در این گزارش پرونده قتل و تجاوز به زن جوان توسط مرد قصاب را بازخوانی می کنیم.
به گزارش اختصاصی رکنا،سال ها قبل زنده یاد قاضی جواد اسماعیلی خاطره پرونده جنایی هولناکی را در جمع خبرنگاران بازگو کرد که در این گزارش آن را بازخوانی می کنیم.
ماجرا سال ها قبل اتفاق افتاده بود.رسیدگی به این پرونده از زمانی آغاز شد که چند تکنسین رادیولوژی در سطل زباله مقابل یک قصابی ،متوجه چند استخوان شدند که حدس زدند متعلق به انسان باشند و پلیس را درجریان قرار دادند.
ماموران پلیس موضوع را از قصاب پیگیری کردند و او گفت این استخوان ها برای گوسفند است و مطابق کار هر روز،بعد از پاک کردن گوشت گوسفند استخوان هایش را در سطل ریخته است.
اما از آن جایی که در همان محل یک زن جوان یکباره ناپدید شده بود،قصاب به عنوان مظنون پرونده بازداشت شد و استخوان ها برای آزمایش به پزشکی قانونی فرستاده و مشخص شد که متعلق به انسان و زن است.
مرد قصاب که راه گریزی نداشت به ناچار لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایت هولناک خود برداشت.او در اعترافات خود گفت:«مدتی قبل این زن جوان به مغازه من آمد.او می گفت شوهرش بیمار است و فقیر هستند و از من تقاضای خرید نسیه گوشت کرد و من هم قبول کردم.اما مدتی بعد به من گفت مقداری آشغال گوشت به او بدهم و گاهی پیش می آمد که برای گرفتن آشغال گوشت به مغازه مراجعه می کرد.گاهی با خودم فکر می کردم که به او پیشنهاد بی شرمانه بدهم اما او به حدی نجیب بود که نمی توانستم چنین کلامی بر زبان بیاورم.»
بالاخره یک روز مرد قصاب نیت پلید خود را عملی کرد.
مرد شیطان صفت در ادامه گفت:«یک روز وقتی زن جوان برای گرفتن آشغال گوشت به مغازه من آمد،درگیری کاری را بهانه کردم و به او گفتم که خودش از پشت یخچال آشغال گوشت را بردارد.زمانی که او سمت یخچال رفت من در مغازه را بستم و به او تعرض کردم.او التماس می کرد و می گفت که زن آبرو دار و مومنه ای است.می گفت اگر می خواستم تن به خفت بدهم آشغال گوشت نمی گرفتم من شوهرم را دوست دارم اما من این قدر اسیر وسوسه شیطان بودم که به او اعتنایی نکردم و او را مورد تجاوز جنسی قرار دادم.»
مرد قصاب در مورد شیوه هولناک خود برای از بین بردن جسد مقتول گفت:«بعد از تجاوز جنسی به زن جوان برای اینکه راه شکایت بسته شود و راز تجاوز را فاش نکند،او را به قتل رساندم.بعد گوشت بدنش را از استخوان جدا کردم و در چرخ گوشت ریختم.گوشت های چرخ شده را بسته بندی کردم و در اطراف شهر رها کردم.»
با اعترافات هولناک مرد قصاب پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارجاع شد.
روز دادگاه فرا رسید و اولیای دم پرونده و متهم در دادگاه حاضر شدند.متهم بار دیگر اعترافات هولناک خود را مطرح کرد.قاضی با دیدن خانواده زن جوان که افراد فقیر اما نجیبی بودند و با شنیدن روایت دردناک جنایت از زبان متهم،چنان منقلب شد که اسلحه را از کشوی خود بیرون کشید و با شلیک گلوله متهم را در دادگاه به سزای عملش رساند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.