امتداد نو: سید مصطفی تاجزاده، فعال اصلاحطلب در نامهای سرگشاده به ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه درباره ضرورت لغو تحریمها و انتخابات آزاد سخن گفت.
متن نامه بدین شرح است:
به نام خدا
جناب آقای رئیسی
رئیس محترم قوه قضائیه
با سلام و احترام
اخیرا در نقد تلاش دولت برای احیای برجام گفتید: «اگر آنقدری که برخی آقایان جلسه گذاشتند که از غربیها امتیاز بگیرند، برای رفع موانع تولید وقت میگذاشتند، خیلی از مشکلات حل شده بود و بسیاری از کارخانجات تعطیل فعال شده بود.»
فعلا به این موضوع میپردازم که اظهار نظر در این زمینه از جایگاه ریاست قوهٔ قضاییه روا نیست و صرفا به نقد سخن شما، که حرف بسیاری از اقتدارگراهاست، مینشینم. سخنی که واجد چند خطای مهم و مزمن است و تا اصلاح نشود، ایران در مسیر توسعه و پیشرفت قرار نمیگیرد و ایرانیان به رفاه و آزادی و کرامت انسانی دست نخواهند یافت.
جنابعالی به خطا تلاش برای رفع تحریمهای ظالمانه امریکا را تلاش برای اخذ “امتیاز” از غرب میخوانید، حال آنکه وظیفهٔ هر دولتی شکستن حلقه محاصره علیه کشور است و اینکه بکوشد حقوق و اموال ملت را از حلقوم تحریمگران بیرون کشد. نام این اقدام محاصرهشکنی است نه امتیازخواهی.
آیا تحریمهای نفتی و بانکی، یک جنگ اقتصادی نیست که به ایران و ایرانیان تحمیل شده و به درستی تروریسم اقتصادی نام گرفته است؟ و آیا دولت امریکا با فشار حداکثری افزون بر تحریم نفتی ایران، اموال کشورمان را نیز به گرو نزد کشورهای مختلف نگهنداشته است؟ اگر آری، چرا تلاش برای لغو تحریمها و فروش آزاد نفت و دریافت بهای آن را که حق ایران است، اخذ امتیاز از غرب مینامید؟
از سوی دیگر چرا به این واقعیت تلخ که تداوم تحریمهای غیرقانونی امریکا در دوران کرونا، تروریسم بیولوژیک علیه سلامت ۸۰ میلیون ایرانی بهشمار میرود و مقابله با آن ضرورت تام دارد، توجه نمیکنید؟
نامه سرگشاده تاجزاده به رئیس قوه قضائیه
شما که میدانید دولت امریکا نه فقط مانع فروش نفت و دیگر کالاهای کشورمان میشود و اجازه نمیدهد دولتهای بدهکار طلبهای ایران را پس دهند، بلکه در فروش واکسن حتی چینی هم به جمهوری اسلامی کارشکنی میکند و مستقیم و غیرمستقیم جان و سلامتی میلیونها ایرانی را در معرض مخاطره قرار داده است. در چنین شرایطی برای دولت ایران چه موضوعی باید مهمتر و فوریتر از لغو تحریمها و خرید واکسن کرونا از شرق و غرب عالم باشد؟ و بر مبنای کدام مصلحت ملی، رئیس قوه قضائیه از قوه مجریه انتقاد میکند که چرا دغدغهاش لغو تحریمهایی است که به خرید واکسن کرونا نیز یاری میرساند؟
جناب آقای رئیسی
پیش از شما نیز شاهد مخالفت رهبر با دریافت ۱۵۰ هزار واکسن پیشنهادی امریکا و واردات واکسنهای معتبری آمریکایی و بریتانیایی بودیم که به زیان مردم و بهویژه به ضرر کادر درمان و نظام سلامت کشور تمام شد.
به این ترتیب از یک طرف دولت امریکا، جدا از پیشنهاد مزبور، در خرید واکسن در سطح انبوه توسط ایران اخلال ایجاد میکند. از طرف دیگر در ایران بخشی از حاکمیت با ناآگاهی و بخش دیگر با کارنابلدی، سلامتی هموطنان خود را به خطر انداختهاند. حقیقت آن است که اگر جمهوری اسلامی تحریم نبود و جنابعالی و دوستانتان با FATF نمیجنگیدید، ایران میتوانست به مراتب زودتر و بیشتر از امروز واکسن بخرد تا ایرانیان در این حد در باتلاق مرگبار کرونا گرفتار نشوند.
جناب آقای رئیسی
آیا صادرات و واردات آزاد کالا/خدمات/سرمایه/دانش/تکنولوژی و استفاده از فرصتها و بازارهای جهانی، نه فقط حق ملت ایران، که یکی از لوازم رونق و شکوفایی اقتصاد ملی و تامین رفاه مردم نیست؟
اگر رئیس قوه قضائیه کشور نمیداند که یکی از علل مهم تعطیلی کارخانجات در ۴ سال اخیر تحریمهای نفتی و بانکی ایران بوده است که وامصیبتا! و اگر میداند و برای تضعیف رقیب آن را نمیبیند که واویلا! بگذریم از مخالفت شما با FATF که خودتحریمی داوطلبانه تلقی میشود و مشکلات اقتصادی جامعه را تشدید کرده است.
جناب آقای رئیسی
آیا میتوانید کشوری را نام ببرید که در ۴۲ سال گذشته به جهش اقتصادی دست یافته باشد، ولی در اولین گام به تنشزدایی با دنیا و عادیسازی روابط خود با سایر کشورها از جمله امریکا نپرداخته باشد؟ پس با استراتژی تنشزدایی و تلاش دولت برای لغو تحریمها و مذاکره و عادیسازی روابط ایران با امریکا مخالفت نکنید، و اجازه دهید ایران نیز در مسیر توسعه قرار گیرد و با ایجاد رونق اقتصادی، گرانی و تورم و بیکاری را مهار کند و از رنج مردم بکاهد.
به بیان دیگر و باوجود تجربیات متعدد کشورها، چرا به ضرورت رفع تحریمهای ظالمانه بیتوجهید؟ آیا شکوفایی اقتصاد و رفاه مردم از جمله مستلزم لغو عزتمندانهٔ تحریمها و تنشزدایی با امریکا نیست؟ چرا این واقعیت تلخ را نادیده میگیرید که اگر تحریمهای نفتی و بانکی ادامه یابد، نمیتوان از فرصتها و منافع جهانیشدن بهره برد (در کنار تلاش برای حداقلیسازی هزینههای جهانی شدن و حمایت از آسیبپذیران و بازماندگانِ جهانیشدن) و مبارزه موثری با فقر، فساد، جرم و بیماری انجام داد و از قدرتهای اقتصادی جهان شد؟
جناب آقای رئیسی
نمیدانم با توضیحات فوق آیا همچنان این سخنتان را قابل دفاع میدانید که: «دشمن با تحریم بهدنبال ایجاد مشکلات اقتصادی برای کشور است و بایستی[باید] بهجای اینکه بهدنبال مذاکره با دشمن باشیم، با مدیریت درست ظرفیتهای انسانی و طبیعی کشور مشکلات اقتصادی کشور حل کنیم.»
بگذارید سخن شما را از زاویه دیگری هم نقد کنم. شما به درستی به نقض حقوق مسلم ملت ایران توسط دولت امریکا و تحریمهای یکجانبه و ظالمانه آن اعتراض دارید، اما حتی یکبار هم به دولت آقای احمدینژاد انتقاد نکردهاید که چرا به کاخ سفید فرصت داد تا پرونده هستهای کشورمان را در سال ۱۳۸۵ به شورای امنیت سازمان ملل ببرد و با جلب نظر و رای چین و روسیه تحریمهای الزامآور جهانی به کشورمان تحمیل کند و خود بخش مهمی از اقتصاد ایران را گروگان بگیرد. چرا باوجود چنین اشتباه استراتژیک و پرهزینهای، به سرزنش دیپلماسی دولتی میپردازید که پرونده کشورمان را، با تثبیت حق غنیسازی اورانیوم، از شورای امنیت سازمان ملل بیرون کشید؟ و چرا به همین دولت اجازه نمیدهید که در ماههای آخر عمر خود به جنگ اقتصادی علیه میهن پایان دهد و ایران را از محاصره نفتی و بانکی امریکا و جهان خارج کند؟
جناب آقای رئیسی
شما به درستی به لزوم قدرت دفاعی و بازدارندگی نظامی ایران توجه دارید، اما چرا چشمان خود را بر این پیروزی بزرگ بستهاید که دولت روحانی توانست به تحریمهای تسلیحاتی ایران، آنهم در دولت ترامپ خاتمه دهد؟
از طرف دیگر شما که تلاش برای لغو تحریمهای تسلیحاتی را نافی پیشرفت صنایع دفاعی و موشکی کشور نمیدانید و در زمینه نظامی از دوگانه “لغو تحریمهای تسلیحاتی” یا “پرداختن به صنایع دفاعی” سخن نمیگویید، چرا در زمینهٔ اقتصادی دوگانه “مذاکره” یا “پرداختن به مشکلات مردم” را ایجاد میکنید؟ چرا در این زمینه هم نمیگویید دولت برای لغو تحریمها مذاکره کند و همزمان به رشد اقتصادی و حل مشکلات مردم همت گمارد؟
جناب آقای رئیسی
چرا آثار مخرب تحریمهای نفتی و بانکی را در دو دوره ۹۰ تا ۹۲ و نیز ۹۷ تا ۹۹ نادیده میگیرید و از رشد اقتصادی کشور در دوران برجام کلامی نمیگویید؟
آیا رشد اقتصادی ایران در سالهای تحریمهای نفتی و بانکی در هر دو دولت احمدینژاد و روحانی منفی نشد و در سالهای مذاکرات و توافق هستهای مثبت نگردید؟
آیا حداقل دستمزد روزانه نیروی کار در دولت آقای احمدینژاد در فروردین ۱۳۸۹ ده و نیم (۱۰.۵) دلار نبود که در نتیجه شوک ارزی با ۶۴ درصد کاهش به ۳.۵ دلار در پایان سال ۱۳۹۱ سقوط کرد؟ آیا از سال ۱۳۹۲ و آغاز مذاکرات هستهای ارزش حداقل دستمزد روزانه افزایش نیافت و پس از امضای برجام به ۸.۳ دلار در ماههای خرداد و تیر سال ۱۳۹۶ بالغ نگردید (ولی با دو شوک ارزی سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ به ۲.۴ دلار در اسفند ۱۳۹۹ سقوط کرد)؟
آیا موارد و واقعیات زیر انکارشدنی است؟
درآمد ارزی کشور در سال ٩٩ نسبت به سال ۹۸ به گفته رئیس کل بانک مرکزی یک نهم شد.
طبق گزارش مرکز آمار ایران در اسفند سال ۹۹ تورم سالانه به ۳۶.۴ و تورم نقطه به نقطه به ۴۸.۷ درصد رسید و هزینه خرید کالا و خدمات برای خانوارها به طور متوسط بیش از ۴۸ درصد فقط نسبت به اسفند ۱۳۹۸ افزایش یافت.
قدرت خرید گوشت قرمز مردم با حداقل دستمزدها به کمتر از نیم کیلوگرم در ماه در پایان سال ۱۳۹۹ سقوط کرد و آمار مصرف سرانه میوه ایران که همواره از متوسط مصرف جهانی بالاتر بود، با کاهش روبهرو شد.
مطابق آمارهای گمرک ایران ارزش صادرات فرش دستباف ایران (بجز گلیم) در ۱۱ماهه سال ۹۹ حدود ۶۴ میلیون و ۲۷۷ هزار دلار بود که در مقایسه با قبل از شروع تحریمها، یعنی ۱۱ماهه سال ۹۶ کاهش ۸۳ درصدی یافت.
همچنین تحریم ایران خود را در دسترسی زودهنگام ایرانیان به واکسنهای معتبر کرونا آشکار کرده است. آیا ما میتوانیم بدون تعامل با جهان از پس این معضل جهانی برآییم؟
جناب آقای رئیسی
تحریمهای کنونی اگرچه خاستگاه امریکایی دارند اما همهٔ کشورهای جهان، به شمول همسایگان و حتی چین و روسیه نیز ناچار به تبعیت آن هستند. آیا همین که ابرقدرتی مثل چین پروژههای میلیاردی خود را در ایران متوقف میکند و نمیتواند بهرغم نیاز مبرم به نفت کشورمان، دادوستد متعارفی با ایران داشته باشد، نشان از تاثیر جهانی تحریمها ندارد؟
آیا نشنیدید که وزیر خارجهٔ ایران در کلابهاوس تصریح کرد که لازمهٔ تحقق یک قرارداد استراتژیک بلندمدت با چین که منافع ایران را به نحو حداکثری تامین کند اولا خروج ایران از لیست سیاه افایتیاف و ثانیا احیای برجام و لغو تحریمهای آمریکاست؟
دلیل جهانی شدن تحریم واضح است: چین بزرگترین حضور اقتصادی را در امریکا دارد و اقتصاد چین به واسطه همین درهمتنیدگی بخشی از اقتصاد امریکا شده و برعکس، اقتصاد امریکا بخشی از اقتصاد چین شده است. به همین دلیل نمیتواند تحریمها را نادیده بگیرد و همچون گذشته با ایران دادوستد کند. همکاری با ایران بدون توجه به تحریمها چین را متحمل زیانهای زیادی میکند.
وقتی کشوری چون چین نتواند از قواعد تحمیلی امریکا برای تحریمها تخطی کند از کشورهای دیگر جهان چه انتظاری میتوان داشت؟ و چگونه میتوان تحریمها را که خصلتی جهانی کسب کرده، فقط “تحریمهای امریکایی” دانست و از آثار جهانی آن که ایران را در محاصره قرار داده است، غافل بود؟
بنابراین تلاش برای لغو تحریمها ناشی از علاقه به امریکا نیست؛ شکستن حصر جهانی علیه ایران و احقاق حقوق ایرانیان است و پایان دادن به جنگ نابرابر اقتصادی، که فشارهای آن کمر قشرهای وسیعی از مردم ما را خم کرده است.
جناب آقای رئیسی
من هم با شما موافقم که سوءحکمرانیهای داخلی نقشی تعیینکننده در وخامت اوضاع اقتصادی میهن داشته، اما با شما موافق نیستم که تحریمها نقشی موثری نداشته است. نقش هیچ کدام انکارکردنی نیست. به هر دو عامل باید توجه کنیم: هم رفع هر چه زودتر تحریمها و هم اصلاحات سیاستی و هم اصلاحات ساختاری اقتصادی و سیاسی.
یادآور میشود که حتی توفیق قوهٔ قضاییه در بسیاری از اصلاحاتی که هدف گرفتهاید (بعضی از عناصرش نویدبخشاند به شرطی که گامهای عملی به سمت آنها بردارید و در حد شعار نمانند)، نیازمند گشایشهای اقتصادی و توجه به اقتضائات آن از جمله رفع تحریمها است. بنابراین امیدوارم حتی شما هم با صدای بلند به حامیان رفع هر چه زودتر تحریمها و پایان دادن به خودتحریمیها بپیوندید.
جناب آقای رئیسی
از شما که از نگاه به داخل سخن میگویید و بر استفاده از ظرفیتهای ملی تاکید میکنید، انتظار میرود مانند کسانی رفتار نکنید که به ملت اعتقاد ندارند و حاضر نیستند به خواست مردم تمکین کنند، مدافع پروپاقرص نظارت استصوابی و مخالف سرسخت انتخابات آزاد هستند، شعار مشارکت حداکثری میدهند اما عملا از ردصلاحیت نامزدهای محبوب و منتقد حمایت میکنند و فرصت برپایی انتخابات پرشور را از ایرانیان میگیرند.
شعار تکیه به داخل هنگامی باورپذیر میشود که گوینده بر استفاده از ظرفیت ملت در برگزاری انتخابات آزاد نیز تاکید ورزد و به طرد دیدگاهی بپردازد که معتقد است انتخابات حداکثری برای کشور بحران امنیتی ایجاد میکند و انتخابات غیررقابتی و حداقلی مجلس یازدهم را باشکوه و حاصل اراده ملت ایران میخواند.
جناب آقای رئیسی
برگزاری انتخابات آزاد با ارتقای سطح مشروعیت جمهوری اسلامی، دولت امریکا را در وضعیت دفاعی قرار میدهد و با کسب رضایت و مشارکت مردم، زمینه را برای جلب همکاریهای بینالمللی و شکوفایی اقتصادی کشور فراهم میکند. مصداق بزرگ نگاه به داخل و استفاده از ظرفیت ملی، برگزاری انتخابات آزاد است!
ایران در شرایط دشوار کنونی نیاز به یک انتخابات آزاد و رقابتی و غیرمهندسی شده دارد تا با انتخاب رئیسجمهوری مدافع حقوق ملت بتواند حق سلامت هموطنان، حق تجارت آزاد و استفاده از شبکه جهانی بانکی و مالی ایرانیان را تامین کند تا بستر رشد اقتصادی و افزایش رفاه شهروندان و کاهش فقر و نابرابری هموار شود.