دوست پامنقلی پدرم وقتی تنها بودم به من حمله شیطانی کرد / پدر بی غیرتی کرد

پارسینه یکشنبه 22 فروردین 1400 - 05:33
اعتیاد به موادمخدر، جان پدرم را ذره‌ذره آب می‌کند و ما شاهد مرگ تدریجی او هستیم. من، مادرم و دو خواهرم نیز باوجود این بلای خانمان‌سوز، ذره‌ذره آب می‌شویم؛ به‌ویژه مادرم که در تمام این سال‌ها با رنج و مشقت سعی کرده زندگی‌مان را حفظ کند

متاسفانه پدرم غیرتش را هم از دست داده و با توجه به بلایی که نزدیک بود سرم بیاید، خیلی راحت می‌گوید: «حالا که اتفاقی نیفتاده، حواست را جمع کن از این به‌بعد جلوی او ظاهر نشو».

کاش می‌مردم و این حرف را از زبان پدرم که او را بیشتر از جانم دوست دارم، نمی‌شنیدم. یکی از دوستان لاابالی پدرم که همیشه برای مصرف مواد به خانه ما می‌آمد، نزدیک بود مرا سیاه‌بخت کند. او می‌دانست پدرومادرم به شهرستان رفته‌اند. بهانه‌ای جور کرد و جلوی خانه‌مان سبز شد.
در را که باز کردم، وارد خانه شد. نیت پلیدی داشت که داد و فریاد کردم و کمک خواستم. او گلویم را گرفته بود و اگر زن همسایه سر نمی‌رسید، خفه‌ام کرده بود.

فرار کرد و با اعلام شکایت ما، ماموران موضوع را پیگیری کردند. پدر و مادرم بلافاصله خودشان را رساندند. پدرم هم از کوره در رفته بود و به سراغ رفیق نابابش رفت؛ اما با یک بسته ده‌هزارتومانی مواد زهرماری آرام شد و برگشت!
مادرم می‌گوید همین شیطان‌های دوست‌نما پدرت را به این حال و روز انداخته‌اند. او و خواهرم نیز از نگاه ناپاک دوستان پدرم احساس ناامنی می‌کنند و به‌همین‌دلیل می‌خواهیم به خانه پدربزرگم برویم....

منبع خبر "پارسینه" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.