به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا ، دوستیهای خیابانی یکی از ارتباطاتی است که در جای خود لطمهها و آسیبهای زیادی را به فرد، خانواده و جامعه متحمل کرده است و با توجه به اینکه به نیازها و خواستههای نوجوانان و جوانان در محیط خانواده بیتوجهی میشود، دختران و پسران خیلی زود جذب چنین روابط آسیبزایی میشوند. اینگونه روابط چون از حد و کنترل خانواده خارج است و به صورت پنهانی شکل میگیرد، آسیبهای نوپدیدی تظاهر میکند که منجر به ازدواجهای بیثبات و بیپایه و اساس میشود.
دکتر امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و مدرس دانشگاه در خصوص روابط میان دختران و پسران در جامعه امروزی میگوید: در جامعه کنونی روابط پنهانی در بین دختران و پسران به حدی گسترش پیدا کرده است که انواع معضلات و آسیبهای اجتماعی را در جامعه ایجاد کرده و یکی از آسیبهای عصر جدید در برخی جوامع به شمار میرود. این قبیل دوستیها منجر به ایجاد روابط صمیمانه بین دختر و پسر میشود تا حدی که این روابط دور از چشم والدین بوده و منجر به ملاقات و دیدارهای پنهانی میشود.
گسترش این نوع روابط در جامعه تاثیرات منفی در بنیان و کانون خانواده دارد و پایههای یک خانواده ایدهآل و سالم را با تشنجهای روانی، اجتماعی و خانوادگی روبهرو میسازد.
برخی از این روابط پنهانی منجر به ازدواج میشود و با توجه به اینکه پایه و مبنای این دوستیها خارج از عرف، علاقه، محبت، شناخت واقعی و... است و مبتنی بر احساس و علاقه زودگذر است، اغلب منجر به طلاق و جدایی میشود.
چنین روابطی که منتهی به ازدواج میشود، هیچ پشتوانه محکم و باثباتی نداشته و به طور قطع دوام چندانی ندارد، در صورتی که زندگی واقعی مبتنی بر ثبات فراتر از این مسائل ساده است.
پژوهشها و مطالعات در خصوص دوستیهای خیابانی قبل از ازدواج نشان میدهد این افراد چون بر اساس بیمنطقی و احساس زودگذر تصمیمگیری میکنند، فرصت مناسبی برای انتخاب و شناخت از یکدیگر نداشته و نمیتوانند بر اساس عقل و منطق انتخاب کنند که در بسیاری از موارد دیده میشود بعد از مدتی زندگی مجبور به طلاق میشوند.
این جامعهشناس و مدرس دانشگاه ادامه میدهد: این نوع روابط پیامدهای منفی و تبعات سنگینی را در جامعه به بار میآورد که نخستین پیامد منفی این نوع ارتباط ایجاد روابط عاطفی غیراصولی و غیراخلاقی است و افراد در این روابط به منظور فراهم آوردن مقدمات ازدواج سعی در جلب نظر طرف مقابل داشته و شخصیت و ویژگیهای واقعی خود را از چشم دیگری پنهان نگه میدارند. افرادی که دور از چشم والدین و خانواده خود اقدام به ایجاد برقراری چنین رابطههایی میکنند، همیشه یک استرس و اضطراب مستمر را احساس میکنند و چون ممکن است مدت این روابط کوتاه باشد، آنچه به عنوان دستاورد برایشان باقی میماند، تعارضات فکری، ذهنی و... است و بعد از مدتی به این نتیجه میرسند که ارزشمندی واقعی خود را از دست دادهاند.
دختران در این روابط بیشتری آسیب را متحمل میشوند و به دلیل تحمل فشارهای روانی بیش از حد، ممکن است تعادل روحی و روانی خود را از دست بدهند.
این جامعهشناس با اشاره به آسیبها و پیامدهای این روابط میافزاید: دختران در این رابطه به دلیل حساسیتهای رفتاری و ویژگیهای اخلاقیشان دچار ضعف شدید در عزتنفس و اعتماد به نفس میشوند و دوسوی این ارتباطات گاهی اوقات ممکن است در تشکیل خانواده ناتوان باشند و نتوانند در زندگی مشترک و نقشهای خانوادگی به خوبی نقش خود را ایفا کنند.
امنیت مهمترین فاکتوری است که در روابط از دست میدهند و ممکن است حتی هویت واقعی خود را از دست بدهند. از جدیترین مشکلات این روابط در جامعه میتوان به آسیبهای تربیتی، روانی و... اشاره کرد و چون برخی خانوادهها آگاهی لازم را در این خصوص ندارند، فرزندان آنها با آسیبهای جدیتر اجتماعی روبهرو میشوند.
دکتر قراییمقدم تصریح میکند: با تقویت ارزشهای انسانی، اخلاقی و کاهش توجه به معیارهای مادی میتوان تاحدودی این مشکلات را حل کرد. همچنین با افزایش آگاهی والدین در زمینه تربیت فرزندان، ارائه الگوهای درست رفتاری و... میتوان این ارتباطات ناسالم اجتماعی را به حداقل رساند. اگر در فضای خانوادگی امنیت، صلح و آرامش در خانوادهها وجود داشته باشد و به نیازها و خواستههای عاطفی و روانی فرزندان توجه شود و والدین به طور صحیح به آنها پاسخ بدهند، فرزندان کمتر نیاز به برقراری این روابط را احساس میکنند. افزایش مهارتهای تربیتی، پرورش احساس عزتنفس و اعتماد به نفس در افراد نیز باعث میشود جوان کمتر با کمبودهای عاطفی روبهرو شود.
این جامعهشناس از دیگر آسیبهای این روابط نام برد و ادامه داد: پس از قطع چنین روابطی دختر و پسر دچار شکست عاطفی شده و بهشدت سرخورده میشوند، همین سرخوردگی و ناامیدی آنان را تا مرز اختلالات روانی مانند افسردگی پیش میبرد، همین بیوفاییها و خیانتها منجر میشود تا از این ارتباطات صدمهدیده، الگوی نامناسب برداشت کرده و در زندگی آینده خود نیز افراد نامتعادل شوند. این ارتباطات در هر فرهنگ و جایگاه اجتماعی به افراد آسیب وارد میکند و در سطح کلان اجتماعی این روابط به اعتماد اجتماعی آسیب و خدشه وارد میآورد. خانوادهها در این میان باید آگاه باشند که اگر بر روابط و اعمال فرزندان خود کنترل و نظارت درستی نداشته باشند، عواقب سوئی در انتظار فرزندانشان خواهد بود.
احساس پوچی و بیارزشی از دیگر خطرات برقراری چنین روابطی است و تنوعطلبی در بین قشر جوانان رواج پیدا میکند و در زندگی یک روال بیبند و باری را در پیش گرفته و برای ارزشهای والای انسانی هیچ احترامی قائل نستند. روابط نامشروع، آسیبهای بزهکاری، جذب شدن به گروههای غیراجتماعی و غیراخلاقی و... همگی از عواقب برقراری این دوستیهای بیپایه و اساس است. اگر اوقات فراغت در خانوادهها توسعه یابد و جوانان شکاف بیننسلی را در روابط خود با والدین احساس نکنند کمتر به این نوع دوستیهای آسیبزا علاقهمند شده و گرایش پیدا میکنند، به کارگیری روشهای موثر تربیتی نیز کمککننده خواهد بود.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.