سرویس ترجمه بهداشتنیوز، مدتهاست کرونا سرتاسر جهان را فراگرفته و ارابه مرگ خود را در میان کشورها با سرعت حرکت میدهد. تاکنون نزدیک به ۳ میلیون نفر در ار این بیماری جان خود را از دست داده و برای جلوگیری از شیوع هرچه بیشتر آن، مردم باید از یکدیگر فاصله گرفته و دور بمانند. شاید دردسرهایی که کرونا برای زندگی یک کودک ایجاد کرده برای همیشه غیرقابل جبران باقی بماند.
اینکه پدر و مادر یک کودک دچار افسردگی شده، در اثر کرونا جان خود را از دست بدهند یا خودکشی کنند، کودک را درگیر مشکلاتی فراتر از کمبودهای تحصیلی و آموزشی میکند. اخیرا مطالعهای انجام شده که در آن وضعیت زندگی کودکان ۱۷ ساله و کمتر، که در اثر کرونا یکی از والدین خود را از دست دادهاند مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مطالعه از دو جنبه مورد نگرانی است: نخست اینکه تعداد این کودکان داغدار بسیار زیاد است و دوم، بخش اعظمی از آنها از جمعیت سیاهپوست آمریکا هستند.
ریچل کیدمن، نویسنده اصلی این مقاله تحقیقاتی و دانشیار دانشگاه استونی بروک در این باره میگوید: ما روزانه اخبار را پیگیری کرده و از تعداد زیاد جانباختگان کرونا افسوس میخوریم اما به تعداد افراد زیادی که بازمانده هستند فکر نمیکنیم. تعداد آنها سرسامآور است. محققان این پروژه بدون انجام سرشماری واقعی، با استفاده از مدلی رایانهای تحت عنوان «ضریب مرگ والدین»، تعداد کودکانی که هر دو والد یا یکی از آنها را از دست دادهاند، تخمین زدند.
بر اساس برآورد این تیم تحقیقاتی، به ازای هر ۱۳ مرگ ناشی از کرونا، یک کودک یتیم و بی سرپرست میشود. با توجه به چنین نتیجهای، تاکنون ۴۳ کودک آمریکایی یک یا هر دو والد خود را از دست داده اند؛ یعنی ۲۰ درد بیشتر از رقمی که در سال پیش از شیوع کرونا تخمین زده میشد.
محققان همچنین تخمین میزنند که با فرض عدم وجود واکسن کرونا، احتمالا ۱.۵ میلیون آمریکایی دیگر در اثر کرونا جان خود را از دست بدهند تا کل جامعه با ایمنی گلهای مصون شود. بیشک وجود واکسن مانع از بروز چنین فاجعهای میشود. کیدمن در بخش دیگری از اظهاراتش تاکید کرد: همه مردم باید به اهمیت تزریق واکسن در مهار همهگیری و محافظت از دستاوردهایی که تاکنون در مبارزه با این ویروس حال شده، پی ببرند. ما باید در حالی مراقب سلامتی خود باشیم که انواع مختلفی از این ویروس در حال ظهور است.
بخش نگرانکننده دیگر این مطالعه تفاوت نژادی در تعداد مرگومیرهاست. کمبودهای اجتماعی و بهداشتی در جوامع سیاهپوست بخش بزرگی از تاریخ آمریکا به شمار میآید. در حالی که سیاهپوستان آمریکایی ۱۳ درصد از جمعیت این کشور را به خود اختصاص دادهاند، بیش از ۲۰ درصد از کودکان داغدیده را به خود اختصاص دادهاند.
علاوه بر این، در حالی که بر اساس محاسبات اداره سرشماری، ۲۳٪ از کل کودکان آمریکایی در خانههای تک والدی زندگی میکنند، این تعداد در جامعه سیاهان بیش از ۶۲٪ است. در نتیجه کودکان سیاهپوست در صورت از دست دادن تنها یکی از والدین خود، بیشتر در معرض این خطر قرار میگیرند که با از دست دادن هر دو والد، کاملا یتیم شوند.
طبق اعلام مرکز تحقیقات پیو، حدود ۸٪ از کودکان سیاهپوست توسط پدربزرگ و مادربزرگ خود بزرگ و تربیت میشوند -دو برابر بیشتر از تعداد کودکان سفیدپوست. با توجه به اینکه بیش از ۸۰٪ مرگ و میر ناشی از COVID-19 در جامعه از افراد مسن و کهنسال است، کودکان وابسته به مادربزرگ و پدربزرگ نیز قویا در معرض خطر تنها ماندن همیشگی هستند.
نویسنده این بررسی معتقد است: ما میدانیم که بار مرگومیر به طور مساوی در کل جامعه تقسیم نشده و اختلافات نژادی و قومی شدیدی وجود دارد. بنابراین جای تعجب نیست که بگوییم در طول همهگیری، کودکان رنگینپوست در مقایسه با سفیدها، به طور نامتناسبی یتیمی را تجربه می کنند. برای کودکانی که والدین خود را از دست دادهاند، رهایی از غم و اندوه یا دستکم، کنترل آن آسان نیست؛ مخصوصا در شرایطی که این همهگیری همچنان ادامه دارد.
گذراندن وقت با دوستان و مکالمه چهره به چهره با معلمان، مشاوران و اقوام غیرممکن است زیرا در بیشتر مناطق کشور قرنطینه عمومی یا نسبی برقرار است. بسیاری از این کودکان حتی از امکانات کافی برای آموزش آنلاین نیز برخوردار نیستند تا از لحاظ تحصیلی عقب نمانند. در این تحقیق پیشنهاد شده که برای جبران این وضعیت، دولت باید وارد عمل شده و همان کاری را انجام دهد که در مورد خانوادههای خسارتدیده از حملات ۱۱ سپتامبر، صورت گرفت؛ مزایا تامین اجتماعی به این کودکان بازمانده تعلق گیرد و با شناسایی دقیق آنها، خدمات مراقبت بهداشتی و روانی ارائه گردد.
این کودکان به زودی تبدیل به بزرگسالانی میشوند که باید در بخشهای مختلف دولتی و حکومتی مشغول به کار شده و مسئولیت اداره امور کشور را بر عهده بگیرند؛ کودکانی مملو از مشکلات روانی، عاطفی و فاقد آموزشهای علمی و تجربی صحیح. مرگ والدین برای هر کودکی بیرحمانه و دشوار است و هیچ وقت هیچ مداخله حقوقی را بخود جلب نخواهد کرد . اما مراقبت روحی و مشاوره میتواند حداقل درد و رنج آنها را تسکین دهد؛ دردی که احتمالاً تا مدتها پس از پایان همهگیری نیز ادامه خواهد یافت.
منبع:Time/ آوریل۲۰۲۱
مترجم: لیلا فرجی