دست خواهد رفت و در واردات غذا و دارو با مشکل مواجه خواهیم بود».
این ادعاها در حالی مطرح میشد که FATF اساسا نهادهایی که در حوزه اقلام بشردوستانه (غذا، دارو و تجهیزات پزشکی) فعالیت دارند را دارای ریسک بالا نمیداند و اعلام میدارد که اجرای استانداردهای FATF نباید در تجارت بشردوستانه خللی وارد کند.
4- FATF بهانه قهر سرمربی ایتالیایی استقلال: استعفای استراماچونی، سرمربی ایتالیایی تیم فوتبال استقلال در 14 آذرماه 98 سر و صدای زیادی به پا کرد و منجر به ناراحتی هواداران این تیم شد. در رابطه با علت استعفای این سرمربی دلایل مختلفی گفته شد از جمله عدم پرداختهای منظم دستمزد این سرمربی و کادرش یا عصبانیت وی به خاطر مسدود شدن حساب بانکی او در ایتالیا. در این میان، جریان حامی تعامل با FATF هم تلاش کردهاند که از آب گلآلود برای منافع خود ماهی بگیرند و استعفای سرمربی تیم استقلال را به عدم تصویب لوایح درخواستی FATF گره بزنند.
با این وجود، اظهارات سرمربی استقلال نشان داد که ریشه مشکل به مدیریت باشگاه استقلال باز میگردد. استراماچونی در با تایید اینکه آماده بازگشت به ایران است، گفت: «روز گذشته با وکلایم صحبت می کردیم راجع به اتفاقات. قرارداد آماده بود. آماده پرواز به ایران بودیم ولی یکباره با این بحث جدید چک جلو آمدند که انتظارش را نداشتم. آیا آنها نمی دانند در ایتالیا سخت است که یک شخص حقیقی برود از این راه پول را دریافت کند؟ بحث مقدار پول نیست. ما افراد حرفه ای هستیم و باید در چارچوب قوانین عمل کنیم».
5- FATF بهانه کار نکردن بانکهای چینی و روسی: در 2 اسفندماه 98 ایران در فهرست کشورهای اقدام مقابلهای (لیست سیاه) FATF قرار گرفت، اما بازار ارز و همچنین بازار بورس واکنش جدی نسبت به این موضوع نشان ندادند و در نتیجه، دولت و جریانهای حامی آن که به شدت در رابطه با عواقب این موضوع سیاهنمایی میکرد، سکوت اختیار نمود و به محاق رفت. اظهارات مقامات ارشد دولتی و مسئولین بانکی بعد از قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF ثابت کرد جریان حامی FATF به دنبال تحریف واقعیات میدانی در راستای اثرگذاری بر روی تصمیمهای کارشناسی مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است.
بخشنامه جدید واحد اطلاعات مالی کانادا که اواخر جولای 2020 (مردادماه 99) منتشر شد، تبدیل به دستاویزی برای مطرح شدن دوباره مسئله FATF گشت. ماجرا از این قرار بود که در اثر تغییر وضعیت ایران در همکاری با FATF و قرار گرفتن ایران در فهرست اقدام مقابلهای در تاریخ 2 اسفندماه 98، بخشنامهای اخیرا از سوی واحدهای اطلاعات مالی کشورها به بانکها ابلاغ شده است. به دنبال خبر ابلاغ بخشنامه واحد اطلاعات مالی کانادا به بانکهای این کشور، خبرگزاری ایلنا در این رابطه با حریری، رئیس اتاق بازرگانی چین و روسیه مصاحبه کرد و بعد از انتشار این مصاحبه، موج رسانهای جدیدی از سوی جریان حامی FATF ایجاد شد که چین و روسیه به دلیل قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF به ایرانیها خدمات نمیدهند.
جالب اینجاست که افرادی که به عنوان عضو اتاق بازرگانی و فعال تجاری شناخته میشوند این موضوع را تکذیب کرده و اعلام نمودند که خودداری بانکهای چینی و روسی به دلیل تحریمهای آمریکا است. به عنوان مثال، فریال مستوفی عضو هیات نمایندگان اتاق ایران درخصوص عدم ارائه خدمت بانکی از سوی بانکهای چین و روسیه گفت: «این اتفاق تازهای نیست، بانکهای چینی از سال ۲۰۱۲ با ایرانیها کار نمیکنند و تنها «کونلون بانک» چین با ایران مراوده داشته است».
6- FATF بهانه مشکلات کشور در واردات واکسن کرونا: در ابتدای دی ماه پارسال و در حالی که عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی بارها تاکید کرده بود که مانع اصلی واردات واکسن کرونا، تحریم های آمریکاست، کارشناسان و جریان حامی رسانهای دولت تلاش کردند که مشکل خرید واکسن کرونا را به FATF پیوند بزنند. این جریان با اظهارات علی ربیعی سخنگوی دولت مبنی بر نقش آفرینی این موضوع در مشکلات کشور برای خرید واکسن کرونا به اوج خود رسید ولی همانطور که انتظار می رفت این اظهارات غیرواقعی، به سرعت توسط وزیر بهداشت تکذیب شد.
این ادعاها در حالی مطرح میشد که FATF اساسا نهادهایی که در حوزه اقلام بشردوستانه (غذا، دارو و تجهیزات پزشکی) فعالیت دارند را دارای ریسک بالا نمیداند و اعلام میدارد که اجرای استانداردهای FATF نباید در تجارت بشردوستانه خللی وارد کند.
7- FATF بهانه سلب میزبانی مسابقات فوتبال از ایران: در روزهای پایانی زمستان پارسال و همزمان با اعلام شدن خبر سلب میزبانی مسابقات مقدماتی جام جهانی فوتبال از ایران، برخی رسانه ها با محوریت روزنامه «سازندگی: تلاش کردند که این موضوع را هم به FATF پیوند بزنند. چند روز بعد و با رسانه ای شدن نامه فدراسیون فوتبال آسیا به ایران درباره دلایل این تصمیم، مشخص شد این موضوع هم به تحریم ها ارتباط داشته است و نه FATF!
*پشت پرده پیوند زدن همه مشکلات کشور با FATF چیست؟
با توجه به توضیحاتی که در این گزارش ارائه شد، این سوال مهم مطرح میشود که چرا تصویب لوایح FATF اینقدر برای دولتی ها مهم و حیثیتی است؟ دولت چه منفعتی از تصویب و اجرای این لوایح می برد و به چه کشور یا نهاد یا گروهی برای محقق شدن این درخواست مهم و شفاف آمریکا که کمک موثری به تشدید تحریم های این کشور علیه ایران می کند، قول داده است؟
انتهای پیام/