کار من هیچ‌وقت غریبه نبود

دنیای اقتصاد یکشنبه 05 اردیبهشت 1400 - 00:03
امروز سالروز تولد یکی از پیشگامان هنر ایران است. هنرمندی که شاید آنقدرها که شایسته‌اش بود به جامعه معرفی نشد اما نامش در تاریخ هنر ایران به‌عنوان یک چهره مهم و تاثیرگذار به ثبت رسیده است. از زنده‌یاد استاد جلیل ضیاءپور به‌عنوان «پدر نقاشی مدرن ایران» نام می‌برند. او جدا از آنکه نقاشی پیشرو و پرچمدار نهضت نوگرایی بوده‌، فعالیت‌های پژوهشی گسترده‌ای نیز در زمینه مردم‌شناسی، بررسی و شناخت زبان، فرهنگ عامه، پوشاک و نقش‌های زینتی مناطق گوناگون ایران داشته که نتایج آنها به‌عنوان کتاب مرجع این رشته از علوم هم‌اینک در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود. ضیاءپور در طول فعالیت هنری و فرهنگی خود بیش از ۸۵ بار درباره هنر نقاشی سخنرانی کرد و بیش از ۷۰ مقاله نوشت و ۲۸ جلد کتاب به یادگار گذاشت و در کنار اینها تابلوهای بسیاری را خلق کرد. گیله‌مرد بود. متولد سال 1299 در بندرانزلی و از این رو از کودکی علاقه داشت با گل‌های مرداب انزلی مجسمه بسازد و موسیقی گوش کند. سال ۱۳۱۷ به تهران آمد و برای آهنگسازی به هنرستان موسیقی رفت. وی از عهده آزمایش‌های ورودی برآمد؛ ولی در همان زمان، استادان خارجی هنرستان به کشور خود بازگشتند و او نتوانست در این رشته تحصیلش را ادامه بدهد. در سال ۱۳۲۰ وارد دانشکده هنرهای زیبا شد و به‌عنوان یکی از سه دانش‌آموخته این مرکز فارغ‌التحصیل شد و چون مقام اول را کسب کرده بود از طرف دانشکده با بورس اهدایی دولت فرانسه رهسپار آن کشور شد و در دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس در رشته هنرهای تجسمی به ادامه تحصیل پرداخت.

در سال ۱۳۲۷ پس از اولین بازگشت به ایران، نقاشان آکادمی از جمله جواد حمیدی، حسین کاظمی و... گرد هم آمدند و مسیری جدی را پیش گرفتند. در سال ۱۳۲۸ با همفکرانش به پایه‌گذاری انجمن هنری «خروس جنگی» که مجمعی پیشرو در زمینه طرح عرصه‌های هنر نو به ویژه ادبیات، تئاتر، موسیقی و نقاشی بود و نیز چاپ مجله‌ای با همین نام اقدام کرد و در همین سال نظریه‌اش را در مورد هنر تجسمی به نام «لغو نظریه‌های مکاتب گذشته و معاصر؛ از پریمیتیو تا سوررئالیسم» عرضه کرد.  وی در طول فعالیت هنری خود به‌عنوان نقاش، همواره به‌عنوان سردمدار نوگرایی و اشاعه‌دهنده هنر مدرن مطرح بوده و آغازکننده نقد هنری در ایران است. او از سال ۱۳۳۱ از سوی اداره‌کل هنرهای زیبای کشور دعوت به‌کار شد و به فعالیت‌های فرهنگی، مشاغل و ماموریت‌های متعددی مانند بنیان‌گذاری هنرستان‌های هنرهای تجسمی دخترانه و پسرانه تهران و دانشکده هنرهای تزئینی، ریاست موزه مردم‌شناسی و... پرداخت. جلیل ضیاءپور در ۳۰ آذرماه ۱۳۷۸ و در ۷۹ سالگی پس از سپری کردن دوره سخت بیماری درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.  مهشا ضیاءپور دختر این هنرمند که اکنون خود پژوهشگر و استاد دانشگاه است در گفت‌وگو با گالری آنلاین درباره پدرش گفته است: «پدرم شخصیتی جدی، استوار و متکی به خود داشت. دارای صراحت لهجه و قدرت بیانی اثرگذار. منتقد، تحلیلگر قوی، بسیار قاطع، نوجو، نگاه و دید نافذ و به‌طور کلی شخصیتی منحصربه‌فرد. در دهه‌ ۲۰ و در آن جامعه‌ بسته با چه شهامتی به تمام سنت‌های پوسیده و واپس‌گرا یورش برد و در مقابل آدم‌های آن روزگار که جز مینیاتور و کمال‌الملک چیزی نمی‌شناختند ایستاد و مقاومت کرد که باعث شد مساله نوگرایی و نوطلبی و هنر مدرن جای خود را در جامعه باز کند و اهمیت تلاش ضیاءپور و مبارزه‌ بسیار همه‌گیر او بود که امروز نسل جوان نتیجه آن را می‌بیند. بنابراین نسل جوان باید بداند در چه زمانی و با چه تلاش‌هایی هنر امروز به دست آمده است؟ من شاهد آن هستم که برخی از هنرمندان جوان حتی نام ضیاءپور را نشنیده‌اند، چه برسد به آنکه از فعالیت‌های سرسختانه و پر تلاش وی مطلع باشند! البته این را هم باید بگویم که ضیاءپور در زمان خود نسلی از هنرمندان جوان را تربیت کرد که بعدها به عنوان نسل دوم و سوم فعالان جنبش هنر معاصر ایران شناخته شدند و جایگاه خاص خود را در تداوم نهضت مدرن کشور یافته‌اند که باعث فخر تاریخ معاصر هنر ماست.» جواد مجابی، شاعر، نویسنده و پژوهشگر سرشناس سال‌ها پیش گفت‌وگویی با ضیاءپور درباره‌ زندگی و هنر انجام داد که در کتاب «سرآمدان هنر نو» به چاپ رسید.  ضیاءپور در این گفت‌وگو درباره‌ ویژگی‌های آثارش گفته است: «رنگ‌های ایرانی یکی از مشخصات کارهای من است. ایستایی شخصیت‌های تابلوهای من، مشخصه دیگری است، آدم ایرانی راست می‌ایستد؛ حرکتش عمودی است، بی‌حرکت می‌نشیند، حرکات توصیفی و میمیک را مخالف متانت می‌داند. خب من این رفتار فرهنگی را در تابلوهایم ثبت کرده‌ام. رنگ‌آمیزی طبیعت در شمال با جنوب تفاوت نمایانی دارد، همین‌طور زندگی و معیشت ساکنان آنها. باید نگاه کرد و دید. اشیا با نقاش حرف می‌زنند، خودشان آشکار می‌کنند: این صندلی پشتش را به من کرده با من قهر است، این شاخه گل پیامی را به من می‌رساند، این پوشاک با رنگ و طرحش چیزی به ما می‌گوید، زن چادرنشین قالی‌اش را که تمام می‌کند، می‌بینی شبی است پرستاره یا باغ و بستانی است. چرا هنرمند باید از محیطش غافل باشد یا کور بماند؟»

این هنرمند به ارتباط مخاطبان با آثارش اشاره کرده و گفته است: «کار من در اینجا هیچ‌وقت غریبه نبود. از همان موقع که کار کردم، همه حرف‌های من را می‌فهمیدند. البته عده‌ای هم با ما - یعنی نقاشان مدرن - درگیر شدند و شروع به مخالف‌خوانی کردند. هنرمند باید باسواد باشد. از تاریخ و جامعه‌شناسی و روان‌شناسی آن‌قدر چیز بداند که تز خودش را در برابر تز منتقد عرضه کند. یک هنرمند باید از هنرهای دیگر، از فرهنگ خود و فرهنگ جهان اطلاع کافی داشته باشد تا بتواند آن را پشتوانه‌ خلاقیتش قرار دهد.»

 

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.