بودجهبندی مشارکتی در شهرها از ابزارهای تصمیمگیری مشارکتی به شمار میرود، که شهروندان را قادر میسازد مصارف بودجه را با صلاحدید و ترجیحات مدنظر خود هدایت کنند. این نوع بودجهبندی برای نخستین بار در سال ۱۹۸۹ در برزیل به کار گرفته شد و از آن زمان ابزار ارزشمندی برای آموزش و تقویت جوامع محلی به شمار میرود. مشارکت با شهروندان در تنظیم و اجرای بودجه، باعث کمک به گروههای حاشیهای و کمبرخوردار در بهرهمندی از خدمات شهری، کاهش فساد و ویژهخواری در دستگاه تصمیمگیری، افزایش همکاری و مشارکت شهروندان در حل مشکلات شهر و بهبود اثربخشی سیاستهای شهری خواهد شد. نگارنده بر این باور است بهبود نظام بودجهبندی مشارکتی در گرو اجرای ۶ گام ذیل است:
۱- تعیین محدوده بودجهبندی مشارکتی، بسترهای قانونی و رویهها: در گام نخست، تصمیمات مهمی باید اتخاذ شود که میتواند کل فرآیند را تحتالشعاع خود قرار دهد. اینکه شهروندان در چه حدودی از بودجه امکان اعمال نظر دارند، مثلا آیا فقط در مورد پروژههای احداثی امکان اعمال نظر دارند یا سرفصلهای هزینهای هم میتواند مورد بررسی ایشان قرار گیرد، چه حدودی از نظرات شهروندان در مورد بودجه الزام به اجرا دارد، آیا در بودجهبندی مشارکتی صرفا اتکا به نهادهای مدنی نظیر شورایاریها و سمنها وجود دارد یا نظرات عموم شهروندان از طریق بسترهای مجازی اخذ میشود، سازوکار تصمیمگیری شهروندان اجماعی و اقناعی است یا بر مبنای اکثریت آرا صورت میگیرد؟ آرای اقلیت چگونه سنجیده میشوند و پرسشهایی از این دست. پس از پاسخگویی به این پرسشها، نیاز به تحقق بسترهای قانونی اعمال مشارکت در بودجهبندی است. این بسترهای قانونی با اتکا به رویههای مصوب و شفاف، تکمیل شده و قابلیت اجرا پیدا میکند.
۲- اطلاعرسانی به شهروندان: دومین گام، به اشتراک گذاشتن اطلاعات با شهروندان است، شهروندان برای تصمیمگیری صحیح نه تنها باید از رویه بودجهبندی مشارکتی آگاهی داشته باشند، بلکه ضروری است از اطلاعات بودجهای دورههای گذشته عملکردی و تکالیف شهرداری مطلع باشند. این اطلاعرسانی میتواند از طریق بستر مجازی در دسترس عموم قرار گیرد و با تحقق شفافیت بودجهای، حرکت به سمت حکمروایی شهری پایدار صورت خواهد گرفت. علاوه بر این اطلاعات، شهرداریها باید با برگزاری کمپینهای تبلیغاتی، آحاد شهروندان را از حقوق خود در تدوین بودجه جامعه محلی خود آگاه کنند، به گونهای که بدانند برای تصویب یک پروژه چه گامهایی طی شده و چه معیارهایی برای ارزیابی و سنجش آن پروژه وجود دارد؟ این گام عدمتقارن اطلاعاتی بین مدیریت شهری و شهروند را کاهش میدهد.
۳- تغییر نگرش در مدیریت شهری: تا زمانی که مدیران و کارشناسان شهری به این باور نرسند که بودجهریزی مشارکتی، منافع آنها را به مخاطره نینداخته و دایره اختیارات ایشان را تحدید نمیکند، دستیابی به نتیجه مطلوب، ممکن نخواهد بود. در این گام باید آموزشهایی به ایشان داده شود که تصمیمگیری مشارکتی را عامل بهبود تصمیمات عمومی و به نفع منافع شهر و طبعا شخص ایشان تصویر کند. این تغییر نگرش جز با تعهد سطح نخست مدیریت شهری میسر نخواهد بود. در این گام ضرورت دارد رویهها به دقتسنجیده شود که تعارض منافع بین شهروندان مایل به تصمیمگیری عمومی و مدیران و کارشناسان شهری به سهولت مدیریت و بسامان شود.
۴- جمعآوری دادههای شهروندان: در گام چهارم باید بستر آنلاینی توسعه یابد که امکان جمعآوری خواستههای شهروندان را فراهم آورد. این بستر نرمافزاری بر مبنای رویههای مصوب در گام نخست توسعه یافته و به دقت و شفافیت به اطلاع شهروندان رسیده است. در این بستر باید امکان ثبت پروژه توسط شهروندان، بحث و تبادل نظر در خصوص لزوم انجام آن، ارائه پیشنهادهای جایگزین و نهایتا رایگیری در خصوص آن وجود داشته باشد. ضرورت دارد این بستر محدودیتهای مدیریت شهری اعم از میزان هزینههای جاری غیرقابل چشمپوشی و نیز پروژههای نیمهتمام شهری را به شهروندان ارائه کند. در برخی از نمونههای مشابه سایر کشورها، چنین بستری امکان بودجهبندی صفر تا صد را برای شهروندان فراهم میآورد. همچنین وجود رابط کاربری قدرتمند و نیز ارتباط مناسب و آسان با شبکههای اجتماعی میتواند بستر بودجهبندی مشارکتی را در صدر توجهات قرار دهد.
۵- بررسی پیشنهادهای شهروندان: در این گام پیشنهادهای بودجهای شهروندان مورد بررسی کارشناسان قرار میگیرد. این بررسی با ارائه بازخورد و تبیین علت پذیرش یا رد هر یک از پیشنهادهای توسط کارشناسان همراه است. پیادهسازی مطلوب این گام در گرو انجام صحیح گام سوم و تغییر نگرش مدیریت شهری است، به گونهای که بدنه شهرداری با آغوش باز همه پیشنهادهای شهروندان را بررسی کرده و نتیجه را اعلام کند. در این گام بررسی پروژه توسط متخصصان و نهادهای شهری نظیر سمنها نیز صورت میپذیرد.
۶- اجرای پیشنهادهای شهروندان: مهمترین هدف بودجهبندی مشارکتی اجرای پروژهها و طرحهای پیشنهادی شهروندان است. در این مرحله نیز نباید ارتباط با شهروندان منقطع شود. ضروری است آنان در جریان اقدامات و وضعیت پیشنهاد خود قرار گرفته و از زمانبندی اجرای پروژه و بار مالی آن اطلاع کافی داشته باشند. مشارکت شهروندان نباید منحصر به مرحله برنامهریزی و تصویب پروژه باشد، بلکه باید در سراسر فرآیند اجرا و ارزیابی نیز شهروندان و نهادهای شهری حضور فعالانه داشته باشند. این حضور فعالانه میتواند به درک بیشتر متقابل و آگاهی شهروندان از مشکلات اجرا منجر شود.
به این ترتیب مشارکت در بودجهریزی در کنار سایر اقدامات مشارکتی با شهروندان، حکمروایی شهری را محقق خواهد کرد. در صورتی که نظرات شهروندان نتواند در هدایت شهر تغییر مسیر ایجاد کند و عملا مدیریت شهری بر همان سیاق سابق به تخصیص منابع خود بپردازد، یکی از مراحل بالا به درستی انجام نگرفته و نیاز به تجدید این چرخه وجود دارد.