به گزارش اقتصادآنلاین؛ حسن مرادی در تعادل نوشت: در محافل اقتصادی و تخصصی کشور مطرح شده است. برای پاسخ به این پرسش باید تحلیلی از وضعیت کلی مناسبات بینالمللی داشت.
اول) برخی به این نکته اشاره میکنند که ایران بعد از احیای برجام و برنامه جامع همکاری مشترک با چین میتواند صادرات نفت خود را به بیش از 3میلیون بشکه برساند و برخی دیگر از تحلیلگران به این واقعیت اشاره میکنند که هر نوع افزایش تولید نیازمند سرمایهگذاریهای پایدار در حوزه زیربنایی صنعت نفت کشور است. واقع آن است که سیاستهای خصمانه و تحریمهای اقتصادی دامنهدار امریکا علیه چین، روسیه و سایر کشورهای مستقل، معادلات را تا حد زیادی در سطح بینالملل و منطقه تغییر داده است.
چین، روسیه و بسیاری از کشورهای دیگر متوجه این واقعیت شدهاند که این نوع سیاستهای سلبی و یکجانبه امریکا که امروز مثلا علیه ایران به کار گرفته میشود، روز و روزگاری میتواند دامن اقتصاد و تجارت آنها را نیز بگیرد. بنابراین این کشورها به اقدامات مقابلهای دست میزنند تا این نوع رفتارهای امریکا خنثی شود. فراموش نکنید، چین ظرفیتهای بسیار بالایی برای واردات در حوزه اقلام انرژیک دارد، بنابراین اقتصاد چین توانایی بالایی برای خرید نفت از ایران را دارد. خرید نفت ایران توسط چین، میتواند ظرفیتهای تولید و صادرات نفت کشور را به تا حد زیادی ارتقا دهد. از نظر افزایش پتانسیلهای تولید نفت، ایران مشکلی ندارد و میتواند به سرعت این ظرفیتهای فزاینده را پاسخ دهد. کارکنان و متخصصان صنعت نفت ایران به اندازهای دانش و توانایی دارند که به سرعت میتوانند افزایش ظرفیتها در تولید نفت را آغاز کنند.
دوم) اینکه آیا این افزایش ظرفیتها، میتواند صادرات نفت ایران را به بیش از 3 میلیون بشکه نفت در روز برساند یا نه؟بیشتر در گرو تحولات و دستاوردهایی است که در صحنه دیپلماسی و روابط بینالملل به وقوع میپیوندد. معتقدم، اگر برخی تخریبها، خوشرقصیها و کملطفیهایی که برخی در خصوص برنامه جامع همکاریهای مشترک ایران و چین دارند، جای خود را به همکاری و هماهنگی بدهد، ایران میتواند هرچه سریعتر به یک نقطه مطلوب در خصوص رشد مناسبات اقتصادی و تجاری با چین برسد. البته توسعه روابط با چین به معنای نفی ارتباط با کشورهای اروپایی و غربی نیست.برای تعادل بخشیدن به حوزه همکاریهای اقتصادی، توسعه روابط با کشورهای غربی و اروپایی نیز میتواند در دستور کار قرار بگیرد. در واقع رابطه با چین و روسیه تعادل مطلوبی را در مناسبات ارتباطی و اقتصادی ایران با غرب نیز ایجاد خواهد کرد. در این صورت توانایی ایران برای گفتوگو و استیفای منافع ملی افزایش پیدا خواهد کرد. سوم) در این میان، باید توجه داشت بدون جذب سرمایههای خارجی و توسعه مناسبات با کشورهای مختلف، روند توسعه اقتصادی به سرانجام مورد نظر نخواهد رسید. درست است که چنانچه ایران بتواند از خامفروشی جلوگیری کند و صادرات بنزین و سایر فرآوردههای بازآوری شده را در دستور کار قرار دهد، این وضعیت منافع بیشتری خواهد داشت، اما در عین حال باید توجه داشت که ظرفیتهای پالایشی کشور محدودیتهایی دارد. بنابراین همچنان صادرات نفت، یکی ظرفیتهای مکمل قابل توجه در اقتصاد کشور محسوب میشود. اقتصاد ایران باید بتواند به نفت به عنوان یک ذخیره استراتژیک برای دستیابی به توسعه بهره ببرد.
چهارم) اما بیایید فرض کنیم، مذاکرات وین با کشورهای 1+5 به خوبی طی شود و ایران با قدرت به بازار نفت و اقتصاد جهانی بازگردد، چین هم ظرفیتهای تازهای برای خرید نفت از ایران ایجاد کند و صادرات نفت و سایر اقلام تولیدی ایران افزایش پیدا کند؛ حتی در این صورت نیز بدون تعیین تکلیف FATF، ایران اقدام قابل توجهی در اتمسفر اقتصاد بینالمللی نمیتواند داشته باشد. حتی شرکای نزدیک ایران نیز توسعه روابط را منوط به پیوستن به این کنوانسیون کردهاند. از قدیم میگویند، آن را که حساب پاک است؛ از محاسبه چه باک است. این حرف درست است که قدرتهای جهانی سعی میکنند، نهادهای بینالمللی را در راستای منافع خود به کار گیرند، اما ایران نیز از این ظرفیت برخوردار است که بتواند از منافع کلان خود در عین پیوستن به مجامع جهانی حفاظت کند.صرف عضویت ایران در مجامع بینالمللی مشکلساز نخواهد بود و حتی ایران را در اتمسفر بینالمللی به عنوان یک کشور شفاف ومتعهد معرفی میکند.
حرف پایانی) واقع آن است، کمکهایی که ایران به فلسطین، لبنان، یمن و...صورت میدهد، امر پنهانی نیست. همه جهان با خبر هستند که ایران از ملتهای مظلوم و مسلمان حمایت میکند. اما در عین حال ایران هیچ ارتباطی با ناهنجاریهای مالی و پولی بینالمللی ندارد. اقتصاد ایران با کارتلهای پولشویی، قاچاق و... مناسباتی ندارد که بخواهد نسبت به پیوستن به FATF ملاحظاتی داشته باشد. بنابراین هیچ نگرانی در خصوص پیوستن به کنوانسیونهای بینالمللی از جملهFAFT نباید وجود داشته باشد. مجموعه دلسوزان و صاحبنظران کشور امیدوارند، بعد از احیای برجام و پایان تحریمهای اقتصادی، زمینه برای حل مشکل FATF نیز فراهم شود تا ایران بتواند در شبکه جهانی پولی و مالی جهانی به عنوان یک عضو عادی حضور به هم رساند.