بعد از تهران، اصفهان و مشهد، دیروز جمعی از سهامداران معترض نسبت به وضعیت بورس، در اعتراض به افت شاخصبورس و از دست رفتن سرمایههایشان، در کرمانشاه مقابل ساختمان تالار بورس و در مشهد و زنجان مقابل ساختمان استانداری، تجمع اعتراضی برپا کردند. در تهران هم بار دیگر معترضان در مقابل ساختمان سازمان بورس در سعادتآباد تجمع کردند. تجمعی که باعث شد مدیر بورس، به جمع معترضان بیاید و چند دقیقهای برای آنها صحبت کند و به سوالهایشان پاسخ بدهد. حالا که این تجمعها در حال برگزاری است و به سایر شهرها در حال سرایت است، برخی از فعالان و صاحب نظران حوزه بورس در نوشتههایشان درباره اهمیتدادن به شنیدن صدای معترضان، ریشهیابی مشکلات و چارهجویی منطقی برای جلوگیری از گستردهشدن اعتراضات مینویسند. دیروز حسین سلاحورزی، از فعالان این حوزه در توییتر خود با اشاره به سهامداران خرد که به اعتقاد او بخش مهمی از افکار عمومی در نظام اقتصادی هستند، نوشت: «شنیدن صدای فعالان بورس و گشودن باب گفتوگو با ایشان فرصت ارزشمندی برای ارتقای سلامت و کارآیی حکمرانی اقتصادی است.» او همچنین در ادامه توییت خود بیان کرد که «شکلگیری گفتوگوی مولد و منطقی میان گروههای ذینفع در اقتصاد کشور، گام نخست در مسیر حرکت بهسوی توسعه پایدار است.» تجمعهای معترضان بورسی حتی صدای عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورایاسلامی را هم درآورد. محمدرضا احمدیسنگری، در همین رابطه در صفحه شخصی خود در توییتر خطاب به رئیس دولت دوازدهم به او توصیه کرد که «در این ایام بهجای وعده صد روزه، تمرکز بر مذاکره با آمریکا و اظهار نظرات شاذ، یک سری به ساختمان بورس بزنند تا هم نظر مردم را نسبت به عملکرد هشت ساله خود بسنجند و هم اندکی با دغدغههای حقیقی آنها آشنا شوند.»
این روزها برخی از نوشتهها و تحلیلهایی که در توییتر مطرح میشود، ادامه صحبتهایی است که در شبکه اجتماعی جدید کلابهاوس مطرح شده است. برای مثال یکی از موضوعهایی که یکی دو شب پیش درباره آن در توییتر صحبت میشد، مربوط به اظهارنظرهای محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در یکی از اتاقهای شبکه اجتماعی کلابهاوس بود. بخشی از صحبتهای پورابراهیمی که توجه کاربران را به خود جلب کرده بود، در رابطه با این موضوع بود که گفته بود «انشاءالله در دولت جدید مشکلات بازار سرمایه حل میشود...» این صحبتها از سه جهت مورد توجه کاربران توییترفارسی قرار گرفته بود. دسته اول معتقد بودند که مطرحشدن چنین دیدگاهی از سوی شخصی که رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس است، این معنا را دارد که تا وقتی دولت دوازدهم بر سر کار است، وضع بورس به همین شکل است. آنها روی این موضوع مینوشتند که مطرح شدن این نظریه که در زمان انتخابات وضع بورس خوب میشود، با وجود مطرحشدن صحبتهای پورابراهیمی منتفی است و باید وقتی دولت جدید روی کار آمد انتظار تغییر در وضعیت بورس را داشت. دسته دوم روی این موضوع مینوشتند که نه دولتمردان، بلکه نمایندههای مجلس حالا چه رئیس کمیسیون باشند و چه نباشند، عادت کردهاند که فقط کلیگویی کنند و از عمل و قدم برداشتن در راه رفع مشکلات خبر آنچنانی نیست. به اعتقاد این افراد، مطرح کردن چنین صحبتهایی فقط به بیشتر شدن بیاعتمادی مردم و سهامداران به بورس و دولت دامن میزند و هیچ اثر دیگری در وضعیت کشور نخواهد داشت. دسته سوم تا حدودی ادامهدهنده صحبت گروه قبل بودند اما از جهت سیاسی آن. این دسته به این مساله میپرداختند که جنگ قدرت بهجایی رسیده است که جناحهای سیاسی از مطرحکردن هیچ نظری ابایی ندارند و هرچه که به فکرشان برسد برای ضربهزدن به رقیبشان مطرح میکنند. به اعتقاد آنها صحبتهای رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس هم در همین راستا است و میخواهد که اینطور به سهامداران خرد و مردم عادی القا کند که تا وقتی دولت دوازدهم مدیریت امور را در دست دارد، در وضع اقتصادی آنها اتفاق مثبتی نمیافتد. بحث اصلی این دسته اما این بود که جناحهای سیاسی غافل از این موضوع هستند که دامنزدن به گسترش این بیاعتمادیها در جامعه امروز کشورمان که درگیر دست و پنجه نرم کردن با انواع و اقسام مشکلات است، تبعات خوبی برای جناحهای سیاسی در پی ندارد.
چند روزی است که در توییتر و پیامرسان تلگرام درکنار پیگیری اخبار و موضوعات روز درباره نامه فعالان حوزه بورس خطاب به سران سهقوه هم صحبت میشود. این بحث را مهدی حق باعلی، فعال حوزه اقتصاد دیروز در صفحه خود در توییتر شروع کرد. او با بامزهخواندن این نامه نوشت: «در بند ۵ از قیمتگذاری دستوری برای خودروسازها شاکیاند. در بند۸ خواستار تخفیف در خوراک پتروشیمیها شدن!» او همچنین در توییت دیگری و در دنباله توییت اول خود نوشت: «نیازی به این همه تطویل نبود. دو جمله مینوشتند که منابع مملکت را به سمت ما هل دهید چون ما «فعال بازار سرمایه» هستیم» و البته بازهم نوشته خود را ادامه داد و در توییت دیگری نوشت: «برای بار هزارم این نکته را متذکر بشیم که بورس شرط لازم و کافی برای پیشرفت اقتصادی نیست. آن فوایدی که درباره اهمیت بازارهای سرمایه شنیدهاید، عمدتا مربوط به بازار بدهی و توانایی جابهجا کردن نیاز به نقدینگی بین امروز و فردا هستند. اینها ارتباطی به بازار ثانویه بورس ندارند.» این روزها اخبار و سیر تحولات به قدری بالا است که توجه اکثر افراد بهخصوص فعالان حوزه بورس کمتر به چنین نوشتههایی جلب میشود. یا دست و دلشان به نوشتن و اظهارنظر نمیرود یا ترجیح میدهند پیگیر اخبار نباشند و درباره چیزی اظهارنظر نکنند. برای همین توییت مهدی حق باعلی تا حدودی موردتوجه کاربران شبکه اجتماعی توییتر قرار گرفت. اما با این وجود بودند افرادی که در قسمت نظرات از او این سوال را کرده بودند که آیا با قیمتگذاری دستوری مخالف نیست که چنین مسائلی را مطرح کرده است؟ این فعال حوزه اقتصاد هم در پاسخ به این افراد در یک نگاه کلی نوشت که «اگر قرار است از قیمتگذاری دستوری گلایه کنیم، باید نسبت به همه انواعش منتقد باشیم: نرخ سود سپرده دستوری است. نرخ خوراک پالایشگاهها دستوری است. نرخ خودرو هم دستوری است. اگه در مورد یکی میگوییم آزادسازی و در مورد بقیهاش تشویق به دستوری بیشتر میکنیم، حتما صداقت نداریم.»