خبرگزاری میزان - روزنامه خراسان نوشت: همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان، سریالهایی که تلویزیون ویژه این مناسبت تولید کرده، از شبکههای مختلف روی آنتن رفتند. هر چهار سریال که امسال پخش میشوند، روند تولید فشردهای داشتند و تصویربرداری آنها ادامه دارد. سریال «احضار»، «بچه مهندس ۴» و «یاور» شب اول ماه رمضان پخش شدند، اما مجموعه «رعد و برق» پخش نامنظمی داشت. این سریال از پنج شنبهشب روی آنتن رفت و جمعهشب به دلیل مشکلات فنی به پخش نرسید. در ادامه مطلب شروع چهار سریال رمضانی تلویزیون و بازی بازیگران آنها را بررسی کردهایم.
احضار
اولین نکتهای که میتوان درباره سریال «احضار» به کارگردانی علیرضا افخمی گفت، قصه و فضای متفاوتی است که نسبت به دیگر سریالها دارد. این مجموعه قرار است عرفانهای کاذب را نقد کند و فالگیری، رمالی، پیشگویی و جلسات احضار روح نیز از دیگر موضوعاتی است که «احضار» به آنها میپردازد.
در قسمت اول سریال اشارههایی به این موارد شد، اما بخش زیادی از داستان مربوط به به هم خوردن رابطه جوانی به نام «محسن» با دختر ثروتمندی به نام «مائده» و خواستگاری او از دختر دایی «مائده» و البته مرگ «محسن» طی یک حادثه تصادف بود. «احضار» شروعی کنجکاوی برانگیز داشت و در نقطه شروع از پس همراه کردن مخاطب با داستان خود برآمد.
عدهای از مخاطبان هم به سریال واکنش منفی نشان داده و پرداختن به مسائلی مانند احضار روح و جن را در سریالی که در ماه رمضان پخش میشود مناسب ندانستهاند. البته ژانر «احضار» وحشت نیست و قرار نیست فضای دلهرهآور و ترسناکی داشته باشد. مهمترین نقطه ضعف این سریال بازی چهرههای جدید است. چهار بازیگر جوان که سریال با نقشآفرینی آنها آغاز شد، بازی ضعیف و تصنعی داشتهاند. از میان بازیگران شناختهشده این مجموعه، میلاد میرزایی و علی دهکردی وارد قصه شدهاند.
میرزایی در نقش جوان عاشقپیشه ماجرا بازی متوسطی داشته و دهکردی در نقش یک استاد معارف و پدر درستکار و خوب خانواده ظاهر شده. نقش این بازیگر نقش ویژهای نیست و علی دهکردی بازی چشمگیری نداشته است.
بچه مهندس ۴
در فصل سوم سریال «بچه مهندس» به اندازه کافی به دوران جوانی شخصیت «جواد جوادی» پرداخته شد و میتوان گفت پرونده این کاراکتر در فصل سوم بسته شد، بنابراین ساخت ادامه سریال توجیهی نداشت. نتیجه این که فصل چهارم نمیتواند تا اندازهای جذاب باشد که مخاطب را درگیر داستان و سرنوشت «جواد جوادی» کند. به ظاهر در این فصل هم قرار است شاهد رقابت «جواد» و «مرضیه» با همدانشگاهیهایشان در فضای دانشکده باشیم. ماجرای ازدواج «جواد» و «مرضیه» هم همچنان ادامه دارد و این دو شخصیت در شرف ازدواج با یکدیگر هستند. مهمترین تفاوت فصل چهارم نسبت به فصل قبلی، حضور محمدرضا رهبری به جای روزبه حصاری در نقش «جواد» است. رهبری از لحاظ ظاهری، به دوران نوجوانی این شخصیت شبیه است و انتخاب مناسبی برای جانشین حصاری بوده.
او در سریال بازی قابل قبولی داشته و غیبت روزبه حصاری لطمه مهمی به سریال نزده است. فرهاد قائمیان که یکی از نقشهای اصلی سریال را برعهده دارد، نقش شخصیتی به نام «دکتر توفیقی» را ایفا میکند. بنابر تجربه و سابقهای که از او سراغ داریم، انتظار میرود شاهد بازی بهتری از او در سریال باشیم، اما این بازیگر توقعات را برآورده نکرده است.
یاور
تجربه خوب همکاری سعید سلطانی و سعید مطلبی در «ستایش» و آثار پرمخاطب کارنامه سلطانی، باعث شده بود به استقبال نسبی مخاطب از سریال «یاور» امیدوار باشیم، اما این مجموعه شروع پرقدرتی نداشته است. این سریال شباهتهای زیادی به «ستایش» دارد و خانوادهای شبیه خانواده «حشمت فردوس» را ترسیم کرده است. شخصیت اصلی سریال به نام «یاور» با بازی داریوش ارجمند نیز نسخهای از «حشمت فردوس» منتهی کمی مهربانتر و لوطیتر است. رابطه «یاور» با پسر و نوهاش، جایگاه او در خانواده به عنوان بزرگ خانواده و منش و رفتار او، همه و همه یادآور سریال «ستایش» است. بازی داریوش ارجمند و نحوه دیالوگ گفتن او هم شباهت فراوانی به «حشمت» دارد. تکرار موقعیتها و شخصیتهایی که پیشتر در سه فصل «ستایش» دیدهایم در «یاور»، جذاب نیست و مورد انتقاد مخاطبان بوده است. داریوش ارجمند در نقش «یاور»، خودش را تکرار کرده است. زهرا سعیدی، محمد حاتمی و شبنم فرشادجو از دیگر بازیگران سریال هستند که بازی خوبی در سریال داشتهاند و ارسلان قاسمی عملکرد چندان موفقی نداشته است. بازیگران باسابقهای مانند پرویز فلاحیپور، مهوش افشارپناه و اسماعیل محرابی نیز بازیهای خوبی از خود به نمایش گذاشتهاند.
رعد و برق
بهروز افخمی پس از چند سال دوری از سریالسازی، سراغ ساخت سریال پرزحمتی مانند «رعد و برق» رفته است. این سریال به حادثه سیل گلستان در سال ۹۸ میپردازد و تصویربرداری بخشهایی از سریال در این استان انجام شده است. در قسمت اول این مجموعه پیش زمینهای از حادثه سیل دیدیم، اما اتفاق اصلی هنوز رخ نداده است. شروع سریال بیشتر به موضوعاتی درباره شکار، محیطبانان و محیط زیست پرداخت. جز چهرههایی مانند شهرام قائدی، مهران رجبی، محمد فیلی و شهین تسلیمی، بقیه بازیگران سریال چهرههای جدید و کمتر شناختهشده هستند، بنابراین «رعد و برق» باید با استفاده از سوژه خوب و پرهیجان و قصه جذاب و سرگرمکننده خود توجه مخاطب را جلب کند، اما با توجه به ساختار سریال و آن چه در قسمت اول دیدیم، بعید است این مجموعه بتواند بیننده فراوانی داشته باشد.
صحنههای کشدار و کسلکننده سریال در قسمت اول، به همراهی مخاطب لطمه زد. علاوه بر این، نریشنهایی که بهروز افخمی میگوید نیز یکی دیگر از نقاط ضعف «رعد و برق» است. او به جای کمک به روایت داستان، به واسطه نریشن اظهارنظرهای شخصی خود را بازگو میکند و به هواداران محیط زیست و عملکرد عدهای از آنان کنایه میزند. شاید وقوع سیل، بتواند مسیر سریال را به سمتوسوی دیگری ببرد.
انتهای پیام/
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.