در شرایطی که پیش بینی می شود میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری امسال چندان بالا نباشد، اصولگرایان که خود را در غیاب احتمالی بخش مهمی از رأی دهندگان، صاحب کرسی ریاست جمهوری می دانند، با حداکثر توان و کاندیدا به میدان آمده اند و هر گروهی از اصولگرایان، در تلاش است مرداد امسال، پاستور را به تصرف خود در آورد: محمدباقر قالیباف، حسین دهقان، سعید جلیلی، محسن رضایی، عزت الله ضرغامی، علی نیکزاد، امیرحسین قاضی زاده هاشمی، سعید محمد، رستم قاسمی، فریدون عباسی و ... از مطرح ترین اصولگرایانی هستند که از حالا برای رئیس جمهور شدن زنبیل گذاشته اند.
تحلیل غالب نیز این است که برجام تا انتخابات ریاست جمهوری احیا نمی شود و اگر هم احیا شود، فرصت آنقدر کم است که آثار مثبت آن، تا قبل از روز رأی گیری سر سفره های مردم نمی رود و لذا، مردم دلزده از اصلاح طلبان، یا در انتخابات شرکت نمی کنند یا اگر هم بیایند، به یک اصولگرا رأی خواهد داد. لذا هر کدام از چهره های جریان اصولگرا می گوید چرا آن یک اصولگرای خوش اقبال من نباشم؟
تجربه انتخابات مجلس در زمستات ۹۸ نیز برای اصولگرایان بسیار خوشایند بود چرا که توانستند در غیاب اکثریت رأ دهندگان، به راحتی راهی مجلس شوند. آنها منتظر تکرار آن "هلو بپر تو گلو" ، این بار در انتخابات ریاست جمهوری هستند.
با این حال یک مسأله، ذهن بسیاری از آرزومندان اصولگرای ریاست جمهوری را به شدت آشفته کرده است چرا که اگر این اتفاق رخ دهد، باید بساط کاندیداتوری شان را جمع کنند و به دوره های بعد بیندیشند: کاندیداتوری سید ابراهیم رئیسی.
تحلیلگران بر آنند که اگر در شرایط حاضر، رئیسی کاندیدای ریاست جمهوری شود، کاندیداهای اصولگرا یا به احترام وی و برای شکل گیری اجماع یا به دلیل این که می دانند شانسی ندارند، کنار خواهند کشید.ضمن این که بخش مهمی از اصلاح طلبان که در وضعیت موجود، شانسی برای جناح خود قائل نیستند، رئیسی را بر بسیاری از اصولگرایان افراطی ترجیح می دهند.
بنا بر این، اتفاقی نیست که شاهد حرکت های ایذایی از سوی برخی اصولگرایان هستیم که نمونه بارز آن، انتشار شایعه "استعفای آیت الله رئیسی از قوه قضائیه" بود. شایعه سازان رقیب، حتی آیت الله اعرافی را به عنوان رئیس جدید دستگاه قضا معرفی کرده بودند!
برای رقبای اصولگرا بسیار دلچسب است که رئیسی هر چه بیشتر بر نیامدن تاکید کند تا آمدنش منتفی یا پرهزینه شود. شاه بیت عملیات روانی شان هم این است که رئیسی در قوه قضائیه خوب کار می کند و بهتر است برنامه هایش را همانجا اجرا کند یا صورت خوشی ندارد که حکم رهبری را کنار بگذارد و رئیس جمهور شود و نظایر این ها که در راستای هزینه دار شدن کاندیداتوری رئیسی است.
در مقابل، شخص رئیسی و تیمش تا این لحظه، اوضاع را هوشمندانه مدیریت کرده اند؛ نه از آمدن قطعی سخن گفته اند و نه آیه و قسم به میان آورده اند که رئیسی کاندیدا نمی شود.
در چنین شرایطی اگر اتفاق خاصی نیفتد، بین کاندیداتوری رئیسی و ریاست جمهوری او، فاصله چندانی وجود نخواهد داشت. علت نیز کاملاً مشخص است: اصلاح طلبان کاندیدای قدرتمندی ندارند و مهم تر از آن، پایگاه رأی شان در این دوره احتمالاً خاموش خواهد بود، اصولگرایان، مجتمعاً پشت سر رئیسی قرار می گیرند و در عین حال، رئیسی توانسته است با کارکرد خود در قوه قضائیه، اعتماد نسبی مردم را به خود جلب کند.
در میان اصولگرایان، هستند افرادی که جایگزین رئیسی در قوه قضائیه شوند ولی کسی که بتواند جناح تفرقه زده اصولگرا را دستکم در ایام انتخابات متحد کند و بی تنش و دغدغه پاستور را به اصولگرایان بازگرداند، فقط سید ابراهیم رئیسی است.
با این اوصاف و منطبق با منطق سیاسی، هر سیاستمدار دیگری هم جای رئیسی بود، کاندیدای ریاست جمهوری می شد و رئیسی نیز به احتمال قوی کاندیدا خواهد شد (و چرا نشود؟!). این، خبری بد برای اصولگرایانی است که سال هاست در سودای رئیس جمهور شدن هستند و هر بار وضعیت به سمتی می رود که آنها آرزو به دل بمانند.
2727