به گزارش خبرگزاری مهر، زمانی که نخستین گزارشهای مربوط به کووید ۱۹ در تیترهای روزنامههای جهانی ظاهر شد و کل جهان شروع به تجهیز خود برای مقابله با چالشهای آتی کرد، کاملا واضح بود که این ویروس جدید با قابلیت سرایت بالا میتواند بر زندگی همه انسانها تأثیر بگذارد، اما همه یکسان تحت فشار مشکلات و بار حاصل از این بیماری قرار نمیگیرند.
بر اساس دادهها و الگوهای اولیه مشاهدهشده در چین و بخشهایی از اروپا، افراد سالمند عوارض این بیماری را بیشتر تجربه میکردهاند. همچنین مشخص شد افراد مبتلا به بیماریهای زمینهای، مانند بیماریهای قلبی عروقی و دیابت با ریسک بالاتر عوارض ناشی از ابتلا به بیماری مواجه هستند. سپس مطالعات بر روی قومیت، جنسیت، گروههای اجتماعی اقتصادی آغاز شد و پرسشها و تردیدهای بیشتری برای جامعه علمی و دانشمندان به وجود آمد که ناامیدانه در پی پاسخی برای این وضعیت بودند.
اکنون و پس از ۱۰ ماه از ظهور این همهگیری، الگوی این بیماری همچنان در حال تغییر است و هنوز برای نتیجهگیری درباره مسیر حرکت کووید ۱۹ خیلی زود است. با این حال در مطالعات اخیر، چاقی به عنوان یک ریسکفاکتور مهم شناخته شده است که احتمال ابتلا به عوارض شدید بیماری و مرگومیر در افراد آلوده به ویروس را افزایش میدهد.
هرچند زمان لازم است تا دادهها و اطلاعات کافی در این مورد به دست آید و ارتباط بین ویروس کرونا و اضافهوزن کاملاً مشخص شود، اما این حقیقت که بدانیم ارتباطی وجود دارد کافی است تا اقدامات فوری و مورد نیاز برای کاهش اثرات چاقی بر افراد در دستور کار سیستمهای بهداشت و درمان و جامعه قرار گیرد.
بنابر این گزارش، چاقی در سرتاسر جهان از سال ۱۹۷۵ تا به حال سه برابر شده است. در سال ۲۰۱۶ بیش از ۱.۹ میلیارد بزرگسال دارای اضافه وزن بودند که از این میان ۶۵۰ میلیون نفر مبتلا به چاقی بودند. چاقی در ایران نیز آمار بسیار بالایی دارد و مانند اقصی نقاط دنیا صعود شگفت انگیز سه برابری را تجربه کرده است و طبق آمارهای رسمی کشور تا به امروز به ۱۵ میلیون بزرگسال مبتلا به چاقی رسیده است.
دلایل چاقی پیچیده است و خسارات آن از نظر فیزیکی، روانشناسی، احساسی، فردی و اجتماعی، متنوع و گسترده. چاقی امید به زندگی را کاهش میدهد و حدوداً با ۲۰۰ بیماری و عارضه در ارتباط است. افرادی که با این عارضه زندگی میکنند اغلب برچسبهایی را درباره شرایط خود تحمل میکنند و ثابت شده که بیشتر به افسردگی مبتلا میشوند. با توجه به دلایل فوق و موارد دیگر، بسیاری از سازمانهای بینالمللی در حال حاضر چاقی را یک بیماری مزمن چندفاکتوری نیازمند به مدیریت پزشکی اعلام کردهاند.
در سیستمهای بهداشت و درمان یا حتی از نظر متخصصان بهداشت و درمان بسیاری از نقاط جهان، چاقی به عنوان یک بیماری در نظر گرفته نمیشود و این بخش به طرز نامساعدی فاقد استراتژیهای مدیریتی و مفاد قانونی مربوط به مراقبت های درمانی است. نتیجه اینکه بسیاری از افراد مبتلا به چاقی از پشتیبانی و مراقبتهای درمانی تخصصی مورد نیاز برای مدیریت بیماری خود برخوردار نیستند و اغلب احساس میکنند که در مدیریت بیماری خود تنها هستند.
در شرایطی که جوامع، ناگزیر به واکنش سریع و جامع در برابر کووید ۱۹هستند نیاز به رفع چالشهای مهم پیش روی یکی از آسیبپذیرترین جمعیتهای بیمار در برابر این ویروس، هرگز تا به این اندازه مهم نبوده است. از این رو رعایت و توجه به یکسری ملاحظات ضرورت مییابد.
یکی از این موارد سبک زندگی در دوران قرنطینه است. دریافت و مصرف انرژی تحت تأثیر عوامل فیزیکی، اجتماعی، احساسی و زیست محیطی قرار دارند. وقتی این عوامل تغییر میکنند، نتایج هم تغییر خواهند کرد. یکی از اثرات کووید ۱۹ که کمتر گزارش شده است، اما از اهمیت بالایی برخوردار است، اثر قرنطینه به ویژه بر افراد مبتلا به چاقی است. انزوای اجتماعی میتواند باعث ایجاد یا تشدید مسائل سلامت ذهنی در هر فردی شو. خرید عصبی و از روی وحشت و فشارهای ناشی از آن بر زنجیرههای تأمین غذا بدان معنی است که بسیاری از انسانها بهجای محصولات تازه، بیشتر به کالاهای فراوری شده وابسته هستند.
به علاوه محدودیتها برای تحرک و ورزش باعث ترویج کم تحرکی در مقیاس جهانی میشود. البته این مسائل تنها مختص افرد مبتلا به چاقی نیست و اولویت باید بر محدود کردن شیوع کووید ۱۹ باشد. اما استراتژیهای دولتی باید کلیتر بوده و بتوانند موضوعات بهداشت و درمان را به نحو بهتری تحت پوشش قرار دهند، چراکه درنتیجه آن، اثرات منفی اجتنابپذیر به حداقل میرسند.
موضوع دیگر ایجاد یک جامعه حمایتی است. اگر چاقی را به عنوان یک بیماری بپذیریم، در نتیجه باید پذیرفت که افراد مبتلا به چاقی در این مسئله مقصر نیستند. کاهش وزن تنها با «کمخوری و تحرک بیشتر» حاصل نمیشود. هنوز هم با وجود ماهیت چندوجهی چاقی، استراتژیهای کنونی برای مراقبت از این افراد صرفا بر فرایندهای مراقبتی مربوط به سبک زندگی شامل رژیم غذایی و ورزش متمرکز هستند.
این مسئله به این معناست که بخش عمده مسئولیت کاهش وزن برعهده خود فرد است و اغلب جوامع آزادانه انگشت اتهام خود را به سمت افرادی نشانه میروند که نیازهایشان بسیار بیشتر از تغییر سبک زندگی است. در حال حاضر با توجه به اینکه کل جهان بر روی کووید ۱۹ متمرکز شده است و افراد مبتلا به چاقی صدمات بیشتری از این ویروس متحمل میشوند، حذف تفاسیر قدیمی درباره کاهش و اضافه وزن بیش از هر زمان دیگری از اهمیت برخوردار است تا این جمعیت آسیبپذیر از این پس با برچسبها و انگهای اجتماع مواجه نشوند.
ضرورت دیگر، اولویت دادن به چاقی در دستور کارهای بخش بهداشت و درمان است. بدیهی است که اگر از تحمیل بار مسئولیت بیشتر بر افراد مبتلا به چاقی اجتناب شود، سیستمهای بهداشت و درمان و جامعه باید با همکاری یکدیگر مراقبتهای مناسب و قابل دسترس را فراهم آورند و از این گروه از افراد چه در زمان حال و چه پس از رفع قرنطینه حمایت کنند. در صورتی که به افراد آموزش داده شود و درک و آگاهی افزایش یابد و برچسب زدن به افراد متوقف شود و در صورتی که افراد حاضر در مراجع تصمیمگیرنده از استراتژیهای بهداشت و درمان به نفع بیماریهای مزمن استفاده کنند میتوان روند افزایشی چاقی را در جهان، متوقف و یا دستکم معکوس کرد.
انجام ندادن این اقدامات باعث ایجاد تقاضاهای ناپایداری برای دریافت خدمات بهداشت و درمان خواهد شد که همین حالا هم با تقاضای قابل توجهی مواجه هستند و باعث خواهد شد این بخش، آمادگی مناسبی برای مقابله با بحرانهای پیشبینی نشده بخش بهداشت و درمان در آینده نداشته باشد.