به گزارش خبرورزشی، مائده برهانی از پدر و مادر کرمانی و متولد اول تیر ۱۳۶۷ در اصفهان است. کاپیتان تیم ملی والیبال بانوان با انتقالش به باشگاه شومن بلغارستان باعث شد عنوان اولین لژیونر تاریخ والیبال زنان لقب بگیرد. بازیکنی که در پست پشتخط زن بازی میکند، والیبال را از سال ۱۳۸۴ در سن شانزده سالگی آغاز کرد، اما استعداد و تواناییاش باعث شد تا دو سال بعد به تیم ملی والیبال دعوت شود. تجربه بازی در باشگاههای سپاهان، دانشگاه آزاد، پرسپولیس، گیتیپسند و بانک سرمایه را هم در پرونده اش دارد. همچنین برهانی در شش دوره جام باشگاههای آسیا توپ زده است. برهانی سال گذشته در تیم سامسون ترکیه بازی کرد و به عنوان دومین پشت خط زن لیگ یک این کشور انتخاب شد.
چطور شد به والیبال روی آوردید؟
تقریباً از ۱۶ سالگی والیبال را شروع کردم. ۱۸ ساله بودم که به تیم ملی دعوت شدم. ابتدا فوتبال را دوست داشتم، اما به خاطر اینکه فوتبال بانوان در اصفهان جایگاهی نداشت، از طریق باشگاه سپاهان و حمایت خانواده والیبال را انتخاب کردم. به خاطر فیزیکم خیلی زود به تیم ملی راه پیدا کردم و مسیر ورزشیام مشخص شد. البته برای ورود به تیم ملی خوششانس هم بودم. سال ۱۳۸۶ اولین دورهی تیم ملی بعد از انقلاب تشکیل شد و بازیکنان پیشکسوت به مسابقات اعزام شدند. ولی از سال ۱۳۸۷ جوانترها اعزام شدند و من و خانم صفری تنها نسلی هستیم که از آن سالها در تیم ملی ماندیم.
در فوتبال به چه پستی علاقهمند بودید؟
دروازهبانی را دوست داشتم. بچه که بودم با پسرهای فامیل فوتبال بازی میکردم و کریخوانی داشتیم. دروازهبانی بودم که کسی نمیتوانست به من گل بزند.
پشیمان نیستید که چرا فوتبال را رها کردید؟
خیر، الان در مسیر خوبی قرار گرفتهام ولی با قلبم فوتبال را دوست دارم. اخبار این رشته را دنبال میکنم. تا جایی که میدانم شرایط فوتبال بانوان از نظر قرارداد تیمها و جایگاه آسیایی تیم ملی از والیبال بدتر است، اما فوتسال شرایط خوبی دارد و افتخاری برای ورزش ایران محسوب میشود.
خاطرهای از والیبال بازی کردنتان در کودکی دارید؟
یکی از خاطرات من شکستن شیشه مدرسه در دوران راهنمایی بود. والیبال را هنوز به صورت جدی شروع نکرده بودم. در مدرسه داشتیم والیبال بازی میکردیم و معلم ورزش گفت زورت زیاد است و بیا سرویس بزن تا بچهها یاد بگیرند. سرویس را که زدم توپ خورد به طبقه دوم و شیشههای کلاس شکست.
از روزهای اول لژیونرشدنتان صحبت کنید؟
در واقع ابتدای سال ۲۰۱۷ به بلغارستان و نیمه دوم سال به مالدیو و ۲۰۱۸ نیز به ترکیه رفتم. در سال ۲۰۱۷ وقتی به تیم بانک سرمایه رفتم، زمزمههای لژیونر شدنم در بلغارستان بر سر زبانها بود و بالاخره با دادن رضایتنامه راهی لیگ این کشور شدم، اما در آنجا موقعیت سختی داشتم و بدون تجربه وارد محیطی شدم که از بازیکنان و مربی شناختی نداشتم و باید با زبان انگلیسی ارتباط برقرار میکردم. اول من را به خاطر بحث حجاب نمیپذیرفتند. مربی و مدیرعامل حمایتم میکردند. روزهای اول یکی از بازیکنان رفتار بدی انجام داد و فریاد کشید و مربی فهمید و با آنفرد برخورد کرد.
در لیگ ترکیه هم دو سالی است که توپ میزنید.
بله. اولین بازیکن باحجاب لیگ ترکیه و تیم کچورن بودم. در این کشور با اینکه مسلمان هستند و خانمهای محجبه هم دارند، اما تا به حال کسی با این پوشش والیبال بازی نکرده است. وقتی برای اولین بازی وارد سالن شدم ناظر بازی نگاهم کرد و با مربی و سرپرست تیم حرف زد. فهمیدم میخواهد گیر بدهد، اما تمرین میکردم. بعد از مدتی به من گفتند میتوانی بدون حجاب بازی کنی؟ قبول نکردم و گفتم این موضوع در قراردادم هم ذکر شده است. در نهایت با مدیر باشگاه و فدراسیون والیبال ترکیه تماس گرفتند و توانستم بازی کنم، اما آن لحظه فشار زیادی به من وارد شد و حتی در ست اول به ویژه چند امتیاز آغازین بازی از نظر روانی شرایط سختی داشتم، اما در ادامه وضعیت عوض شد و بهترین بازیکن زمین شدم.
در فصل گذشته لیگ یک ترکیه و تیم سامسون به عنوان دومین پشت خط زن انتخاب شدید؟
از طریق آنالیزور تیم خودمان و یکی از دوستانم در تیمی دیگر مطلع شدم که در هر پست ۱۰ نفر اول را معرفی میکنند تا مشخص شود که سرآمد لیگ امسال چه کسانی بوده و چه بازخوردهایی از آن داشتند. در پست پشت خطزن هم بعد از یک بازیکن بلغاری که کاپیتان تیم ملی جوانان کشورش است، من با ۳۴۳ امتیاز در ۷۰ ست، رتبه دوم را به دست آوردم، یعنی به صورت میانگین در هر ست پنج امتیاز را به دست آوردم.
باز هم به ترکیه برمیگردید؟
هر چند لیگ ترکیه خیلی خوب است، اما دوست دارم لیگهای مختلف را تجربه کنم. با یک تیم دیگر صحبتهای خیلی کمی کردهام که هنوز جدی نیست، اما خودم دوست دارم در صورت امکان در کشورهای اروپایی بازی کنم.
از تأثیرات آقای مهرگان در والیبال بانوان هم کمی صحبت کنید؟
آقایان برقی و مهرگان جزو کسانی هستند که به والیبال بانوان کمک کردند. این عزیزان درهای جدیدی را به روی والیبال بانوان باز کردند و بازیکنهای جوانی را به تیم ملی آوردند. مهرگان مربی بادانشی بود و علاوه بر بعد فنی از نظر روانی هم بازیکنان را به خوبی حمایت میکرد. همه او را قبول داشتیم. در مسابقات قهرمانی آسیا هم یک پله بالاتر رفتیم، اما متأسفانه بهخاطر قرار نگرفتن در رده چهارم یا سوم در مطبوعات بزرگنمایی شد، اما از نظر ما این صعود یک پلهای هم ارزش داشت. با آمدن داورزنی گفتند که باید جوانگرایی شود و مربی خارجی بیاید. ناجوانمردانه با ما برخورد کردند و روزنامهها هم حمایت کردند. کسانی که انتقاد میکردند بهخاطر منافع شخصی بود. تیم خوب و جوانی بودیم و پیشرفت خوبی داشتیم.
در این روزهای کرونایی چه میکنید؟
من ۲۹ اسفند ماه به ایران برگشتم. دو هفته خودم را قرنطینه کردم، چون در هواپیما بودم و امکان ابتلا به بیماری وجود داشت، اما خوشبختانه اتفاق خاصی پیش نیامد و تمریناتم را هم شروع کردهام. امیدوارم هرچه زودتر آرامش به زندگیهایمان برگردد و روال عادی کار و زندگی خود را از سر بگیریم.