«محسن رضایی» در گفتگویی به بخشی از سوالات آنها و شائبههای پیش آمده پیرامون خود پاسخ داد. آنچه از صحبتها و آیندهنگریهایش استنباط میشد، این بود که میخواهد در انتخابات پیشرو به عنوان نامزد انتخاباتی حضور داشته باشد. در آرمان شهری که در مقدمه صحبتهایش تصویرسازی میکرد، به دنبال تشکیل دولتی قوی و کارآمد بود. گرچه صراحتاً از قطعیت تصمیمش برای حضور در عرصه رقابت سخن نگفت اما قویاٌ به شائبهها و گمانه زنیها پیرامون قصدش برای حضور در انتخابات خط بطلان نکشید و این دست قضاوتها و برداشتها را تکذیب نکرد. حتی به نظر میرسید در انتخابات پیشرو، به شرط حضور، حتی حاضر به اجماع و کنارهگیری به نفع کاندیدای دیگر هم نباشد. حتی برای نحوه هزینهکرد تبلیغات انتخاباتی طرح و برنامه داشت و به معرفی شماره حسابی جهت جذب حامیان داوطلبانه میاندیشید.
بخشی از این گفتگو در زیر آمده است:
شما در این چند ماه اخیر سخنانی را مطرح کردید که از نگاه برخی شائبه پوپولیستی دارد. برای مثال گفتید در دولت من یک نفر هم بیکار نمیماند یا درآمد سرانه هر ایرانی نباید زیر ۵۰ هزار دلار باشد. با توجه به گزارشهای آقای روحانی مبنی بر اینکه سالانه ۲۵۰ هزار شغل در کشور ایجاد میشود، شما در صورت رسیدن به مسند ریاستجمهوری این وعده را ظرف چه مدت زمانی میتوانید اجرایی کنید؟
صحبتهایی که درباره اشتغال و افزایش قدرت خرید مردم مطرح کردم، براساس مطالعات اقتصادی علمی بوده است. آیا شما فکر میکنید ملت و دولت ایران، نمیتواند یک برنامه تحول اقتصادی و جهش تولید را اجرا کند؟ آیا فکر میکنید ملت و دولت ایران چیزی کمتر از ملت و دولت مالزی دارند؟ چطور فکر میکنید ملت و دولت ایران نمیتواند برای چهار، پنج میلیون جمعیت بیکار شغل ایجاد کند؟
قطعاً به اتکای دانش بومی و سرمایههای عظیم کشور، میتوانیم تحول مثبت اقتصادی ایجاد کنیم به گونهای که دیگر حتی یک نفر شهروند سالم و فقیر در کشور نداشته باشیم. روحیه ما میتوانیم را کسانی قبول ندارند و انکار میکنند که یا تخصص علمی ندارند، یا اطلاعی از منابع کشور ندارند یا اینکه مدیریت اجرایی ناکارآمد فعلی را سرنوشت قطعی کشور میدانند.
قدرت سرانه خرید واقعی مردم کشورمان، نه سرانه اسمی خرید، در سالها و دورههای قبل، تا سرانه ۳۵ هزار دلار هم رسید اما اخیراً کشور دچار عقبگرد شد و قدرت سرانه خرید واقعی مردم کاهش پیدا کرد. اینکه مردم ما بتوانند قدرت سرانه واقعی خرید خود را از ۳۵ هزار به ۵۰ هزار برسانند، کاملاً شدنی است. اینکه قدرت سرانه خرید واقعی مردم کشورمان براساس برنامهریزی اقتصادی افزایش یابد، یک حق مسلّم است. اگر دولت دستش را توی جیب مردم نکند و برای جهش تولید تلاش کند، این هدف محقق میشود.
اینها از اجزای برنامههای دولت قوی و کارآمد است. مثلاً اینکه تمام معلمان کشور بدون استثنا صاحب خانه شوند و یک معلم بدون خانه نداشته باشیم، یک حق مسلم ملت ما است و کاملاً شدنی است؛ ما برنامهریزی علمی اقتصادی برای تحقق این هدف داریم و دست رانتخوارها و دست مافیای مسکن که نمیخواهند مردم صاحبخانه شوند را قطع میکنیم. اینکه کارگرانی که بالای سه سال سابقه کاری دارند، باید صاحب خانه شوند، یک حق مسلّم است و شدنی است. برای این هدف، برنامه علمی اقتصادی داریم و این برنامه را قاطعیت اجرا خواهیم کرد.
دولت قوی و کارآمد معلمان و کارگرها را صاحب خانه میکند و همین تلاش همه جانبه و علمی برای تأمین مسکن اقشار مختلف جامعه، تولید ملی ما را جهش میدهد. یکی از خطاهای بزرگی که این دولت کرد و مسئولین آن باید پاسخگو باشند و بخاطر قصور در انجام وظایف قانونی محاکمه شوند، این است که سرمایه گذاری در مسکن را بخاطر لجبازی با دولت قبل کلاً پایین کشیدند و تنها دولتی که سرمایهگذاریاش در بخش مسکن منفی بوده است، همین دولت بود. به رکود کشاندن مسکن، تأثیر جدی در رکود اقتصادی کشور داشت؛ بویژه در شرایط تحریمها، ضربه کاری به تولید ملی و رفاه مردم زد. به نظرم در چنین مواردی که شاهد قصور مسئولان دولتی در وظایف قانونی خود هستیم، قوه قضائیه باید ورود کند و مسببان وضع مسکن را محاکمه کند.