به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، سایمون تیسدل در یادداشتی با عنوان «جنگجوی سایه؛ بنیامین نتانیاهو، قمار خطرناکی را با ایران پیش می برد» در روزنامه گاردین نوشت:
در منطقه ای که جنگ افروزان و ستمگران بسیاری دارد، کدامیک از همه خطرناکتر است؟ نه بشار اسد منزوی، نه محمدبن سلمان بی آبرو و نه حتی رجب طیب اردوغان زن ستیز بلکه بنیامین نتانیاهو که شایسته عنوان "مرد خطرناک" در منطقه خاورمیانه است: او به جنگ با ایران تهدید می کند، دستور حملات خرابکارانه میدهد، دانشمندان ارشد را ترور می کند، ابتکارهای بین الملی را مختل می سازد و با آمریکا، که متحد غیرقابل جایگزین کشور اوست، سرشاخ می شود.
اجماع خرد جمعی در اسراییل این است که نتانیاهو، به عمد به تنش با ایران دامن می زند تا با ایجاد یک بحران امنیت ملی، سمت و سوی جریان سیاسی داخلی را به سود خود تغییر دهد و همچنین در گفتگوهای ایران و آمریکا، سنگ اندازی کند.
بایدن هم با بریتانیا و اتحادیه اروپایی موافق است که بهترین راه برای کسب اطمینان از اینکه ایران بر سر حرفش در صلح آمیز بودن برنامه هسته ای می ماند، همان توافق 2015 یعنی برجام است. اما نتانیاهو به خوبی میداند که اگر یک جنگ به راه اندازد، چه بسا اروپایی ها هم مجبور شوند که آشکارا طرف اسراییل را بگیرند و رویکرد شکننده کنونی شان برای ایجاد توازن دیپلماتیک را بشکنند... همانطور که هفته گذشته، فرانسه، آلمان و بریتانیا، افزایش سطح غنی سازی ایران را محکوم کردند اما حتی اشاره ای هم به خرابکاری در نطنز نداشتند!
ایران در واکنش به این حمله با اعلام افزایش سطح غنی سازی تا 60 درصد و نصب هزار سانتریفیوژ تازه، پاسخ جنگ طلبی اسرائیل را داد. واکنش ایران می توانست بدتر از این هم باشد اما رهبر عالی ایران آیت الله علی خامنه ای، تندروها را نادیده گرفت و به مذاکره کنندگان ایران در وین دستور داد که از گفتگوها کنار نکشند. حتی رهبر عالی ایران که آمریکا را دشمن ایران می داند، متوجه تله ای شد که نتانیاهو کار گذاشته بود. در حال حاضر، امنیت اسراییل عملا به خویشتنداری ایران بسته است.
نتانیاهو با علنی ساختن نقش اسراییل در عملیات و حملات علیه ایران، عمدا یک جنگ سایه را به جنگی آشکار تبدیل می کند تا این جنگ، سرکش تر و مهار ناپذیرتر شود. این کار تاثیری منفی بر لبنان، سوریه و غزه خواهد داشت و نیز می تواند روند پل زدن اسراییل با کشورهای عربی خلیج فارس را نیز با پسرفت روبرو کند. همچنین به تقویت دست تندروها در ایران بیانجامد و پیامدهای قطبی سازی اش، همه اسراییلی ها را در خطر اندازد.
کردارهای نتانیاهو، یک هماوردی شخصی با بایدن هم هست. هیچ علاقه ای میان این دو وجود ندارد. آنها به شدت بر سر مسئله فلسطین با هم در اختلافند. بایدن به دوستان سعودی نتانیاهو اعتمادی ندارد. اهانت ها و توهین های نتانیاهو در زمان اوباما و همپالگی با ترامپ و جمهوریخواهان را هم فراموش نکرده است. بایدن کسی نیست که به یک منازعه تازه در خاورمیانه کشیده شود.
فرد کاپلان، تحلیگر اسلیت می نویسد: "بایدن در بهترین موقعیت است تا نتانیاهو را در سه کنج قرار دهد. او از هر رییس جمهوری دیگری در آمریکا از موقعیت مناسبتری برخوردار است تا روشن سازد که منافع آمریکا را نمی توان زیرسایه راهبردهای سیاست داخلی یک نخست وزیر قرار داد حتی نخست وزیر اسراییل."
چنین تحریکاتی، یک هشدار است. نتانیاهو می گوید که کشورش به هیچ توافقی که دیگران، حتی بهترین دوستانش، با ایران بدست آورند، پایبند نیست. اما اسراییل نمی تواند برای همیشه از حسن نیت آمریکا سوء استفاده کند. تازه ترین ارزیابی اطلاعاتی آمریکا، به شکلی بنیادین با دیدگاههای نتانیاهو در تضاد است؛ این ارزیابی به هیچ شواهدی نرسیده که ایران در پی ساخت یک بمب هسته ای باشد. از منظر سیاسی، اکنون بنیامین نتانیاهو بزرگترین سرچشمه خطر است. اسراییلی ها باید این سرچشمه را پیش از آنکه آسیب بیشتری وارد کند، بخشکانند.