این شاعر و ترانه سرای در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: یکی از کسانی که در گستره ترجمه قرآن و برگرداندن به زبانِ فارسی سره کوشش کرده و جایگاه او ناشناخته مانده زندهیاد دکتر محمدحسین روحانی است. بجاست در روزهای رمضان و بهار قرآن از او یادی کنیم.
وی زاده خراسان بود و دلباخته ادبیات فاخر فارسی. محمدحسین روحانی عاشق فردوسی، مولوی، حافظ و ناصرخسرو بود و خود را جوانهای در برابر درختِ تناور رشیدالدین میبدی، صاحب تفسیرِ ادیبانه کشف الاسرار میدانست.
روحانی به ترجمه فارسی خویش از قرآن که از آخرین آثار اوست بسیار مینازید و میبالید اما متاسفانه این اثر هنرمندانه بهکلی به دست فراموشی سپرده شده و اطلاعی از آن نیست!
محمدحسین روحانی در اول فروردین ۱۳۰۵ خورشیدی در جنوب خراسان چشم به جهان گشود. سال ۱۳۱۵ برای تحصیل در حوزه خراسان، راهی مشهد شد و سپس از قم و تهران سر درآورد. استادان او ادیب نیشابوری، احمد مدرس، جواد آقاتهرانی، آیتالله بروجردی و مرحوم میلانی بودند.
او از سال ۱۳۴۰ به فراگیری تحصیلات جدید پرداخت و سال ۱۳۴۸ کارشناسی فلسفه گرفت، همزمان به شغل معلمی مشغول بود، سال ۱۳۵۲ از رشته زبان و ادبیات عرب فارغالتحصیل شد و به آمریکا و اروپا رفت و فعالیتهای متنوعی کرد از جمله کار و تحصیل در رشته بهداشت خانواده و برخی کارهای سیاسی مُدِ روز. سال ۱۳۶۳ دکترایش را در ایران با رساله «تفسیر کلامی قرآن» اخذ کرد.
روحانی اهل قلم و بسیار پُرنویس بود و آثار، مقالات و جستارهای متعددی نگاشت. ازجمله ترجمه سیزدهجلدی تاریخ کامل ابن اثیر، تاریخ معاصر کشورهای عربی، ادب مقاومت، رسالتِ زبان و ادبیات از تولستوی، فارسی را از یاد نبریم و تفسیر کلامی قرآن.
او سالها با رادیو مشهد و رادیو ایران همکاری کرد و نوشتههای پرشماری در دائرهالمعارف بزرگ اسلامی و تشیع نگاشت، امّا مهمترین اثر وی که برگردان قرآن به پارسیِ سِره است تاکنون منتشر نشده بلکه در غبارِ خاموشی فراموش شده است.
بجاست تا یکی از این همه نهاد و موسسه دینی و فرهنگی سراغی از کارِ او که اثری ادبی و ارزشمند است بگیرند و آن را به چرخه نشر بسپارند.
باری! نخستبار محمدحسین روحانی گزارشی از ترجمهاش در سال ۱۳۷۳ در شماره اول نشریه «بینات» داد و نمونهای از آن را ارائه کرد و دل مشتاقان زبان فارسی را ربود.
این برگردان هم موزون و آهنگین بود و هم فخیم و فاخر و هم تهی از واژههای بیگانه.
روحانی انتخاب و سبکِ خویش را تلاشی فرهنگی برای نشان دادن تواناییهای زبان فارسی، توجه به زایندگی آن و استفاده از زبان فارسی به عنوان زبانِ دانش میدانست بهدور از ستیز با هر زبانِ دیگر.
وی حتی اصطلاحات شرعی را به فارسی ناب برگردانده است.
در اینجا ترجمه سورههای تکویر، حمد و ناس را میآورم که هر سه موزون هستند و سرشار از واژهها و برساختههای فارسی و آرزوی شادی روح برای وی دارم با این امید که این ترجمه جالب و ابتکاری زودتر جامه انتشار بپوشد:
گزاره مهآشوب (سورةالتکویر)
«به نام ایزدِ بزرگوارِ مهربان»
بهگاهِ آنکه هور واژگون شود(۱) ستارگان دچارِ تیرگی شوند(۲) و کوهها زِ جا برآورند و رهسپارشان کنند(۳) و مردم، اُشترانِ باردارِ پابهزای را فروهلند(۴) و دشتیان و کوهیانِ جانور، بهراهِ رستخیز رونهند(۵) و آبهای پهنههای بیکرانه، چون گُدازه برجهند(۶) و جفتِ هم شوند هرچه پیکر است و هرچه جان(۷) برای دخترانِ زنده در مُغاک بردگان، کنند بازخواست(۸) گناهشان چه؟! کاین چنین شدند کشتهزار؟(۹) و نامههای کارهای مردمان بِگُسترَد، به دستشان رسد(۱۰) و پوست ز آسمان هفتلایه بَرکنند(۱۱) و دوزخ از درونِ ژرفنا، زبانه برکشد(۱۲) و مینوی بهشتِ جاودان، فراز آورند(۱۳) درست، هرکه هرچه کرده نیک و بد، به پیش روی خویش بنگرد (۱۴) هلا، به آن ستارگان خوشخرامِ راهوارِ تیزتَک(۱۵) به چرخههای خویش کردهروی، سائوکند [سوگند] میخورم(۱۶) به شب که در سیاهچال تیرگی فرو رود(۱۷) و بامدادِ خوش، که چون شکوفه، بردمد(۱۸) که این، نُبی است گفته پیمبری بزرگوار و مهربان(۱۹) به نزد کردگارِ بارگاه، پایگاه دارد و به جایگاهِ برتر اندر است(۲۰) در آن بزرگپهنه، گفتِ او شنفته است، اوست اُستُوان(۲۱) بر این بزرگوار یارتان، نه دیو دست درگشوده، نی سِتَنبه اهرمن(۲۲) در آن کرانه فراخدید، آنچه دید: روشن و سپید(۲۳) به او گمان آگهی ز دانشِ نهان و رازهای بسته خدا نمیرود(۲۴) خوشا که دیوِ رانده، بر زبانِ او نرانده است این سخن(۲۵) کجایتان همی برند، کجا روانه گشتهاید؟(۲۶) هم این نبشته نیست، جز که یادکردی از خدا برای مردمان، جهانیان (۲۷) برای هریک از شما که خواهد او، که راه راست درنوردد و درستی آوَرَد(۲۸) ولی شما به هیچ خواست، رونیآورید، مگر که پیش از آن خدا بخواهد، ایزدِ سراسر جهانیان(۲۹).
*****
ترجمه سوره حمد
«گزاره سپاس»
«به نام ایزدِ بزرگوار مهربان»
سپاسها به ایزدِ جهانیان/
بزرگوارِ مهربان/
پادشاه ِروزِ رستخیز/
تورا،توراست سر به آستان نهادنم/
و از تو و تو خواستار یاریام/
به راهِ راست رهنما تو باش/
به راهِ آن کسان که دادهای نواختها/
نه راه آن کسان که خشمِ توست بهرهشان/و رهسپردگانِ در تباه.
*****
ترجمه سوره ناس
«گزاره مردمان»
«به نام ایزدِ بزرگوار مهربان»
بگو پناه میبرم به ایزد جهانیان/
به پادشاهشان / خدایشان / از گزندِ آن فسونگری که در نهانِ آدمی گمانِ زشت میدمد /
چه از پَری، چه آدمی.
انتهای پیام