همهگیری کرونا در سال 2020 پدیدهای بود که هر نسلی آن را تجربه نمیکند. در سال گذشته میلادی، حدود 7.7 میلیارد نفر از مردم جهان درگیر عواقب اقتصادی این ویروس شدند و با اینکه واکسن آن پیدا شده و در سال 2021 برگشت اقتصاد جهان به وضعیت عادی تسریع خواهد شد اما میراث بیماری کوویدـ19 تا سالها در ادامه خواهد داشت و اقتصاد جهان را درگیر خود خواهد کرد. در ادامه این مطلب، میخوانید که از ده جنبه اقتصاد دنیا از ویروس کرونا تاثیر پذیرفته و برای همیشه تغییر کرده است.
دولتهای بزرگ دوباره به صحنه بازگشتند چرا که باید تماسهای اجتماعی درون جامعه را کنترل میکردند و هیولای دولت که تحت عنوان «لویاتان» و فلسفه سیاسی از آن نام برده میشد، مجددا برگشت. امری طبیعی شد که قدرتهای سیاسی رصد کنند مردم کجا میروند با چه کسانی ملاقات میکنند و همچنین به کارکنانی که کارشان قطع شده بود حقوق پرداخت کنند. در کشورهایی که افکار بازار آزاد دههها بود که رواج پیدا کرده بود، شبکه تامین اجتماعی دوباره معنا پیدا کرد. طبق گزارشهای موسسه مککنزی، هزینههای مداخله شرکتها برای اینکه بتوانند از پس حمایت از شهروندان خود برآیند به قیمت کسری بودجه 11 تریلیون دلاری تمام شده است. هنوز بر سر این بحث است که چطور باید این کسری بودجه تامین شود و مالیاتدهندگان به چه ترتیبی و چه زمانی باید شکافهای عمیق این بدهیها را پر کنند. دستکم در کشروهای توسعهیافته که با نرخهای بهره بسیار پایین و بازارهای مالی بیتحرک مواجهند، این کار در کوتاهمدت امکانپذیر نیست. در بلندمدت هم طرز فکر درباره بدهی عمومی تغییر خواهد کرد. دولتها کمکم به این نتیجه میرسند که باید نرخ تورم پایین جهانی را تغییر دهند و سیاستهای مالیای در پیش بگیرند که اقتصادهایشان تحرک بیشتری داشته باشد. نظریه پولی مدرن میتواند در این وضعیت به کار بیاید.
در دوران همهگیری، بانکهای مرکزی برگشتند به سیاست چاپ پول. نرخهای بهره رکوردهای تازهای در پایین بودن زدند و سیاست تسهیل کمّی جدیتر گرفته شد. تمام این مداخلات پولی باعث شد که آسانترین وضعیت خلق پول در تاریخ شکل بگیرد و متخصصان از این نگران باشند که خسارتهای زیادی در آینده به اقتصادها وارد خواهد شد. بانکهای مرکزی خیلی دشوار خواهند توانست دوباره سیاستهای خود را به وضعیت قبل از همهگیری بازگردانند، بهخصوص با توجه به شرایط بازار نیروی کار. در بلندمدت، همهگیری باعث خواهد شد که نرخ بهره طی ربعقرن بعد از همهگیری 1.5 درصد کمتر از وضعیت عادی باشد.
در دوران همهگیری دولتها تسهیلاتی به کسبوکارها ارائه کردند که آنها نیز با کمال میل پذیرفتند. نتیجه این شد که سطح بدهی کسبوکارها در کشورهای توسعهیافته افزایش پیدا کرد. بانک تسویه بینالمللی محاسبه کرده است که شرکتهای غیرمالی در نیمه اول سال 2020 حدود 3.36 تریلیون دلار قرض گرفتهاند. درحالیکه در بسیاری صنفها بهعلت ممنوعیت رفتوآمد یا نگرانیهای مشتریان درآمدها کاهش پیدا کرد، کسری تجاری شدیدی در شرکتها بروز کرد که اثرات خود را در آینده بیشتر نشان خواهد داد. همین امر میتواند باعث به وجود آمدن شرکتهای خونآشام شود، شرکتهایی که در یک بازار آزاد نمیتوانند دوام بیاورند اما از بین رفتنشان نیز تبعات و بحرانهای بزرگی برای اقتصاد ایجاد میکند بنابراین برای زنده ماندنشان دولت باید مدام به آنها کمک کند یا به آنها وام بدهد.
بدهی شرکتها در قالب مشوقهای اقتصادی یک نوع کالای لوکس برای کشورهای جهان اول به شمار میرود. کشورهای فقیر در نبود منابع کافی برای حمایت از مشاغل و کسبوکارهایشان یا سرمایهگذاری برای یافتن واکسن، وضعیت خیلی بدتری داشتند و خواهند داشت. این کشورها که تحت فشار اقتصادی ناگوارتری هستند، زودتر از دیگر کشورها در دوران بعد از همهگیری بحرانهای پولی و مالی را تجربه خواهند کرد. بانک جهانی هشدار داده است که همهگیر نسل جدیدی از فقرا و آشفتگی در بدهیها را ایجاد خواهد کرد و صندوق بینالمللی پول نیز گفته است که کشورهای در حال توسعه تا یک دهه با خطرات ناشی از فشار اقتصادی ناشی از شیوع گریبانگیر خواهند بود. چنین وضعیتی باعث افزایش فقر و شکاف اقتصادی بین طبقات مختلف جامعه و کشورهای گوناگون جهان میشود.
در دوران ممنوعیت رفتوآمد و قرنطینه، مشاغل خدماتی با دستمزدهای کم در حوزههایی که تماس چهرهبهچهره با مشتریان بیشتر است، جزو اولین مشاغلی هستند که نابود میشوند. بازارهای مالی در حوزههایی که عمدتا ثروتمندان در آن نقش بازی میکنند، خیلی سریعتر از دیگر بازارها میتواند خود را احیا کند. بنابراین در دوران احیای اقتصادی پس از همهگیری ما شاهد یک نمودار با دو شاخه احیای متفاوت بهشکل حرف k انگلیسی خواهیم بود که در آن، مشاغل خدماتی با دستمزد پایین احیای خیلی کندتری دارند و مشاغل مالی که عمدتا در انحصار ثروتمندان و اقشار متوسط رو به بالا است، احیای سریعتری را پشت سر خواهند گذاشت. بنابراین احیای اقتصادی ناهماهنگتر و بهشکلی بیتناسب پیش خواهد رفت و طبقات آسیبپذیر و زنان و اقلیتهای نژادی ضربههای بیشتری خواهند خورد.
کوویدـ19 نگرانیهایی تازهای در باب تماس اجتماعی در صنایعی که فاصلهگیری اجتماعی کاری را سخت میکنند به وجود آورد، صنوفی مثل خردهفروشی، پزشکی یا انبارداری. یکی راهحل جایگزینکردن ربات بهجای انسان است. خودکارسازی در سالهای اخیر رشد قابلتوجهی داشته و بهطور کلی در دورههایی که بحرانهای اقتصادی اوج میگیرند محبوبیت بیشتری نیز پیدا میکند. در دوران همهگیری ویروس کرونا، شرکتها کار ماشینهایی را که میتوانستند در هتلها مهمانها را پذیرش کنند، در رستورانها سالاد درست کنند یا پول را در پیشخانها تحویل بگیرند امتحان کردند. خریدها نیز بیشتر از همیشه بهسوی شکل آنلاین حرکت کرد. این نوآوریها بهرهوری اقتصادها را افزایش میدهد اما به این معنی هم است که اطمینان برگشتن افراد به سر کار و احیای مشاغل انسانی کمتر میشود. هرچه افراد بیشتر بیکار بمانند، مهارتهایشان بیشتر تحلیل میرود؛ چیزی که اقتصاددانها به آن «هسترسیس» یا «پسماند» میگویند، به معنی اینکه یک سیستم به گذشتهاش وابسته میشود.
در بالای نردبان درآمدی افراد جامعه، ناگهان دورکاری به یک هنجار و پدیده عادی تبدیل شد. براساس مطالعهای که در آمریکا انجام شد، دوسوم تولید ناخالص داخلی این کشور در ماه مه سال 2020 توسط کسانی تامین شد که از خانه کار میکردند. بسیاری از شرکتها به کارکنان خود گفتند که دستکم تا سال 2021 در خانه بمانند و از آنجا کار کنند و شرکتهای متعددی نیز اعلام کردند که دورکاری میتواند به یکی از گزینههای کاری کارکنان تبدیل شود. کارکردن از خانه توانسته بهخوبی امتحان خود را پس دهد و البته هنوز نگرانیهایی در قبال نبود زیرساختهای کافی ارتباطی در این زمینه وجود دارد. دادههای موقعیت جغرافیایی گوگل میگوید که هنوز میزان رفتوآمد افراد به سطح قبل از همهگیری نرسیده و مدتی طول خواهد کشید که این وضعیت احیا شود. با این حال، دورکاری تبدیل به یک گزینه پررنگی در مشاغل خواهد شد، بهخصوص مشاغلی که سطح پایین نیستند و تخصص و مهارت نیاز دارند. در کلانشهرهای کنونی، خیلی از افراد در حاشیه شهرها زندگی میکنند که دورکاری برای آنهای گزینه مطلوبی خواهد بود. حتی استقبال از دورکاری در برخی کشورها بهحدی زیاد خواهد بود که انتظار میرود قیمت مسکن در مناطق روستایی هم افزایش یابد و افراد از روستاها دورکاری را برای شهرها ادامه دهند.
گردشگری در میانه همهگیری ویروس کرونا ضربه سختی خورد. تعداد برخی از انواع سفر تقریبا به صفر رسید و متوقف شد. براساس اعلام سازمان ملل، در سال منتهی به اکتبر سال 2020 میزان حملونقل در سطح جهانی 72 درصد سقوط کرد. موسسه مککنزی تخمین زده است که یکچهارم این حوزه کسبوکار با رونقگرفتن جلسات آنلاین برای همیشه از بین رفت. با تعلیق اقامتها در رویدادهای بزرگ مثل جشنوارهها و کنسرتها، صنعت گردشگری و صنایع وابسته به آن با اختلال شدیدی مواجه شد. حتی وقتی که فعالیتهای گردشگری دوباره شروع شوند، ممکن است که شکل گردشگری به آن صورتی که قبلا بودند نباشد. پس از اینکه واکسیناسیون بتواند کوویدـ19 را ریشهکن کند، مسافران ممکن است الزاماتی را هم برای داشتن مجوزهای بهداشتی از کسبوکارها بخوانند. در مکانهای دیگری همچون فرودگاهها نیز اقداماتی لازم خواهد شد که تا پیش از همهگیری لازم نبوده است.
وقتی که کارخانههای چین در اوایل همهگیری ویروس کرونا بسته شدند، امواج شوکآور بحران از طریق زنجیره تامین به همهجا کشیده شد و کسبوکارها و دولتها را وادار کرد در وابستگی به کارخانههای تولیدی دنیا که اغلب آنها در چین قرار دارند تجدیدنظر کنند. در بسیاری از کشورها گفته شد که وابستگی به یک کشور خارجی در زمینه تهیه مایحتاج عمومی باعث خواهد شد که امنیت ملی کشورها به خطر بیفتد. در برخی مطالعات نیز این مسئله مطرح شد که تا سال 2050، هزینههای جهانیسازی زیادتر از فواید آن برای کشورها خواهد بود. بنابراین بحث زیادی در زمینه جهانیسازی درگرفت و این فکر مطرح شد که جهانیسازی بهشکلی که تاکنون پیش رفته نباید ادامه پیدا کند و ما به یک نوع جهانیسازی دیگری نیاز داریم.
تا پیش از همهگیری کوویدـ19 بحث بر سر جایگزینی انرژیهای پاک و سبز بهجای سوختهای فسیلی درگرفته بود و تاحدی هم پیش رفته بود اما وقتی که در سال 2020 مردم در خانههایشان ماندند و نیاز به دورکاری و برق بیشازپیش حس شد، سیاستگذاران و متخصصان به این نتیجه رسیدند که نیاز به انرژی پاک برق خیلی بیشتر از گذشته است. در کشوری مثل بریتانیا اعلام شد که تا سال 2035 استفاده از خودروهای دیزلی و بنزینی ممنوع خواهد شد و جو بایدن نیز در برنامههای خود در انتخابات آمریکا بهشدت از سوختهای پاک حمایت کرد.
منبع: بلومبرگ