در این رابطه در پژوهشی با عنوان «بررسی فراوانی و عوامل مؤثر بر افسردگی مرتبط با تولد نوزاد در پدران» آمده است: تولد نوزاد و پذیرش نقش پدر و مادری یک فرآیند روانشناختی است که با تغییرات شخصی و خانوادگی همراه است. این تحولات میتوانند باعث تغییرات خلق وخو و اختلالات روانی مانند افسردگی بعد از زایمان شوند.
افسردگی بعد از زایمان یک اختلال خلقوخوی است که روی جسم، ذهن و رفتار فرد اثر میگذارد و علائم آن شبیه علائم اختلال افسردگی است. ویژگی اصلی آن درچند هفته اول بعد از زایمان نوزاد اتفاق میافتد و مربوط به برقراری ارتباط با نوزاد است.
در این پژوهش که توسط سهیلا ربیعیپور و عاطفه یاس از دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، دانشکده پرستاری و مامایی انجام شده، بیان شده است: افسردگی بعد از زایمان اگرچه بیشتر در زنان مطالعه شده است، اما شواهد و مدارکی وجود دارد که نشان میدهد مردان نیز همانند زنان بعد از تولد نوزاد افسردگی را تجربه میکنند. افسردگی بعد از تولد در مردان معمولاً دیرتر از زنان شروع میشود.
در این پژوهش عنوان شده است: زندگی عاطفی پدران در دوران بعد از تولد نوزاد عموماً نادیده گرفته شده و افسردگی پدر در دوران بعد از تولد کودک نسبتاً ناشناخته است. تعداد کمی از مطالعات به صورت انحصاری به افسردگی بعد از تولد نوزاد در پدران پرداختهاند و شیوع آن را در جوامع مختلف ۱.۲-۲۵.۵ درصد تخمین زدهاند.
در این مقاله مطالعهای صورت گرفته مبنی بر اینکه که؛ در کشور چین افسردگی بعد از تولد نوزاد در پدران ۱۰.۸ درصد اعلام شده و در کشور برزیل این مقدار ۱۱.۹ درصد گزارش شده است. در مردانی که همسران آنان نیز بعد از تولد نوزاد دچار افسردگی شدهاند این میزان به ۲۴-۵۰ درصد میرسد. همچنین در تهران میزان افسردگی پس از تولد نوزاد را در پدران ۱۱.۷ درصد است.
در این بررسی عواملی که میتوانند در ایجاد افسردگی پس از تولد نوزاد در پدران اثرگذار بوده، گفته شده است: براساس نتایج به دست آمده افسردگی پدران ناشی از افسردگی بعد از زایمان در مادر، سابقه افسردگی قبلی پدر، مشکلات زناشویی، بارداری ناخواسته و عدم دریافت حمایت اجتماعی است.
در این مقاله علائم افسردگی بعد از تولد نوزاد در پدران را اینگونه اعلام میکند: تغییر در اشتها، کاهش یا افزایش وزن، کاهش انرژی، اختلالات خواب و حضور افکارخودکشی است. افراد مبتلا به افسردگی بعد از تولد نوزاد علاوه بر علائم روحی و روانی علائم جسمانی مانند؛ سردرد، درد عضلانی و مشکلات گوارشی را نیز خواهند داشت.
همچنین مردانی که بعد از تولد نوزاد دچار افسردگی میشوند، علائم متفاوتی را در این زمینه نسبت به زنان نشان میدهند. این علائم نه تنها کیفیت زندگی بیمار را تحت تأثیر قرار میدهد بلکه بر روی تمام اعضاء خانواده نیز اثرگذار است.
در این پژوهش آمده است: افسردگی بعد از تولد نوزاد در پدران باید مورد توجه قرار گیرد، زیرا میتواند بر روی توانایی سازش آنها در مراقبت از نوزادان مؤثر باشد. همچنین بر روی تعامل آنها با کودک نقش دارد چون پدرانی که دچار افسردگی شدهاند تماس عاطفی کمتری با کودک برقرار میکنند و قادر به حمایت و پشتیبانی از نوزاد نخواهند بود. این امر موجب احساس ضعف و بیکفایتی در پدر و طرد شدن نوزاد میشود.
براساس نتایج این پژوهش پدران یک منبع اولیه مهم حمایت رسمی برای مادران در دوران پس از زایمان محسوب میشوند. پدری که در این دوره دچار افسردگی است، نمیتواند از همسر خود حمایت کند و درنتیجه بر روی روابط بین زن و شوهر نیز اثر مخربی میگذارد. این امر سبب عقبنشینی از عملکرد اجتماعی، مصرف الکل و مواد مخدر، مصرف دارو، انجام رفتارهای خشن با همسر، انجام رفتار زناشویی خارج از چهارچوب خانواده، احساس ترس و عصبانیت در چنین مردانی میشود.
در پژوهش حاضرگفته شده است: ۱۶.۱ درصد از پدران دچار علائم افسردگی پس از تولد فرزند بودند. در مطالعه حاضر بین افسردگی پس از تولد نوزاد در پدران و دریافت حمایت اجتماعی ارتباط مستقیم وجود داشت. در چندین مطالعه انجام شده در این زمینه نیز عدم دریافت حمایت اجتماعی بهعنوان ریسک فاکتور افسردگی پس از تولد نوزاد در پدران شناخته شده است. همچنین بین وضعیت اقتصادی و افسردگی پس از تولد نوزاد در پدران ارتباط مستقیم مشاهده شد.
همچنین در این مطالعه نشان داده شده است که بین بارداری ناخواسته و افسردگی بعد از تولد نوزاد در پدران ارتباط وجود داشت. عدم آمادگی قبلی پدران جهت پذیرش نقش والد میتواند منجر به تغییرات بیشتر خلقوخو در آنان شده و آنها را مستعد افسردگی بعد از تولد نوزاد کند.
با توجه به آمار قابل افسردگی پس از تولد نوزاد در پدران ممکن است آسیب جدی به کانون خانواده ایجاد شود، بنابراین علاوه بر توجه به سلامت روان نوزاد و مادر باید به سلامت روان پدر در دوره بعد از تولد نوزاد اهمیت داده شود.
انتهای پیام