به گزارش خبرگزاری تسنیم، برنامه تلویزیونی «به اضافه مستند» با پخش و بررسی مستند «نظم جهانی به سبک چینیها» روی آنتن شبکه مستند سیما رفت.
این فیلم مستند با نگاهی به رشد اقتصادی در چین عوامل این قدرتگیری را به زبانی ساده بیان کرده است. مخاطب این مستند میبیند که چین چگونه در حال تبدیلشدن به یکی از قدرتهای اول اقتصاد دنیاست و با ایجاد چه زیرساختهایی موفق شده اقتصاد آمریکا را به چالش کشیده و به رقیبی جدی برای آمریکا و کشورهای اروپایی تبدیل شود.
پس از پخش این مستند، میزگرد برنامه با حضور مهدی پورصفا، روزنامهنگار برگزار شد تا سؤالات و ابهاماتی از این قرارداد مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
پورصفا در ابتدای صحبتهای خود در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه با یک قرارداد روبهرو هستیم یا یک تفاهمنامه گفت: در خصوص اینکه قرارداد است یا تفاهنامه باید کارشناسان حقوقی نظر بدهند اما به صورت کلی آن چیزی که بین ایران و چین به امضا رسیده است، یک قرارداد نیست، بلکه یک برنامه کاری است. به عبارت دیگر یک تفاهمنامه بلندمدت یا یک نقشه کاری برای مشخص کردن کارهایی است که میتوان انجام داد.
وی در واکنش به شایعاتی که درباره این قرارداد منتشر میشود، گفت: از زمانی که بحث تفاهمنامه 25 ساله بین ایران و چین مطرح شد، موجهای خبری زیادی ایجاد شد چرا که هر دو طرف داخلی و خارجی حساسیت زیادی روی این موضوع داشتند و البته شایعات زیادی نیز ایجاد شد که بسیاری از آنها را شنیدهاید. به نظرم دادن اطلاعات غلط درباره این تفاهم بسیار زیاد اتفاق افتاد. برای مثال جالب است بدانید اولین جایی که خبر اعزام 5 هزار نیروی چینی را زد، خبر را حذف کرده است اما این موضوع در فضای مجازی دست به دست میچرخد. بنابراین به نظر میرسد شاهد نوعی عملیات روانی درباره این قرارداد هستیم که باعث میشود فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تحت تأثیر آن قرار گرفته، منجر به قضاوت میشود.
او درباره شفافیت این قرارداد توضیح داد و گفت: پیشنویس قرارداد پیشتر توسط وزارت امور خارجه منتشر شده است. باید دقت داشت که ما با یک تفاهم جز به جز روبهرو نیستیم. برای مثال زمانی که برجام منتشر شد، 176 صفحه بند و جزئیات داشت در حالی که تفاهمنامه ایران و چین کلی است و بعداً میتواند تبدیل به دهها قرارداد شود.
پورصفا در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره دلایل پیشقدم شدن چین برای عقد این تفاهم نامه توضیح داد و گفت: چینیها از حدود 10 سال پیش مدل جدیدی را در روابط اقتصادی خود با جهان در نظر گرفتند. این موضوع ناشی از چند اتفاق خاص میشد. آنان از زمانی که احساس کردند تقابل زیادی با آمریکا پیدا خواهند کرد، نگران این بودند که به دلیل اینکه همسایگانشان تحت کنترل آمریکا هستند، برای مبادی ورودی و خروجی دچار مشکل شوند. آنان برای حل این موضوع طرح یک کمربند و یک جاده را آغاز کردند. طرحی که منجر به احیای جاده ابریشم میشد. دقت کنید که این طرح بزرگترین سرمایهگذاری را در دنیا دارد و چین با کشورهای زیادی در این زمینه تفاهمنامه امضا کرده است. آنان در این کشورها سرمایهگذاری کردند تا بتوانند مسیرهای ورودی خروجی خود را از کنترل آمریکاییها خارج کنند.
وی اضافه کرد: تقریباً تمام کشورهایی که در اطراف ما هستند، با چین چنین تعاملاتی را دارند. برای مثال پاکستان، رابطه عمیقی با چین دارد و نتایج سرمایهگذاری چینیها در این کشور را میبینیم. امارات تفاهمنامه راهبردی با چین دارد و حتی در موضوع کرونا امارات وارد تست مشترک واکسن چینی شد. با نگاهی به تعاملات این کشورها با چین شاید بتوان گفت که ما خیلی دیر هم به این تفاهمنامه پیوستهایم.
او با اشاره به تاریخچه این تفاهمنامه گفت: در ابتدا در سال 1389 چنین تفاهمنامهای از سوی چینیها به ما پیشنهاد شد که بنابر دلایلی این موضوع را نمیپذیریم. 5 سال بعد یعنی در سال 1394، در سفری که رئیس جمهوری چین به ایران داشت دوباره این پیشنهاد مطرح میشود. در آن زمان به دلیل آنکه برجام را داشتیم و به نظر میرسید که پایدار خواهد ماند، این پیشنهاد از سوی دولت خیلی جدی گرفته نمیشود. در حقیقت فرآیند آغاز میشود اما اتفاقات جدی رخ نمیدهد که همین موضوع سبب ایجاد ناراحتیهایی بین دو طرف میشود. در نهایت بعد از خروج آمریکا از برجام، دوباره این فرآیند آغاز شده و پس از چندبار رفت و آمد به امضا میرسد.
این روزنامهنگار درخصوص رویکرد جمهوری اسلامی نسبت به کشورهای شرقی گفت: مدتهاست که نگاه به شرق به عنوان یک گزاره در روابط خارجی ما مطرح و بدان تأکید هم شده است اما به نظر میرسد که نسبت به شرق نوعی بیتفاوتی وجود دارد. در حقیقت تحت تأثیر عواملی، نگاه مثبتتری به غرب وجود داشته و به همین دلیل گرایش به تعامل با آنان بیشتر است. در این بین عوامل فرهنگی نیز بیتأثیر نبوده است. اشتراک فرهنگی ما با کشوری مثل فرانسه بیشتر از چین بوده است. شاید بتوانید یکی دو جمله فرانسوی حرف بزنید اما چینی خیر. علاوه بر این خیلی از دیپلماتهای ما در غرب تحصیل کردهاند در حالی که دولتمردان بسیار کمتری دارید که در چین تحصیل کرده باشد. به عبارت دیگر شاید بتوان گفت که بخشی از این بیاعتمادی ناشی از عدم اشتراک فرهنگی ما با چینیهاست.
او در پاسخ به سؤالی درباره اینکه آیا برگشت آمریکا به برجام میتواند این تفاهمنامه را تحت الشعاع قرار بدهد یا خیر، گفت: حتما تأثیر میگذارد و اینها جدای از هم نیستند. اگر برجام با همان انتفاع محدودش دوباره به کار بیفتد، در ارتباط ما با چین تأثیر میگذارد. حتی باید بگویم که این قرارداد در بازگشت آمریکا به برجام تأثیرگذار بوده است و آنها را مجاب کرد تا با سرعت بیشتری به برجام برگردند.
انتهای پیام/