خبرگزاری فارس- گروه قرآن و فعالیتهای دینی: در ادامه انتشار شرح آیات منتخب قرآن و در پنجمین روز از ماه مبارک رمضان شرح و تفسیر آیات منتخب جزء پنجم قرآن کریم بر اساس تفسیر نور به همراه توضیحات حجتالاسلام محسن قرائتی تقدیم میشود.
آیه ۳۵ سوره مبارکه نساء
«وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَینِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ یرِیدا إِصْلاحاً یوَفِّقِ اللَّهُ بَینَهُما إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً خَبِیراً» و اگر از (ناسازگارى و) جدایى میان آن دو (زن و شوهر) بیم داشتید، پس داورى از خانوادهى شوهر، و داورى از خانوادهى زن برگزینید (تا به اختلاف آن دو رسیدگى کنند) اگر این دو بناى اصلاح داشته باشند خداوند میان آن دو را به توافق مىرساند، زیرا خداوند، (از نیات همه) با خبر و آگاه است. (۳۵ نساء)
شرح آیه ۳۵ سوره نساء توسط حجتالاسلام قرائتی
شرایط قاضی و داور
این آیه، براى رفع اختلاف میان زن و شوهر و پیشگیرى از وقوع طلاق، یک دادگاه خانوادگى را با امتیازات زیر مطرح مىکند.
داوران، از هردو فامیل باشند تا سوز، تعهّد وخیرخواهى بیشترى داشته باشند.
این دادگاه، نیاز به بودجه ندارد.
رسیدگى به اختلافات در این دادگاه، سریع، بدون تراکم پرونده ومشکلات کارِ ادارى است.
اسرار دادگاه به غریبهها نمىرسد و مسائل اختلافى در میان خودشان مىماند.
چون داوران از خود فامیلند، مورد اعتماد طرفین هستند.
براى حل همه مشکلات، انتخاب داور جایز است. امام باقر علیهالسلام در پاسخ اعتراضى که به پذیرش حکمیت در صفّین براى حضرت على علیه السلام بود این آیه را تلاوت فرمودند.[۱]
از امام صادق علیه السلام درباره فَابْعَثُوا حَکَماً ... سؤال شد، حضرت فرمود: حَکمین نمىتوانند به طلاق و جدایى حکم کنند، مگر آنکه از طرفین اجازه داشته باشند.[۲]
۲۳ پیام از آیه ۳۵ سوره نساء درباره طلاق
۱- علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. نگرانى از شقاق و جدایى کافى است تا اقدام به گزینش داوران شود. «إِنْ خِفْتُمْ»
۲- قبل از نگرانى از شقاق، در زندگى مردم دخالت نکنیم. «وَ إِنْ خِفْتُمْ»
۳- طلاق و جدایى، سزاوار ترس و نگرانى است. «خِفْتُمْ شِقاقَ»
۴- زن و شوهر، یک روح در دو پیکرند. کلمه «شِقاقَ» در جایى بکار مىرود که یک حقیقت به دو قسمت تقسیم شود.
۵- اقدام براى اصلاح میان زن و شوهر باید سریع باشد. حرف «فاء» در جمله «فَابْعَثُوا» براى تسریع است.
۶- جامعه در برابر اختلافات خانوادهها، مسئولیت دارد. «وَ إِنْ خِفْتُمْ ... فَابْعَثُوا»
۷- بستگان، در رفع اختلاف خانوادگى، مسئولیت بیشترى دارند. «مِنْ أَهْلِهِ ... مِنْ أَهْلِها»
۸- زن و مرد در انتخاب داور، حقّ یکسان دارند. «حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها»
۹- در جامعه به افرادى اعتماد کنیم و داورى آنان را بپذیریم. «فَابْعَثُوا حَکَماً ...»
۱۰- مشکلات مردم را با کمک خود مردم حل کنیم. «فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ»
۱۱- از آشتى دادن ناامید و مأیوس و نسبت به آن بىتفاوت نباشیم. «فَابْعَثُوا»
۱۲- بیش از نگرانى، موج ایجاد نکنیم، یک داور براى هر یک کافى است. «حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها»
۱۳- اسلام به مسائل شورایى و کدخدا منشى توجّه دارد. «حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ ... أَهْلِها»
۱۴- همه مسائل را به قاضى و دادگاه نکشانید، خودتان درون گروهى حل کنید. «فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ»
۱۵- هرجا سخن از حقّ و حقوق است، طرفین باید حضور داشته باشند. «حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها»
۱۶- باید زن و شوهر، داورى داوران انتخاب شده را بپذیرند. (لازمه انتخاب داور، اطاعت از حکم اوست.)
۱۷- در انتخاب داور باید به آگاهى، رازدارى و اصلاح طلبى آنان توجّه کرد. «إِنْ یرِیدا إِصْلاحاً»
۱۸- هر جا حسن نیت و بناى اصلاح باشد، توفیق الهى هم سرازیر مىشود. «إِنْ یرِیدا إِصْلاحاً یوَفِّقِ اللَّهُ بَینَهُما»
۱۹- دلها بدست خداست. «یوَفِّقِ اللَّهُ بَینَهُما»
۲۰- به عقل و تدبیر خود مغرور نشوید، توفیق را از خداوند بدانید. «یوَفِّقِ اللَّهُ»
۲۱- طرح قرآن براى اصلاح خانواده برخاسته از علم و حکمت الهى است. «عَلِیماً خَبِیراً»
۲۲- باید حسن نیت داشت، چرا که خداوند، به انگیزههاى همه آگاه است. «إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً خَبِیراً»
آیه ۳۶ سوره مبارکه نساء
«وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیئاً وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبى وَ الْیتامى وَ الْمَساکِینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ وَ ما مَلَکَتْ أَیمانُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالًا فَخُوراً» و خدا را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر نیکى کنید و به بستگان و یتیمان و بینوایان و همسایه نزدیک و همسایه دور و یار همنشین و در راه مانده و زیردستان و بردگانتان (نیز نیکى کنید.) همانا خداوند، هر که را متکبّر و فخر فروش باشد، دوست نمىدارد. (۳۶ نساء)
شرح آیه ۳۶ سوره نساء توسط حجتالاسلام قرائتی
حقوق والدین، آشنایان، یتیمان، مسکینان، همسایگان و...
این آیه، از حقّ خدا «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ» تا حقّ بردگان «مَلَکَتْ أَیمانُکُمْ» را بیان کرده و این نشانه جامعیت اسلام است.
«الْجارِ ذِی الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ»، شامل همسایه فامیل و غیر فامیل، هم عقیده و غیر هم عقیده نیز مىشود. به گفته روایات تا چهل خانه از هر طرف، همسایهاند.[۳] یعنى در مناطق کوچک، همه همسایهاند.
«الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ»، شامل رفقاى دائمى یا موقّت، رفقاى سفر، یا آنان که به امید نفعى سراغ انسان مىآیند، مىشود.
«ابْنِ السَّبِیلِ»، ممکن است در وطن خود متمکن باشد و ما شناختى از او و بستگانش نداشته باشیم، فقط بدانیم که درمانده در سفر و فرزند راه است که باید مورد حمایت مالى قرار گیرد.
«مختال»، کسى است که در دنیاى خیال، خود را بزرگ مىپندارد و تکبر مىکند. اگر به اسب هم «خیل» مىگویند چون متکبّرانه راه مىرود.
احسان به پدر و مادر هیچ شرایطی ندارد
احسان به پدر و مادر، شامل محبّت، خدمت، کمک مالى، علمى، عاطفى و مشورت با آنان مىشود. شرط احسان به والدین خوب بودن آنان نیست، ولى اطاعت از والدین در صورتى است که آنان به امرى بر خلاف رضاى خدا فرمان ندهند. امام صادق علیه السلام فرمودند: پیامبر صلى الله علیه و آله و على علیه السلام پدران این امّت هستند.زیرا در قرآن آمده است: «اعْبُدُوا اللَّهَ ... وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً»[۴]
پیامهایی از آیه ۳۶ سوره مبارکه نساء
۱- تنها عبادت خدا کافى نیست، دورى از هرگونه شرک و ریا لازم است. «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا ...»
۲- نیکى به پدر و مادر، در کنار بندگى خدا و توحید مطرح است. «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ ... وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً»
۳- خداپرست واقعى باید نسبت به بستگان، محرومان و همسایگان خود، متعهّد و مسئول باشد. «اعْبُدُوا اللَّهَ ... بِذِی الْقُرْبى وَ الْیتامى»
۴- همسایگان دور نیز بر انسان حقّ دارند. «الْجارِ الْجُنُبِ»
۵- در احسان کردن به اولویتها توجّه کنید. نام والدین قبل از بستگان و نام آنان قبل از یتیمان آمده است.
۶- بىتوجّهى به والدین و بستگان و یتیمان و محرومان جامعه، نشانه تکبّر و فخر فروشى است. «إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالًا فَخُوراً»
۷- احسان، باید همراه با تواضع باشد. در ابتداى آیه سفارش به احسان شد و در پایان از تکبّر نهى شد. «لا یحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالًا فَخُوراً»
پینوشت
[۱]. تفسیر نورالثقلین و احتجاج طبرسى، ج ۲، ص ۵۸۹
[۲]. کافى، ج ۶، ص ۱۴۶
[۳]. وسائلالشیعه، ج ۱۲، ص ۱۳۱
[۴]. تفسیر عیّاشى، ج ۱، ص ۲۴۱.
انتهای پیام/