به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انتشارات راه یار، وابسته به دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسامی، از سال 1397 فعالیت خود را به صورت رسمی آغاز کرده و به عنوان «ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربۀ انقاب اسلامی» تاکنون آثاری در زمینه فرهنگ و رسانه، تاریخ شفاهی پیشرفت، تاریخ شفاهی جبهۀ فرهنگی و هنری انقلاب، تاریخ شفاهی زنان، تاریخ شفاهی معلمان و مربیان و مدارس انقلاب، جهاد سازندگی و... منتشر کرده است. حسن مجیدیان، نویسنده و منتقد ادبی، در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است، نگاهی به پنج عنوان کتاب اخیر این ناشر داشته است که در ادامه میخوانید:
از اتفاقات خوب و خوشایند این سالها که مایه امیدواری فراوان است، فعالیتهای پژوهشی و منشورات قابل توجه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است. این عزیزان، در سالهای از سر گذشته_ یعنی همین سه چهار سال آخر_به ویژه در حوزه تاریخ شفاهی انقلاب گل کاشتند. خروجیهای مفید، قابل اعتناء و اتکا، روشمند و قابل الگوگیری در حوزههای مختلفی که انقلاب اسلامی با آن سر و کار داشته است، نتیجه فعالیتهای شبانهروزی و مجاهدانهی اعضای این دفتر است.
در یک دستهبندی کلی_ تا آنجا که بنده مطلعم_ محورهایی همچون تاریخ شفاهی، مطالعات تربیتی، مطالعات فرهنگی هنری و مطالعات تاریخی سیاسی، بنای مطالعات و پژوهشهای این دفتر بوده و باز هم تا آنجا که بنده احصاء کردهام، قریب به 80 عنوان کتاب در این حوزهها منتشر شده است. با نگاهی واقعبینانه و دور از هیجان و تعصب و نه حتی از جانب کسی که آثار دفتر را دنبال میکند و به آنها علاقهمند است، باید اذعان کرد عموم خروجیهای دفتر مطالعات، قابل استفاده، مفید، شسته و رفته و بهدردبخور است. اگر در تمام این کتابها، این ادعا موردپذیرش نباشد حداقل در مواردی که بنده سر و کار داشتهام و کتابها به دستم رسیده، احساس من این بوده که برای این کارها حوصله، دقت، هنر و حساسیت صرف شده است.
کتابهایی همچون «مسجد رهبر» و «سلولهای بهاری» که حقاً و انصافاً جامع و کاربردی و دارای اسلوبِ پژوهش و پردازش جالبی هستند. اولی تاریخ شفاهی مسجد کرامت مشهد در دوران مبارزات نهضت اسلامی و دومی شرحی از زندگی، موفقیتها و دستاوردهای علمی دکتر حسین بهاروند، پدر علم جنینشناسی بنیادی ایران. و یا مثل همین کتاب دوم، «آرزوهای دستساز» و «داستان رویان». همچنین «ابوعلی کجاست»، «تو شهید نمیشوی»، «به اضافه مردم»، «نان سالهای جنگ»، «خانم مربی»، «مربای گل محمدی»، «دختر تبریز»، «نعمت جان» و... همه اینها که نام برده شد در نوع خود از بهترین کتابها و در موضوع خود از خوبترین منابعِ قابل استفاده و استناد هستند؛ البته ذکر این نکته مهم است که سهم مطالعات تربیتی دفتر، به نسبت محورهای دیگر، متأسفانه کمرمق و بیجان است.
اگرچه پژوهش و نگارش تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی با همه شاخهها و گستردگیاش، مهم و اولویتدار است و اگرچه مطالعات فرهنگی هنری و پرداختن به کارنامه پربار انقلاب اسلامی در این حوزه اهمیت دارد و همچنین اگرچه از مطالعات تاریخی و سیاسی نمیتوان چشم پوشید، اما مسلم و واضح است که ضرورت پرداختن به مطالعات تربیتی، بیش از سایر عرصهها احساس میشود. انقلاب ما در حیطه مسائل تربیتی در مدارس، کانونهای فرهنگی و تبلیغی، هیئات دانش آموزی، حلقههای نوجوانانه، مساجد، پایگاههای بسیج، کانونهای پرورشی و فکری، انجمنهای اسلامی و... دستاوردِ کمی نداشته است. اساساً و به اعتقاد برخی از اندیشمندان، نظام تربیتی مقدم بر سایر نظامهاست. تا آدم تربیت نشود و شاکله و بنیان و شخصیتی نیابد و تا در او جریانی از فهم و اندیشه شکل نگیرد، هر چقدر هم که ما نظامات دیگرِ او در فرهنگ و اجتماع و سیاست را سَرِپا و مهیا کنیم، این انسان تربیتنیافته، به جایی نخواهد رسید و بلکه آن نظامات دیگر را هم به هباء و هدر خواهد داد و به فساد خواهد کشانید.
جا دارد دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، حالا که کار دستش آمده و در این مسیر روانه شده و الحمدالله خوب هم دارد پیش میرود، عنایت خاصی به حوزه مطالعات تربیتی داشته باشد و از اهمیت این شاخه غفلت ننماید. امروز خیلی از مربیان و دستاندرکاران عرصه تربیت و آنها که در سنگرهای مختلف با بچههای مردم سر و کار دارند، به تجربهنگاری حوزه تربیت و استفاده از تجربه ذیقیمت نسل قبل در مدارس، مساجد و کانونهای تربیتی نیاز دارند. با توجه به تحولات مهم زمانه جدید، دگرگونی «نظام مسائل تربیتی»، ضرورت توجه و بازبینی راه طیشده، تأمین و اتخاذ راهبردها و شیوههای نو و متقن و... دخیل کردن متخصصان، کارشناسان مجرب، مربیان و معلمان در مطالعات حوزه تربیت در بیش از همیشه احساس میشود. اگر در این زمینه ورود کنیم گنجهای فراوانی برای کشف و استخراج خواهیم یافت انشاءالله.
«در میان سرخپوستها»؛ سفرنامه دانشجویی امریکای لاتین
دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با مسئله محوری، واقعبینی، کاربردی بودن، محصول محوری و... امروز از جریانات خوب، شاخص، فعال و اثر گذار در عرصه فرهنگی انقلاب اسلامی است و امیدواریم این روند خوب و مسیر روشن با موفقیت و سرعت بیشتری طی شود و دچار سردرگمی، تکرار، رکود و وقفه نشود.
با محبت دوستان خوب انتشارات راه یار در تعطیلات نوروز پنج عنوان کتاب از منشورات جدید دفتر به دستم رسید. هر پنج کتاب در حوزه تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی هستند. «در میان سرخپوستها» (شاخه جنبش دانشجویی)، «عزیز خانم» (زنان انقلاب اسلامی)، «امواج ارادهها» (ایران پیشرفته)، «به چند خیاط ماهر نیازمندیم» و «نوبت شماست» (مدافعان سلامت).
«در میان سرخپوستها» که خاطرات شفاهی سفر دانشجویان عدالتخواه به کشور بولیوی است توسط احسان دهقانی و امین سردارآبادی تحقیق و تدوین شده است. این مجموعهی جمعوجور ِ90 صفحهای اولین پژوهشِ مربوط به جنبش دانشجویی ذیل تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به شمار میرود. سفر دانشجویان راوی این کتاب در اواخر دهه 80 شمسی و برای شرکت در کنفرانس بین المللی تغییرات آب و هوا و حقوق مادر زمین بوده است. حاصل آن سفر، خاطرات کوتاه و به هم پیوستهای است که درک نسبتاً روشنی از نقاط اشتراک جمهوری اسلامی ایران و کشورهای آمریکای لاتین را به دست میدهد. ویژگی خوب کتاب، روایتِ بلاواسطه راویان از جریانات سفر، کوتاهی خاطرات که برخی از آنها حتی در حد نیمصفحه هستند، تیترهای متناسب و گویا، پوشش حواشی جذاب سفر ذیل پرداخت به مسائل اصلی، پاورقی و ارجاعات و معرفیهای مناسب، ضمائم و عکسهای فراوان در انتهای کتاب و... است.
رفتار خوب و شوقانگیز مردم آن خطه با دانشجویان ما، اشتیاق آنها به درک و شنیدن مبانی فکری انقلاب، جریانِ ضعیف رسانهای جمهوری اسلامی، تحرک نهچندان جاندار دستگاه دیپلماسی در موضوعات فرهنگی و عدم ارتباط با بدنه مردم، کمبود مراکز فرهنگی و محصولات متناسب دینی و فرهنگی ما در آمریکای لاتین، علاقه مردم بولیوی به پوشش دانشجویان و شوق آنها به ایرانیها، توجه رسانهها و پوشش خوب آنها به سفر بروبچههای دانشجوی ما و... به اضافه حواشی بامزه و اجتنابناپذیر چنین سفرهای نیز در این کتاب به اختصار، بیان و پردازش شده است. طرح جلد کتاب هم بامزه و هوشمندانه است. در صفحات انتهای کتاب هم دو سه مقاله و متن بلند مرتبط با موضوع کتاب آورده شده که در حکم جمعبندی برای کتاب است. کتاب در نهایت مفید و خواندنی است و خیلی هم وقت نمیگیرد چون متن اصلی مربوط به سفر در حدود 100 صفحه است. فعالان فرهنگی ما، دانشجویان عضو انجمنهای اسلامی در مناطق مختلف، آنها که سودای کار بینالملل دارند و علاقهمندان به زیستبوم آمریکای لاتین و آمریکای جنوبی خوب است که این کتاب را از نظر بگذرانند.
10قصه از 10زن قهرمان
اما دو کتاب «به چند خیاط ماهر نیازمندیم» و «نوبت شماست» که هر دو به فعالیتهای یزدیهای عزیز در مبارزه با کرونا پرداخته است نیز کتابهای دیگری است که از نظر گذراندم.
کتاب «به چند خیاط ماهر نیازمندیم» اولین مجموعه از موضوع مدافعان سلامت ذیل تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به شمار میرود. در این کتاب خاطرات بانوان خیاط یزدی در ایام کرونا روایت شده است. تحقیق کار به عهده خانم سمانه سنایی و تدوین آن را خانمها ملیحه جهانآرا، زینب کشاورز و اسما مرتضایی را انجام دادهاند. این مجموعه فاخر، کاملاً زنانه هست. هم راویان و هم تدوینگران کتاب، خانمها هستند.
میدانیم که کرونا خیلیها را درگیر کرد. این ویروس که سرو کلهی نحسش پیدا شد، خیلیها خواسته یا ناخواسته درگیرش شدند. در این میان کسانی هم بودند که با درک شرایط فوق العاده این روزها، پای کار آمدند تا کمک کار و یاریگر هموطنان خود باشند. در این میان، سهم مردمان عادی و طبقات پایین دست، ویژه بود. حرف اصلی در این فقره همان است که در مقدمه این کتاب بیان شده است، که همیشه بر اثر ندانمکاریها، غرضورزیها و نفوذ فرهنگی، تاریخ را بزرگان، پادشاهان و نخبگان نوشتهاند و به نفع خود مصادره کردهاند و سهم مردم و طبقات پایین دست را از بین بردهاند. در بحبوحهها و فتنهها و دگراحوالیها همین مردم عادیاند که بسیار مهم و اثرگذار هستند و همواره در پشتصحنهی کارها زحمت کشیدهاند و دیده نشدهاند و با اینکه همینان در حوادث بزرگ صحنهگردان اصلی بودهاند، با وجود اثرگذاری کمنظیر، همیشه سهم کمی از روایتهای تاریخی عایدشان شده است. در این میان زنان نیز در مورد مظلومیت مضاعفی در روایتها داشتهاند و... .
در این کتاب 10 قصهی شنیدنی از 10 زن قهرمان و گمنام یزدی را روایت شده است. مجموع این ده روایت، چیزی بیشتر از 70 صفحه از کتاب را منهای مقدمه و تصاویر شامل شده است. یعنی هر خاطره چیزی در حدود هفت یا هشت صفحه. همین اجازه میدهد که خواننده اگر حوصله نکرد کل کتاب را یکنفس بخواند، خاطرات را مجزا و در فواصل مناسب دنبال کند. مجاهدت، دوندگی، شوق کار و خدمتِ زنهای مذکور در کتاب، یادآور خیاط خانههای معروف یزد در ایام دفاع مقدس است. انگار که همان روزها دوباره زنده شده و خیاط خانهها از نو به کار افتادهاند. این بانوان بیادعا هستند، اخلاص دارند، دنبال نام نیستند، خودجوش و خود رو به میدان آمدهاند و همین است که وقتی کتاب را تورق میکنی، میفهمی خدا چه برکتی به حرکت این شیرزنان یزدی داده است. کسانی که گروه جهادی دارند یا در حوزه خدمات اجتماعی فعالند و با مردم مختلف سر و کار دارند، میتوانند از این کتاب مایهها و بهرههای خوبی را برداشت کنند.
فداکاریهایی که نباید فراموش شوند
کتاب دوم مدافعان سلامت هم در همین حال و هواست. «نوبت شماست» را سجاد اسماعیلی و سنانه سنایی تحقیق کردهاند و سجاد اسماعیلی آن را نگارش کرده است. خاطرات افراد و گروههای جهادی یزد در ایام مبارزه با ویروس کرونا در این کتاب ذکر شده است. ظاهراً برای این کتاب چیزی نزدیک به 70 نفر مصاحبه شدهاند. این افراد از کادر درمان، گروههای جهادی و مردمی و شرکتهای دانشبنیان هستند. کتاب به نسبت کتاب ِقبلی در همین زمینه، از دقت و تفصیل بیشتری برخوردار است. در ابتدای هر فصل اشارهای از امامین انقلاب و یا نکتهای مختصر در ارتباط با هر فصل ذکر شده است. خاطرات هم، هرکدام افزون از یک صفحه بیشتر نیستند و برخی از آنها نیز نصف صفحه. تیترها قشنگ و ماهرانه است. متنها خلاصه و مفید هستند، به دور از پیچ و تاب و لفاظی. همین ویژگی، سرعت خوانش کتاب را بیشتر میکند. کتاب را که بخوانید میفهمید یزدیها در جهاد علیه کرونا گُل کاشتند. هر کدام از گروهها با دغدغه خوب و خستگیناپذیری، با نشاط و بدون تنبلی، با تخصصی که داشتهاند از کار علمی و فرهنگی تا خیاطی و دوخت و دوز تا کار درمانی و بهداشتی و دانشبنیان و تا کار غسل و کفن اموات کرونایی، عاشقانه به میدان آمدند و کار کردند و باری به دوش کشیدند و جریانی ماندگار و تاریخی ساختند و الحمدالله که حرکت مبارکشان فراموش نشده و در قالب کتاب مختصری انعکاس پیدا کرده است. درود بر یزدیهای قهرمان.
گوشهای از توان ایرانی در «امواج ارادهها»
اما حکایت کتاب «امواج ارادهها» چیز دیگری است. در زیر تیتر کتاب هم ذکر شده است که «گوشهای از اراده و توان ایرانی به سمت خودکفایی و پیشرفت». این کار فاخر که اولین اثر با موضوع ایران پیشرفته ذیل محور تاریخ شفاهی پیشرفت است، به همت آقایان میلاد حبیبی و پژمان عربی گردآوری و توسط خانم راضیه عزیزی نگاشته شده است. کتاب به فصول مهمی از تاریخ پیشرفت ایران عزیز ما پرداخته است.
«صنایع نظامی» (صنعت موشکی، نیروی هوایی، نیروی دریایی، جنگ الکترونیک)، «صنعت هسته ای»، «علوم پزشکی» (پژوهشگاه رویان، پیشرفتهای پزشکی، «دیپلماسی و مدیریت» (دیپلماسی پیشرفت، مدیریت پیشرفت)، «فناوری و صنعت» (مهندسی رزمی، نانو، دانش بنیان، فناوری فضایی) از جمله عرصههای مهم و قابل اعتنا است که کتاب به آنها پرداخته است. علاوه بر روانی و گویایی متون و اشاره به نقاط قوت، دستاوردها و پیشرفتها در حوزههای گوناگون، ویژگی مهم کتاب این است که راویان خود بر فراز کارها و بر مصدر امور بودهاند و همین امر، حقانیت، سندیت و اتقان مطالب را موجب شده است. این کتاب به ما میآموزد که چگونه از تهدیدها، فرصت بسازیم و موانع را چطور با تدبیر و حوصله از میان برداریم و در دنیای پیچیده امروز و در میان امواج سنگین دشمنیها و دروغها و تحریمها و از همه بدتر موانع داخلی و تنبلیها و عدم خودباوریها و سنگ اندازیها و بیاعتناییها و... با اراده و فکر و شوق و خودکفایی و... موج آفرینی و افتخارآفرینی کنیم. این کتاب را باید یکی از خروجیهای خوب و محوری دفتر مطالعات به حساب بیاوریم.
«عزیز خانوم»؛ روایتی کوتاه از بانوی قهرمان کاشانی
اما کتاب آخری که از نظر گذراندم «عزیز خانوم» بود. طرحی از زندگی شگفتِ بانو کبری حسین زاده حلاج، مادر شهیدان محسن، جواد، علیاصغر و محمدرضا بارفروش. کاری که زحمت تحقیق و تدوین آن با خانم فاطمه جعفری بوده است. چه گوارا و کوتاه است پنج فصل کتاب عزیزخانوم! فقط 70 صفحه! ای کاش راوی و نویسنده، رشته خاطرات را از کودکیِ عزیزخانم میگرفتند و تا همین روزها و همین حال و احوال کنونیِ بانوی قهرمان ما میآوردند. مادرِ چهار دستهگل و چهار شهید برومند انقلاب و جنگ حقش، بیش از این کتاب و سطور است، کوچه نُه چم، چشم تنگ دیدش بیشتره، قند و قاووت، حنابندان و سنگ صبور عنوانِ پنج فصلی است که کبری خانوم داستان ما، زندگی و زمانه و شوهر و فرزندانش را روایت کرده است. اگر از خاطرات این زن کوه وار به شگفت بیاییم که خواهیم آمد از کنار نام همسر والاگوهر او، حاج علی محمد بارفروش که ثمره و نمودِ زندگی او چهار شهید رعنا بودند نیز نباید به راحتی بگذریم. اگر آن مرد خدا زنده بود، روایتهای او در کنار عزیز خانوم چه کتاب جامع و خوشایندی میساخت برای ما.
مادر شهیدان بارفروش، نمونه زن مسلمان ایرانی است، زنی زمانآگاه، پاکدامن، نقشآفرین، فعال و متحرک در متن مسائل زندگی و اجتماع و در نهایت مقاوم، پولادگونه، صبور و مادرانه.
از مادران شهدا جز این برنمیآید. اگر از این مادر، تلخی، غرزدن، ندامت و ضعف و... دیدید کتاب را گوشهای رها کنید و دیگر سراغ چنین روایتهای نیایید. کجاست دنیای متعفنِ فروپاشیده غرب با آن برساخت متعفن و شرمآور از زن؟ و کجاییم ماها که زنهای قهرمانمان را به جهان معرفی نمیکنیم و از الگوی زن مسلمان و مادر نجیب ایرانی رونمایی نمیکنیم؟
کتاب «عزیز خانوم» را با لهجه کاشانی بخوانید. آرام کلماتش را مزه کنید و لذت ببرید. گوشتان را به دهان گرم راوی و قلم ساده و روان نویسنده بسپارید و در گذر زمانی که چندان هم از ما دور نشده، رهسپار شوید تا بوی خوش و شمیم نشاط افزای شهیدان، مشامتان را معطر و آسمانی کند.
مادران ما که درباره تربیت بچهها دغدغه دارند، پدرانی که به دنبال آنند بچههایشان به جایی برسند، جوانها و نوجوانهایی که نیت کردهاند در مسیر خدا قدم بگذارند و مسئولین ما که باید خادم و منت پذیر خانواده عزیز شهدا باشند و... کتاب را ببینند و بخوانند و ترویج کنند.
درود بر عزیزخانوم و همه مادران و پدران شهدا.
علاقهمندان علاوه بر کتابفروشیها میتوانند از طریق صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub و یا سایت vaketab.ir نسبت به تهیه این کتابها اقدام کنند.
انتهای پیام/