به گزارش خبرگزاری تسنیم، روز یکشنبه 22 فروردین و پس از ایجاد اختلال در شبکه برق مجتمع غنیسازی نطنز که موجب توقف فعالیت بخشی از یکی از سالنهای این مجتمع شد،رسانههای صهیونیستی و غربی با تبلیغاتی وسیع، این اقدام را به رژیم صهیونیستی منتسب کردند.
نخست وزیر رژیم صهیونیستی بارها اعلام کرده که این رژیم از همه ابزارها برای ضربه به توانمندیهای هسته ای ایران برای به گفته او جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای استفاده خواهد کرد.
روز گذشته جیک سولیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز در دیداری مجازی با همتای اسرائیلی خود اظهارات نتانیاهو را تکرار کرد و اظهار داشت:« اطمینان می دهم که ایران هرگز صاحب بمب هستهای نخواهد شد.»
بسیار روشن است که نمی توان اقدامات رژیم صهیونیستی، اروپا و آمریکا را در قبال ایران از هم تفکیک کرد، چرا که رفتار عملی اضلاع این مثلث در طول 40 سال گذشته به روشنی نشان می دهد که آنها در مواضعشان نسبت به ایران بویژه در سطح راهبردی کاملا هم نظرهستند.
وقوع سه رخداد شامل حمله به کشتی تجاری ایران در دریای سرخ،خرابکاری تروریستی در مجتمع غنی سازی نطنز و تحریم فرماندهان ارشد نظامی و مقامات سیاسی ایران از سوی اتحادیه اروپا آن هم در میانه مذاکراتی که طبیعتا باید" بدیل نزاع" باشد، شاهدی بر مدعای همسویی راهبردی اروپا و رژیم صهیونیستی با آمریکا در برابر ایران است وسوالات متعددی را در خصوص چرایی این رفتار در این مقطع زمانی بوجود آورده است .
رفتار منافقانه اروپاییها در دوره پس از خروج ترامپ از برجام وبازسازی این رفتار پس از روی کار آمدن بایدن در کنار اقدامات اخیر تروئیکای اروپایی در تهیه پیش نویس قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام آژانس و اعمال تحریم علیه مقامات نظامی و سیاسی ایران،هیچ تردیدی در سوء نیت اروپا در قبال ایران باقی نمی گذارد.
اروپایی ها پس از خروج ترامپ از برجام و وضع تحریم های جنایتکارانه علیه ایران،همه تلاش خود را برای منفعل سازی جمهوری اسلامی در واکنش به این اقدامات خصمانه بکار بستند. در این مسیر و پس از اتخاذ راهبرد مقاومت فعال از سوی ایران برای استیفای حقوق از دست رفته خود،اروپا با افزایش فشارهای همه جانبه از مجموعه ابزارهای در اختیار برای متوقف سازی جمهوری اسلامی استفاده کرد.
پس از روی کار آمدن بایدن نیز اروپا با طرح موضوعات فرابرجامی به عاملی برای جلوگیری از روند احیای برجام تبدیل شد.
اکنون و در میانه فرآیند مذاکرات نیز ضمن آن که بر علیه مسئولین جمهوری اسلامی تحریم های حقوق بشری اعمال می کنند در قبال به تعبیر وزیر امور خارجه کشورمان، «جنایت جنگی صهیونیستها» سکوت اختیار کرده اند.
این گونه رفتار اروپاییها نشان می دهد که آنها کاملا با صهیونیستها که با ضربه به تاسیسات هستهای نطنز در میانه مذاکرات به دنبال منفعلسازی ایران و خالی کردن دست ما در این روند هستند،همسو و هماهنگ عمل می کنند.
اقدامات انجام شده که با هماهنگی و تعریف نقش میان آمریکا،اروپا و رژیم صهیونیستی در جریان است در تناقض آشکار با سیاست" بازگشت به دیپلماسی"جوبایدن است و نشان میدهد که او سیاست «فشار حداکثری» ترامپ را با سیاست «نیرنگ و خدعه حداکثری» جایگزین کرده و درحال اجرای نمایش نخنما و قدیمی «عملیات خرابکارانه» به موازات «درخواست مذاکره» است.
مجموعه این اقدامات موجب تقویت این ذهنیت می شود که غربیها مذاکره را نه ابزاری برای توافق که سلاحی برای ضربه زدن به ایران میدانند و کارکرد مذاکره برای آنها دقیقا مانند اعمال تحریم های حداکثری برای فلج کردن مقاومت جمهوری اسلامی و قراردادن کشور ما در گوشه رینگ مبارزه است.
اما در برابر رویکرد و قصد آمریکا و اروپا، موضع جمهوری اسلامی ایران کاملا قاطع و مستحکم بوده و رفتارهایی از این دست به تنازل آن منتهی نخواهد شد.
ایران فرصت بسیار محدودی را در اختیارآمریکا قرارداده تا با لغو یکباره همه تحریم های برجامی و غیر برجامی که با هر برچسبی در دوره های مختلف علیه ایران اعمال نموده،گذشته خود را جبران کند.
ایران نیز صرفا پس از راستی آزمایی لغو تحریم ها در مدت زمان مناسب و متناسب ،روند کاهش تعهدات برجامی خود را متوقف کرده و به وضعیت قبلی باز می گردد.
اقدام اخیر ایران در شروع فرآیند غنی سازی 60درصد که پس از حادثه نطنز به مورد اجرا گذارده شد و اقداماتی که بزودی از آنها رونمایی می شود باید آمریکا و اروپا را متوجه این واقعیت کرده باشد که پاسخ تهران به هرگونه فریبکاری و فشار،اتخاذ اقدامات قاطع و پیشرونده است.
علاوه بر این آمریکا باید به این واقعیت توجه داشته باشد که اگر هرچه زودتر و سریع تر برای کشیدن افسار رژیم صهیونیستی و جلوگیری از تداوم وحشی گری این رژیم اقدام نکند،پاسخ قاطع ملت ایران هردوی آنها را پشیمان خواهد کرد.
تداوم خدعه گری،فشار و بدعهدی، هیچ تاثیری به جز پیشروی بیشتر ایران در سیاست «مقاومت فعال هستهای» و تقویت ظرفیتهای داخلی بدنبال نخواهد داشت.
مذاکره اگر در زمانی کوتاه،خواسته های قانونی ایران را تامین نکند، نمی تواند به عنوان ابزاری برای استیفای حقوق از دست رفته مردم ایران تلقی شود و طبیعتا توجیهی نیز برای ادامه آن وجود نخواهد داشت.
منبع: نور نیوز
انتهای پیام/