کتاب فلسفه سیاسی هانا آرنت نوشته لی بردشا که بهتازگی با ترجمه خشایار دیهیمی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه فلسفه سیاسی» است که فرهنگ نشر نو چاپ میکند.
درمیان کتاب های متعددی که در سال های اخیر به زبان انگلیسی درباره هانا آرنت نوشته شده اند، این کتاب یک ویژگی ممتاز دارد و آن این است که اکثر کتاب های دیگر فقط به مرحله تکوین عقاید هانا آرنت، خصوصا در کتاب وضع بشری، توجه نشان داده اند و از تحول عقاید او در مراحل بعدی که در کتاب حیات ذهن به اوج خودش می رسد، غافل مانده اند.
فلسفه سیاسی هانا آرنت چرخش و تحول در عقاید این فیلسوف را در مرکز توجه قرار داده است و سعی کرده است پیوستگی ها و ناپیوستگی ها در سیر تحولی عقاید را با روشنی و وضوح باز بنمایاند و در ضمن انتقادهای وارد بر اندیشه او در هریک از مراحل زندگی اش را مطرح سازد.
نویسنده کتاب خود در مقدمه اش می نویسد: این نوشته به کندوکاو در اندیشه های یک متفکر، هانا آرنت، می پردازد. از این جنبه و جهت این نوشته، نوشته ای تفسیری است اما از جنبه و جهتی دیگر، این نوشته، کندوکاوی در فعالیت نظریه پردازی درباره سیاست به طور کلی است، یعنی به رابطه میان نظر و عمل در سیاست می پردازد. بحث درباره آثار هانا آرنت زمینه مناسبی را برای چنین کندوکاوی ایجاد می کند، چون پژوهش درباره رابطه نظر/عمل مضمون مسلط و اصلی در نوشته های اوست.
هانا آرِنت (به آلمانی: Hannah Arendt) (۱۹۰۶ - ۱۹۷۵)، فیلسوف (فلسفهٔ سیاسی) و تاریخنگار آلمانی - آمریکایی و از مهمترین اندیشمندانی بود که آرا و افکارش تأثیری ژرف در سدهٔ بیستم میلادی بر جای گذاشت.
او سالها در دانشگاههای ایالات متحده در رشتهٔ تئوری سیاسی تدریس کرد، از چندین کشور، دهها دکترای افتخاری گرفت و نیز برنده جایزهٔ آلمانیزبان لِسینگ و فروید شد. او از یهودیانی بود که از هولوکاست جان سالم به در برد و به آمریکا مهاجرت کرد. زمینهٔ فلسفه و آثار او، موضوعاتی همچون دموکراسی مستقیم یا اقتدارگرایی و تمامیتخواهی حکومتهای استبدادی است.
ورود به دنیای هانا آرنت به منزلهٔ برخورد با فاجعههای سیاسی و اخلاقی قرن بیستم است. زندگی او مصادف بود با تشنجهای بین دو جنگ، انقلابات و جنگهای داخلی و رویدادهای بدتر از جنگ که به قلع و قمع و نابودی زندگی انسانها در مقیاسی انجامید که پیش از آن هرگز دیده نشده بود. او چیزی را تجربه کرد که خودش «دوران ظلمت» مینامید؛ آرنت نخست در شرایطی اندیشهٔ سیاسی را شروع کرد که با ناامنی سرزمین مادریاش و خطر پیشبینینشدهٔ یهودیتباری روبهرو شد؛ در حالی که وی نه بنا به سرشتش و نه از نظر تعالیمی که دیده بود برای این وضع آمادگی نداشت.
کتاب حاضر به نقد و بررسی دیدگاههای سیاسی هانا آرنت اختصاص دارد. این کتاب با استناد به دو اثر مهم وضع بشری و حیات ذهن تدوین شده است. در کتاب وضع بشری آرنت به دفاع از «عمل سیاسی» و در کتاب حیات ذهن به دفاع از «زندگی عملورزانه» میپردازد.
در بخشی از کتاب آمده است: همه آنچه آرنت میخواست بگوید این بود که انسان تا جایی که موجودی سیاسی است یعنی مخلوقی زنده که سخن میگوید و عمل میکند فقط در صورتی هستی و زندگیاش را معنادار مییابد که در فهمش از جهان با دیگران شریک باشد. از نظر او فهم مشترک همان وضع بشری بود و نگرانیاش هم از این بود که این شبکه معنایی دیگر ایمن نیست... او درباره طبیعت بشری و وضع بشری مینویسد: برای پرهیز از سوء فهم باید توجه کرد که وضع بشری همان طبیعت بشری نیست و مجموع کل فعالیتها و تواناییهای بشری که به وضع بشری ربط مییابند بر روی هم چیزی همچون طبیعت بشری را به وجود نمیآورد. آرنت میگفت ما نمیتوانیم به گونهای معنادار از طبیعت بشری سخن بگوییم، چون انسانها خودشان را خلق نمیکنند و بنابراین نمیتوانند شناخت کاملی از هستی و وجود خودشان داشته باشند... . طبق نظر آرنت برخلاف طبیعت بشری، وضع بشری قابل شناخت و تعریف است... به عبارت دیگر وضع بشری، درست برخلاف طبیعت بشری، چیزی نیست که ثابت و ایستا تعریف شود... در صورتبندی آرنت، سه توانایی، زحمت، کار، و عمل بر روی هم زندگی عملورزانه را میسازند :قلمرویی از زندگی بشری که شامل درگیری فعالانه در انجام دادن چیزی میشود. آرنت به نوعی فلسفه و جامعه را عاملی ضد سیاسی تصور میکند و به رد آنها اهتمام مینماید... آرنت جامعه دموکراتیک مدرن غربی را جامعه زحمتکش میدانست. این جامعه با مصرف گراییاش و با بی اعتناییاش به سنت و فرهنگ، منعکس کننده بیهودگی زندگی "حیوان زحمتکش" است.
کتاب فلسفه سیاسی هانا آرنت نوشته لی بردشا و ترجمه خشایار دیهیمی با ۲۷۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه از سوی فرهنگ نشر نو منتشر شده است.