به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد، در این ماه تمامی متغیرهای بورسی از ارزش معاملات سهام گرفته تا خروج سرمایههای حقیقی افول کردند و همچنان نقطه پایانی برای این اصلاح طولانیمدت دیده نمیشود. در دیگر بازارها نیز شرایط مشابهی حاکم بود. در فروردین بهای دلار ۵/ ۳ درصد و قیمت سکه ۵/ ۸ درصد کاهش یافت.
پرونده بورس تهران در اولین ماه از سال 1400 بسته شد تا این ماه با افت 7/ 6 درصدی عنوان منفیترین فروردین تاریخ بورس را به خود اختصاص دهد. در این ماه که میتوان آن را ماه رکوردشکنیهای منفی بازار سرمایه دانست، ارزش معاملات تا حد زیادی افت کرد، تا آنجا که برای نخستین بار، ارزش معاملات صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله از ارزش معاملات خرد پیشی گرفت و بسیاری از نمادهای غیردلاری این بازار برخلاف ماهها و سالهای اخیر بالاخره از نمادهای دلاری در جلب نظر خریداران موفقتر عمل کردند. این امر که اصلیترین دلیل آن از ابهامات مسیر پیشروی برجام و احتمال افت قیمت دلار ناشی میشد، سبب شد تا در کنار دامنه نوسان نامتقارن تداوم یافته در ماه فروردین شاهد ثبت منفیترین بازده فروردین ماه در طول تاریخ فعالیت بورس تهران باشیم. بر این اساس در حالی که بسیاری از سرمایهگذاران بازار یاد شده نخستین ماه سال را به طور معمول ماهی پر سود میدانستند فروردین ۱۴۰۰ کار خود را با عقبگرد منفی 7/ 6 درصدی به پایان رساند. در دیگر بازارهای دارایی دلار با افت 5/ 3 درصدی مواجه شد و سکه کاهش 5/ 8 درصدی را ثبت کرد.
روز گذشته با خاتمه یافتن داد و ستدها در بورس تهران معاملات نخستین ماه از سال ۱۴۰۰ با ثبت آماری دلسردکننده خاتمه یافت. فروردین ۱۴۰۰ اگرچه مانند بسیاری از فروردینهای دیگر به تاریخ ۶ دهه فعالیت بازار سهام پیوست اما در طول این مدت هیچگاه پیش نیامده بود فرا رسیدن نخستین ماه سال برای بازار سرمایه تا این حد بد باشد. بر اساس آنچه که بررسیها از عملکرد بازار سرمایه در سنوات اخیر نشان میدهد فروردین سال جاری با کسب بازده منفی 7/ 6 درصدی رکورد منفیترین فروردین تاریخ بورس را به ثبت رسانده است. این در حالی است که در حافظه تاریخی فعالان بازار سهام نخستین ماه سال عموما ماهی سبز رنگ بوده که در آن بازدهیهای مثبت بسیاری به ثبت رسیده است. برای مثال تنها در ۱۵ سال گذشته بازار سهام ۴ رکورد بالای ۱۳درصدی در بازده فروردینماه داشته که بیشترین آن با ثبت رکورد 5/ 34 درصدی مربوط به سال 99 بوده است. آنچه که آمار نشان میدهد سال ۱۴۰۰ با پشت سر گذاشتن رکورد سال ۹۳ در ثبت بازدهی منفی به این رقم دست یافته است. در آن سال که دست بر قضا آن هم نخستین سال پس از ریزش سنگین دماسنج اصلی بازار سرمایه بود؛ رکورد منفی 1/ 6 درصدی ثبت شده است. اگرچه این چرخه تکراری بارها در بازار یاد شده تکرار شده و بعد از هر بار افزایش شدید قیمت ارز در سالهای اخیر شاهد تکرار این الگو بودهایم، با این حال دادهها نشان میدهد که تب تند بورس ۹۹ در 6ماهه نخست آن سبب شده تا شاهد افت بیشتری در قیمت سهام نسبت به موارد مشابه قبل باشیم.
در این شرایط عرق سرد بورس تهران شاخص را به سطح یک میلیون و ۲۱۹ هزار واحد رسانده و سبب شده تا ارزش این بازار که اوج آن یعنی ۱۹ مرداد ماه سال گذشته ۷۷۷۷ هزار میلیارد تومان بود حالا به سطح ۴ هزار و ۸96 هزار میلیارد تومان برسد. رقم یاد شده در شرایطی به ثبت رسیده است که در واپسین روز از سال ۱۳۹۹ ارزش بازاری کلیه سهام موجود در بورس به ۵۲۲۳ هزار میلیارد تومان بالغ میشد.
با این حال اگر از نقطه رکورد منفی بازده در بازار سرمایه طی یک ماه اخیر بگذریم این ماه را باز میتوان ماه رکوردشکنیهای پی در پی دانست، البته متاسفانه تمامی این رکورد شکنیها منفی بوده است. در طول این مدت بازار سهام آنچنان عقب رفته که در آن ارزش معاملات خرد در بورس حتی وارد کانال ۶۲۴ میلیارد تومانی هم شد این در حالی است که در ۱۴ مرداد ماه سال گذشته ارزش معاملات در بورس در حدود ۲۳ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان بوده است.
چرا وقتی سال ۱۴۰۰ شروع شد کمتر کسی فکر میکرد که نخستین ماه معاملاتی آن یکی از بدترین رکوردها در طول 6 دهه گذشته را برای بازار سرمایه به ثبت برساند. به جز آماری که تاکنون به آن اشاره شد بررسی نسبت تغییر مالکیت در بورس از حقیقی و حقوقی نشان میدهد که در نخستین ماه سال جاری ۵ هزار و ۳۵۰ میلیارد تومان از پول سرمایهگذاران خرد بازار از چرخه مستقیم معاملات سهام خارج شده است. دادوستدهای این ماه در حالی خاتمه یافته که از کل روزهای معاملاتی تنها در سه روز شاخص کل رنگ سبز را به خود دید. البته این سه روز نیز چندان دستاورد مثبتی برای بازار سرمایه نداشتند و اگر تاریخ بیست و چهارم فروردین را از روزهای دیگری که دماسنج اصلی بازار در آن سبزپوش بود کنار بگذاریم در دو روز دیگر یعنی روز نخست فروردینماه و روز آخر آن هم شاهد خروج پول حقیقی از بازار سرمایه بودهایم. بر این اساس بیست و چهارم فروردین تنها روزی بود که در طول یک ماه یاد شده شاخص ورود و خروج پول حقیقی به بازار رنگ سبز را نشان میدهد. از این رو بیراه نیست اگر بگوییم که فروردین، ماه احاطه حقوقیها بر معاملات بازار سرمایه بوده است.
سرمایهگذاران که در طول ماههای اخیر به واسطه تصمیمات شورای عالی بورس نظیر دامنه نوسان نامتقارن و عوامل دیگر تصویری بدبینانه از ریسکهای سیستماتیک به خصوص از منظر قانون گذاری در بازار سرمایه پیدا کردهاند، طی یک ماه گذشته تا جایی که توانستهاند از سد صفهای فروش گذشته و حتی با قبول ضررهای سنگین نسبت به قیمت میانه سال ۹۹ دارایی خود را از بورس و فرابورس بیرون کشیدهاند.
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد ارزش معاملات در طول یک ماه گذشته افتی جدی داشت که خود گواهی است بر آسیب دیدن اعتماد به آینده بازار سرمایه در طول یک ماه اخیر. بررسیها نشان میدهد که عملکرد فروردینی بازار مورد بحث در شرایطی خاتمه یافته است که از کل ارزش معاملات ۵۶ هزار و ۸۵۷ میلیارد تومانی بورس، ۴۹ هزار و ۲۳۷ میلیارد تومان به معاملات خرد اختصاص داشته است. این عدد اگرچه به روال گذشته حجم بالایی از کل ارزش معاملات را به خود اختصاص داده اما در جزئیات دارای نکاتی قابلتوجه است. افت قابلتوجه میانگین ارزش معاملات نسبت به میانگین ۱۰ هزار میلیارد تومانی سال ۹۹ در شرایطی روی داده که بازار سرمایه در بیشتر نمادهای خود شاهد کاهش قیمت بیش از ۵۰ درصدی بوده و در طول این مدت قیمتها در بازارهای جهانی نیز افزایش قابلتوجهی پیدا کرده است. بر اساس آنچه که بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند هماکنون فعالان بازار سرمایه در مواجهه با شروع گفتوگوهای سیاسی پیرامون برجام و مشخص نبودن آینده مسند ریاستجمهوری تا انتخابات سال جاری، در صدد آن برآمدهاند برای گریز از پذیرش ریسک بیشتر فعلا تمایل چندانی به افزایش تقاضا در بازار سرمایه نشان ندهند. تمامی اینها به کنار دامنه نوسان نامتقارن که در تمامی روزهای این ماه به طرف تقاضا در بازار سرمایه ضربه زده نیز خود به دلیلی تبدیل شده تا در رویارویی با صفهای فروش سنگین در این بازار کمتر کسی تمایلی برای به خطر انداختن دارایی خود در بورس یا فرابورس داشته باشد. در حال حاضر مقایسه ارزش معاملات خرد در مجموعه بورس و فرابورس فروردین ماه سال ۱۴۰۰ نشان میدهد که بازار با میانگین سال ۹۹ اختلافی حدودا 7 هزار میلیارد تومانی دارد و در شرایطی به استقبال از معاملات اردیبهشت ماه رفته که ارزش معاملات روزانه خرد آن به میانگین سال ۹۸ در حدود 2 هزار میلیارد تومان بسیار نزدیکتر است. ذکر این نکته ضروری است که در طول یک ماه اخیر بورس تهران تنها روزانه نزدیک به ۲ هزار و ۹۰۰ میلیارد تومان معاملات خرد داشته است.
بررسی عملکرد نمادها در بورس و فرابورس نشان میدهد که در طول فروردین ماه به دلیل ریسکهایی که ممکن است دلار آمریکا به واسطههای بازگشت ایالاتمتحده به برجام در بازار داخلی متحمل شود، نمادهای غیردلاری یعنی آنهایی که بیشتر فروش داخلی دارند و تاثیر کمتری از قیمت ارز میپذیرند با اقبال بیشتری از سوی سرمایهگذاران روبهرو بودهاند.
بررسی نظر بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه در کنار تحرکات فعالان این بازار نشان میدهد که در شرایط کنونی به دلیل آنکه ممکن است قیمت دلار حتی بهزعم بعضی قیمتهای زیر ۲۰ هزار تومان را نیز تجربه کند، سرمایهگذاران برای فرار از تاثیرات منفی این رویداد احتمالی بر صورتهای سود و زیان ترجیح میدهند چندان سهام دلاری نگه ندارند چراکه در صورت بازگشت آمریکا به برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام تاثیرات منفی حاصله بر صورتهای مالی بسیار زودتر از تاثیرات مثبت که ممکن است در آینده برای شرکتهای داخلی نمایان شود، روی خواهد داد. همین امر سبب شده تا در طول یک ماه گذشته بازده نمادهای ریالی بهتر از نمادهای دلاری بازار سرمایه باشد.
اما همانطور که در ابتدای این گزارش اشاره و پیشتر نیز در گزارشهای دیگر به طور کامل به آن پرداخته شد یکی از مهمترین مسائلی که هم اکنون بازار سرمایه با آن درگیر است دامنه نوسان نامتقارن است که به شکلی غیرکارشناسی و حتی ابتکاری در بازار سرمایه پیاده میشود. این ابتکار سبب شده تا بسیاری از سرمایهگذاران از جریان عادی معاملات کنار گذاشته شوند و با صفنشینی در صفهای فروش در عمل نتوانند تقاضای جدیدی را وارد بازار سرمایه کنند. به دنبال این امر در طول عمر دو ماهه این دامنه نوسان نامبارک بسیاری از انتقادها به سمت مدیریت سازمان و شرکتهای تابعه روانه شد. در نهایت در روزهای پایانی این ماه شورایعالی بورس مقرر کرد دامنه نوسان نامتقارن منفی ۲ و مثبت ۶ درصدی، در طرف منفی آن یک درصد بازتر شود. در حالیکه گفتههای روسای سازمان در طول این مدت نشانداده که همگی آنها بلااستثنا اعتقاد چندانی به محدودکردن قیمتها ندارند با این حال مشخص نیست که چرا از نخستین روز اردیبهشت تنها یک درصد بر دامنه منفی نوسان افزوده شده است. به گفته برخی از کارشناسان این مساله در روزهای پیشرو به جای آنکه وضعیت بازار را بهتر کند، میتواند بر فشار فروش بیفزاید چراکه در شرایط فعلی پس از گذشت چند هفته متوالی تقاضا برای فروش سهام آنچنان در برخی از صفها انباشته شده که فروشندگان از هر فرصتی برای فرار از بازار استفاده میکنند. بررسی آمار صفهای فروش در طول یک ماه اخیر نشان میدهد که در بسیاری از روزهای معاملاتی مجموع صفهای فروش در بورس و فرابورس از ۳ هزار میلیارد تومان فراتر رفته است. این رقم حتی در برخی روزها وارد کانال ۶هزار میلیارد تومان نیز شده است؛ عاملی که از لحاظ روانی نیز اثری مخرب بر سرمایهگذاران داشته است. البته این تنها نکته جدیدی نیست که بازار سرمایه در آغاز اردیبهشت باید به آن خو بگیرد. در حالیکه شنیدهها از وجود معاملات الگوریتمی طی ماههای اخیر البته بهطور غیرقانونی و چراغ خاموش حکایت داشته است، در روزهای گذشته عنوان شد که معاملات الگوریتمی بهطور رسمی دوباره از سر گرفته خواهد شد. مشخص نیست که در شرایط فعلی یعنی در حضور دامنه نوسان نامتقارن و سایر مسائلی که بازار سرمایه را تهدید میکند بازگشت معاملات الگوریتمی به چرخه معاملات چه تاثیری بر حال و روز بورس یا فرابورس میگذرد؛ با این حال به نظر میرسد که ساز و کار مربوطه بهطور کلی و نه فقط در شرایط رکود یا رونق بازار نیازمند شفافیت بیشتری است.
اما از هرچه بگذریم نمیتوان از یک اتفاق تاریخی در بازار سرمایه گذشت. ارزش معاملات در طول یک ماه اخیر در بورس و فرابورس بهحدی کاهش پیدا کرده که بررسی ارزش معاملات خرد نشان میدهد میزان ریالی این داد و ستدها در روز 29فروردین از ارزش معاملات صندوقهای سرمایهگذاری قابلمعامله یا همان ETF نیز کمتر شده است. این در حالی است که به طور کلی اگر میانگین سالهای
99-98 را درنظر بگیریم ارزش معاملات این صندوقها در بسیاری از روزها حتی با ارزش معاملات قابلمقایسه نبوده و درصد کوچکی از آن را نیز شامل نمیشده است. در حالی که بسیاری از کارشناسان بر این باورند که با افزایش معاملات صندوقهای سرمایهگذاری قابلمعامله میتوان به بهبود وضعیت سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار سرمایه امید داشت. با این حال پیگیری اعداد و ارقام در طول هفتههای معاملاتی اخیر حکایت از آن دارد که نزدیک شدن این دو رقم یعنی ارزش معاملات خرد و ارزش معاملات صندوقهای ETF نه به دلیل بهبود شرایط بازار بلکه بهخاطر وضعیت نامناسبی است که معاملات خرد در مدت یاد شده داشتهاند. حال باید صبر کرد و دید که مجموعه تصمیمات مسوولان بازار سرمایه در طول دومین ماه از سال ۱۴۰۰ آیا به سمتی پیش خواهد رفت که این بازار بار دیگر رنگ آرامش را ببیند و امیدواری به بازگشت رونق در آن در میان سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی افزایش مییابد؟ جواب این سوال هرچه که باشد بدون شک تحقق آن در یداختیار مسوولان شورایعالی بورس و سازمان بورس و اوراق بهادار است.