دو سال پیش – در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۹۷ – و در پی اوج گرفتن حملات و دشمنیهای إسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران مقاله ای با عنوان «خطر جدی است، مراقب باشیم» در سایت خبرآنلاین منتشر گردید. در این مقاله ضمن هشدار در مورد جدی بودن خطر دشمنیهای إسرائیل، ضرورت اتخاذ استراتژی مشخصی برای مقابله با این دشمنیها مورد تاکید قرار گرفت. در این مقاله مهمترین راهنمای افزایش توان کشور برای مقابله با این دشمنی خطرناک و خنثی سازی طرحهای خبییانه این رژیم نژادپرست دوستی حداکثری با جهان و دشمنی حداقلی عنوان گردید. متاسفانه در طول دوسال گذشته – از زمان انتشار مقاله مزبور تا این زمان – در همچنان بر همان پاشنه می چرخد و ایران همچنان سیاست خارجی فعالی برای حل و فصل اختلافات با کشورهای دیگر و آشتی با جهان دنبال نکرده است. این امر به جسارت بیشتر إسرائیل در حمله به ایران و ضربه زدن به امنیت آن منجر شده است. نویسنده معتقد است ادامه این راه ما را در برابر إسرائیل آسیب پذیرتر خواهد نمود و دست إسرائیل را برای ضربه زدن و فشار بر کشور باز خواهد کرد. با توجه به اهمیت نکات مطروحه در مقاله قبلی (خطر جدی است، مراقب باشیم) و ارتباط جدی آن با تحولات روز کشور به ویژه ترور فاجعه بار دانشمند هسته ای کشور شهید محسن فخری زاده این مقاله در قالب سطور زیرین بازنشر می شود:
• اگر تحولات روابط ایران و اسرائیل در چند سال اخیر به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد و موضع گیریهای رژیم صهیونیستی علیه ایران و روند شتاب آلود آن تجزیه و تحلیل شود این نکته آشکار خواهد شد که اسرائیل در طول سالهای اخیر قدم به قدم به جنگ همه جانبه با ایران نزدیک شده است. ترور دانشمندان هسته ای، خرابکاری در برنامه هسته ای کشور (با ویروس استاکس نت)، حملات مکرر موشکی و هوایی به مواضع نیروهای ایرانی مستقر در سوریه، تخریب برجام و اعمال تحریمهای کمرشکن علیه کشور از طریق لابی یهودی در آمریکا، فشار بر طرفهای اروپایی برای خروج از برجام و دسیسه چینی علیه روابط ایران و اروپا، حملات تبلیغاتی سنگین و تهمت آلود علیه برنامه هسته ای و موشکی کشور، طراحی کنفرانس ضدایرانی ورشو و فراخواندن علنی جهان به جنگ علیه ایران بخشهای مهمی از این تحولات و نشانه تحولی مهم در موضع اسرائیل علیه ایران است. این تحول مهم در سخنرانی های بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در اجلاسهای سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل - که بخش اعظم آن به ایران و خطر ایران اختصاص دارد - بخوبی دیده می شود. دیدن این تحولات در کنار یکدیگر و مداقه در ابعاد واقعی تمرکز دولت اسرائیل بر موضوع ایران شکی باقی نمی گذارد که تصمیماتی کلیدی برای مقابله با ایران و فشاری ویرانگر بر آن در تل آویو اتخاذ شده است.
• تاریخ تعامل اسرائیل با مخالفان اشغال و توسعه طلبی اسرائیل در منطقه نشان می دهد این رژیم هیچگاه از کنار این مخالفتها آسان نگذشته و برای نابود کردن ظرفیت این مخالفتها طرحهای پیچیده و بیرحمانه ای را اجرا کرده است. نویسنده اجرای این طرحها را علت اصلی نابودی ظرفیتهای مقاومت در کشورهای مختلف منطقه بویژه مصر، اردن، عراق، سوریه و سایر کشورهای عربی می داند. متاسفانه به دلیل بی توجهی و غفلت این کشورها از ابعاد خطرناک و جدی طرحهای اسرائیلی و فقدان تحلیل واقع بینانه از روند اوضاع، اغلب این طرحها به نتیجه رسیده و توان مقاومت در کشورهای منطقه را بشدت تخریب کرده است. به نحوی که بسیاری از کشورهای عربی که سردمدار و پیشتاز مبارزه با اسرائیل بودند و در این راه فداکاریهای بسیاری کرده بودند از این مسیر فاصله گرفته و با سیطره اسرائیل بر مقدرات منطقه کنار آمدند.
• صحنه تحولات خاورمیانه نشان می دهد امروز هدف اصلی سیاست منطقه ای اسرائیل - در زمینه نابود کردن ظرفیتهای مقاومت در منطقه - کشور ایران است. تمرکز همه جانبه اسرائیل بر موضوع ایران و سرمایه گذاری کلان آن برای تحقق اهداف ضدایرانی اسرائیل امروز بر هیچ تحلیلگر مسائل منطقه پوشیده نمانده است و این البته تحولی خطیر و جدی در تاریخ معاصر کشور است. تاریخ منطقه نشان می دهد حملات مشابه اسرائیل به کشورهای منطقه آنها را از مدار مقاومت خارج کرده یا امنیت آنها را با مخاطره جدی روبرو ساخته است. عدم توجه به این سابقه در ایران میتواند عواقب وخیمی برای کشور داشته باشد. ایران پیروزیهای خوبی در منطقه داشته و دوستان ایران در منطقه - بویژه حزب الله و حماس - مقاومت درخشانی در برابر اسرائیل داشته اند اما این امر نباید مانع فهم درست و همه جانبه مسئله شده و توان و خباثت و بیرحمی اسرائیل در این زمینه دستکم گرفته شود. هرگونه خوش بینی یا بدبینی نسبت به خطر اسرائیل ایران را از واقع بینی لازم - که کلید فهم درست تحولات منطقه است - دور خواهد کرد.
• توجه به رفتار دولت اسرائیل در قبال ایران نشان می دهد سیاست همه جانبه ای برای برخورد با ایران طراحی شده است که در صحنه های مختلف دنبال می شود. اسرائیل در صدد اجرای سیاستی است که هدف غایی آن تبدیل ایران به عراق یا سوریه ای دیگر است. این سیاستها یک علت اصلی دشواریهای اقتصادی است که ایران در حال حاضر با آن دست به گریبان است. متاسفانه در گذشته آنقدر از شعار توطئه اسرائیل و صهیونیسم در توجیه مشکلات و گرفتاریهای کشور و ناکامی های مسئولین استفاده شده که امروزه این حقیقت آشکار باورناپذیر و شعارگونه می نماید و حساسیتی برنمی انگیزد. بی کفایتی مسئولین گذشته و سیاستهای غلط حتما در شرایط امروز کشور و دشواریهای بین المللی و اقتصادی کشور نقش داشته است اما تاثیر مخرب اسرائیل در مشکلات اخیر کشور و تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران را نباید از نظر دور داشت. نویسنده یک دلیل افزایش تبلیغات فریبکارانه اسرائیل (در سالهای اخیر) و ارسال پی در پی پیامهای دوستی رهبران این کشور به ملت ایران را پنهان کردن سیاستهای خبیثانه و بیرحمانه آنها علیه ملت ایران و مبرا کردن خود از هرگونه مسئولیتی در این زمینه می داند. نتانیاهو بهتر از هر کسی آگاه است تا چه اندازه در مشکلات اقتصادی که کمر اقشار ضعیف را شکسته نقش دارد و برای تطهیر خود از این اقدامات بیرحمانه از هر فرصتی برای ادای احترام به ملت ایران و آرزوی خیر و خوشی برای آنها استفاده می نماید: پیام می فرستد، فارسی صحبت می کند، با ایرانیها ابراز همدردی می نماید و از دوستی اسرائیل با ملت ایران سخن می گوید و همه این لفاظی ها و چرب زبانی ها برای پنهان کردن جنایتهایی است که در حق این ملت مظلوم و بویژه اقشار کم درآمد کشور مرتکب می شود. مجرمان و مقصران زیادی، چه داخلی و چه خارجی، هستند که در برابر وضعیت سخت امروز مردم مسئولند اما بزرگترین سهم - در تحولات اقتصادی و گرانیهای اخیر - از آن دشمن شماره یک ملت ایران بنیامین نتانیاهو نخست وزیر فریبکار و جنایتکار اسرائیل است.
• خطر جدی است و باید به عنوان اولویت مهم کشور مورد توجه قرار گیرد. بی توجهی به این تحولات خطیر میتواند عواقب وخیمی برای کشور و ملت داشته باشد. سیاست کشور در این زمینه و سرمایه گذاری لازم باید متناسب با حجم خطر و ابعاد واقعی آن باشد. دشمنی اسرائیل و تصمیم آن برای درهم شکستن ظرفیتهای کشور جدی است. زمان آن است که استراتژی مشخصی برای مقابله با این دشمنی طراحی و اجرا گردد. عمق این دشمنی و نیات خباثت آلود آن اقتضا می کند همه سرمایه های کشور برای عبور از این مرحله سخت و تعیین کننده بسیج شود. جنگیدن در جبهه های متعدد و دشمنی با طرفهای مختلف (منطقه ای و بین المللی) مهمترین مانع برای دستیابی به چنین هدفی بشمار می آید. بدیهی است اگر چند دشمن، دو یا سه یا ده دشمن، برای کشور فرض کنیم لازم است برای مبارزه با تک تک آنها سرمایه ای و توانی مشخص اختصاص دهیم. این امر بدون تردید ظرفیت و سرمایه موجود در کشور برای مبارزه با اسرائیل را پراکنده نموده و سهم توان قابل استفاده در مبارزه با دشمنی اسرائیل را به عددی بسیار کوچکتر بدل خواهد کرد. نمی توان تصور کرد با بودجه و سرمایه ای مشخص - مثلا یک میلیارد دلاری - در ده جبهه جنگید و در هر جبهه یک میلیارد دلار هزینه نمود. مسئله مسئله دو دو تا چهارتاست که درگیری کشور در جبهه های متعدد از توان آن برای تمرکز و توفیق در یک جبهه می کاهد.
• ایران همه کشورهای جهان - به جز اسرائیل - را به رسمیت می شناسد و میتواند از ظرفیتهای دوستی با همه کشورهای جهان استفاده نماید. متاسفانه آنچه در شرایط حاضر دیده می شود بسیار دور از این ایده آل است. ایران با کشورهای مهمی در غرب و منطقه فاصله دارد و این فاصله ضمن تحمیل هزینه بر کشور بهترین فرصت را برای اسرائیل فراهم نموده که ایران را دشمن کشورهای منطقه و تمدن غرب معرفی نماید. ایران می تواند مشکلات با کشورهای دیگر را از طریق سیاستی عاقلانه و دوستانه حل و فصل نماید. این مهم در شرایطی می توانست امری مثبت بشمار آید اما با توجه به ابعاد خطیر سیاست خصمانه اسرائیل در شرایط کنونی یک ضرورت و بهترین و مطمئن ترین راه برای مقابله با سیاستهای ضدایرانی اسرائیل است. برای خنثی کردن توطئه اسرائیل علیه کشور و امنیت آن لازم است همه فرصتهای توسعه دوستی با همه کشورهای جهان - حتی آمریکا - مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.
• مسلم است امروزه دولت آمریکا در وضعیتی است که استعداد دوستی و همکاری بسیار ضعیفی دارد اما آمریکا در مردان جنگ طلب و ایران هراسی چون ترامپ و بولتون خلاصه نمی شود. در آمریکا گروهها، احزاب، جمعیتها و شخصیتهای زیادی وجود دارند که قابل گفتگو، قابل مفاهمه، قابل احترام و مستعد دوستی می باشند. استفاده از این ظرفیت میتواند ترامپ و بولتون و سیاستهای جنگ طلبانه و اسرائیل مدارانه آنها را در وضعیت بسیار سختی قرار داده و دامنه عمل و تاثیر آنها را بشدت محدود نماید.
• به عنوان کارشناس مسائل اسرائیل - که خطر اسرائیل برای امنیت و آینده کشور را با همه وجود احساس می کنم - اعتقاد دارم سخت ترین روز برای سیاست ضدایرانی اسرائیل روزی است که ایران دوست همه کشورها و دشمن اشغالگری و توسعه طلبی اسرائیل باشد. نتانیاهو حق دارد از تصور دیدن چنین روزی - که همه خوابهای کینه توزانه وی علیه ملت ایران را برباد خواهد داد - هراسان باشد و از همه توان خود برای جلوگیری از تحقق آن استفاده نماید.
*استاد مطالعات اسرائیل/دانشکده مطالعات جهان - دانشگاه تهران
310 310