به گزارش خبرنگار گروه اقتصاد بینالملل خبرگزاری فارس به نقل از جک لو، وزیر سابق خزانهداری آمریکا در سال 2016 میگوید که طی چند ده سال دولت آمریکا تلاش کرده است تا به صورت موثر بتواند از ظرفیت تحریم خود استفاده کند.
وی در عین حال هشدار میدهد که استفاده بیش از حد از ابزار تحریم میتواند جایگاه برتر آمریکا در اقتصاد جهانی را تحتالشعاع قرار داده و اثرگذاری تحریمها را هم کاهش دهد. میتوان گفت که البته با روی کار آمدن دونالد ترامپ طی حدود یک سال بعد این هشدار به کلی از سیاست خارجی آمریکا خارج شد؛ چراکه دولت جدید آمریکا از ابزار تحریم علیه چین، ایران، روسیه و ونزوئلا و البته برخی دیگر از کشورها به صورت گسترده استفاده کرد.
آدام اسمیت، کارشناس موسسه حقوقی گیبسون دان، میگوید: در زمان دولت ترامپ شاهد افزایش قابل توجه تحریمهای آمریکا علیه کشورهای مختلف بودیم. درواقع در 4 سال حضور ترامپ در کاخ سفید، اوفک یا همان دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانه داری آمریکا که مسئول اعمال تحریمهای خارجی آمریکاست، دو برابر تحریمهای بیشتری را نسبت به دوران ریاست جمهوری بوش پسر و باراک اوباما اعمال کرده است.
آنهایی هم که فکر میکردند با روی کار آمدن جو بایدن این سیاست آمریکا تغییر میکند، خیلی زود فهمیدند که اشتباه کردند. اگرچه دولت بایدن به سمت احیای برجام با ایران آمده و در حال مذاکره برای پایان دادن به فشار حداکثری است، اما طی چند ماهی که سکان قدرت در آمریکا را به دست گرفته، چندین تحریم جدید علیه کشورهای مختلف اعمال کرده است. به عنوان مثال به بهانه دخالت در انتخابات، حملات سایبری و دیگر مسائل در روز 15 آوریل دولت آمریکا تحریمهای گستردهای را علیه روسیه اعمال کرد. یک ماه قبل از آن هم برخی مقامات چینی از سوی دولت آمریکا تحریم شدند.
به طور کلی از زمانی که دولت بایدن آغاز به کار کرده، نه تنها چین و روسیه بلکه برخی دیگر از کشورها از جمله میانمار شاهد اعمال تحریم از سوی کاخ سفید بودهاند. این گونه رویکردها نشان میدهد که درواقع تحریم و استفاده از آن به ابزار اصلی آمریکا در سیاست خارجی این کشور بدل شده است. دلیل این مسئله این است که دخالت نظامی برای آمریکا هم خطرناک شده و هم سخت به نظر میرسد و جایی که نمیتواند از طریق فشار سیاسی به اهداف خود برسد، برای تغییر رفتار کشورها به سمت اعمال تحریمها روی میآورد. نه تنها رویکرد آمریکا در اعمال تحریم گسترش یافته، بلکه گستره آنها نیز بزرگتر شده و هم اکنون آمریکا انواع و اقسام تحریمها را علیه کشورها اعمال میکند.
کار دولت بایدن در اعمال تحریم به اینجا ختم نشده و انتظار میرود دولت وی با استفاده از قانون مگنیتسکی برای اعمال تحریم علیه دیگر مقامات کشورها اقدام کند. البته در این مسیر دولت بایدن تنها نیست و کشورهایی نظیر انگلیس هم در این مسیر با آمریکا همگام شده است.
آمریکا البته به این مسئله نیاز دارد؛ چراکه در حالی که زمانی فقط کشورهای کوچکی مثل کوبا و کره شمالی را تحریم میکرد، حالا دست به تحریم کشورهای بزرگترین نظیر چین و روسیه میزند. بزرگتر شدن کشورهای تحت تحریم میتواند باعث شود که آن کشورها هم دست به اقدام علیه آمریکا زده و به این کشور آسیب بزند. به عنوان مثال تحریم چین ممکن است باعث شود، این کشور به سمت تلافی و اقدام متقابل با آمریکا روی بیاورد.
چین در پاسخ به تحریمهای موسوم به شین جیانگ، دست به تحریم متقابل مقامات اروپایی، سیاستمداران این اتحادیه و یک اندیشکده زد. درواقع بزرگ بودن اقتصاد کشورهایی که تحریم میشوند بدان معناست که آنها هم میتوانند در اقدامی تلافیجویانه به کشور تحریمکننده آسیب بزنند.
در بلندمدت هم اثر تحریمها بر این کشورها نیز کاهش خواهد یافت. درواقع هر چقدر کشور تحریم شده بزرگتر باشد، آنها به دنبال کاهش وابستگی به اقتصاد با فناوری آمریکا خواهند رفت و نهایتا باعث خواهند شد که اهرم فشار اقتصادی آمریکا ضعیفتر شده و اثر تحریمها هم کاهش یابد.
نخستین تحریمهای اعمالشده در جهان مربوط به 432 سال قبل از میلاد مسیح است که در آن زمان یونانیها حکومت نگارا را تحریم کردند. شکل گیری فضای جدید تحریمها هم از زمان به وجود آمدن جامعه ملل پیش از سازمان ملل شکل گرفته است که سازمان ملل هم پس از به وجود آمدن دست به تحریم برخی طرفها از جمله صدام حسین و یا دولت رودزیا زد.
اوفک (کارگروه تحریم و مقابله با پولشویی در خزانهداری آمریکا) در سال 1950 و با هدف بلوکه کردن داراییهای دولتهای دانمارک و نروژ در آمریکا با هدف جلوگیری از تصاحب آنها توسط نازیها پدید آمد. در دوران جنگ سرد هم کنگره به رئیس جمهور آمریکا قدرت بیشتری برای اعمال تحریم داد و در این مسیر کوبا یکی از اصلیترین اهداف بود.
در دهه 1990 میلادی هم به بهانه فعالیتهای هستهای ایران تحریمهایی نیز علیه کشورمان اعمال شد اما جدیترین رویکرد آمریکا در اعمال تحریم پس از حادثه 11 سپتامبر اتفاق افتاد. پس از این حادثه تروریستی قانون پاتریوت در آمریکا به تصویب رسید و دور تازهای از اعمال تحریمهای هوشمند توسط این کشور از طریق محدود کردن دسترسی آنها به منابع مالی آغاز شد.
بنجامین کوتز، تاریخ نگار معاصر طی گزارشی که سال گذشته منتشر شد،گفت: تغییرات اعمال شده باعث شده که قدرت تحریمها نسبت به گذشته به شدت افزایش یابد.
* تحریمها شمشیر دولبه
در سال 2010 آمریکا با اعمال تحریمهای ثانویه پا را فراتر گذاشت و نه تنها طرفهای مخالف خود را تهدید کرد، بلکه تهدید کرد همه کسانی که با آنها مراوده مالی داشته باشد را تحریم میکند. در این مسیر اعمال این نوع تحریم علیه ایران بسیار مشهود بود.
طی 10 سال گذشته دو رویکرد مهم هم در سیاست تحریمی آمریکا رخ داد؛ یکی تحریم روسیه در سال 2014 و به خاطر الحاق شبه جزیره کریمه بود؛ چراکه از نظر اقتصادی روسها دو برابر هر کشوری بودند که آمریکا تا آن زمان تحریم کرده بود. رویکرد دوم هم مربوط به گسترده شدن لیست تحریمهای آمریکا بود به گونهای که دولت ترامپ حتی ترکیه که یک متحد آمریکا در ناتو بود را هم تحریم کرد و درواقع در این مسیر از هیچ دیوانگی روی برنگرداند. البته دولت آمریکا نه تنها طی سالهای گذشته به سمت تحریم کشورهای بزرگتر رفته، بلکه فشار را بر شرکتها و بانکها برای تبعیت از تحریمها افزایش داده است.
کوتز میگوید: برخلاف تحریمهای متداول که با بلوکه کردن داراییها و تعاملات مالی انجام میشد، در قالب تحریمهای جدید اشخاص حقیقی مامور اعمال تحریمها میشدند، به گونهای که هزینه اعمال تحریمها به خصوص برای بانکها بسیار افزایش یافته است.
مدیرعامل یکی از بانکهای بزرگ بین المللی میگوید: پس از آنکه به خاطر عدم رعایت تحریمهای آمریکا محکوم شده و جریمه سنگینی پرداخته، تاکنون میلیاردها دلار هزینه کرده است تا با استخدام افراد و استفاده از فناوریهای جدید از تکرار آن جلوگیری کند. اگرچه این پول بسیار زیادی است اما جریمههای اعمال شده از سوی آمریکا بسیار سنگینتر است.
تا همین چند سال پیش اگر تحریمها فقط یک مسئله دولتی بود اما حالا میتواند برای ناقضان آنها میلیاردها دلار جریمه در پی داشته باشد؛ به عنوان مثال در سال 2014 بانک BNP پاریباس فرانسه به خاطر نقض تحریمهای آمریکا مجبور شد 8.9 میلیارد دلار به آمریکا جریمه بپردازد.
حالا اگر این تحریمها موثر بودند، تلاشها برای اعمال آنها تا حدودی توجیه پذیر بود، در مورد ایران باید گفت که اعمال فشارهای سنگین علیه ایران نه تنها حکومت آن را سرنگون نکرده و فعالیتهای هستهای آن را متوقف نکرده است، بلکه ایرانیها هم اکنون میزان غنی سازی اورانیوم خود را نسبت به ماههای نخست روی کار آمدن ترامپ افزایش دادهاند.
از طرف دیگر تحریمها باعث میشود که کشورها به سوی اجرای سیاستهای مقابلهای روی بیاورند؛به عنوان مثال اتحادیه اروپا برای حمایت از شرکتهای اروپایی در برابر تحریمهای آمریکا علیه ایران دست به اجرای قانون مسدودسازی زد. اجرای این قانون توسط اتحادیه اروپا به دهه 1990 بازمیگردد و هم اکنون با استناد به این قانون برخی مشتریان ایرانی بانک مترو انگلیس به خاطر بسته شدن حسابشان از این بانک شکایت کردند و مدعی هستند که این بانک قانون مسدودسازی را نقض کرده است.
چین هم به سمت اجرای قانون مشابهی روی آورده است. البته نتیجه شکایت ایرانیها از بانک انگلیسی میتواند برای شرکتهای اروپایی که در ایران فعالیت میکنند یا میخواهند فعالیت کنند بسیار سرنوشت ساز باشد. بخش دیگری از اقدامات قانونی کشورها علیه تحریمهای آمریکا به اعلام دعاوی قضایی بازمیگردد، به گونهای که طرفهای حقیقی و حقوقی از جمله برخی ایرانیها تلاش میکنند با شکایت در دادگاه روند اعمال تحریمها را به چالش بکشند.
البته این اقدامات در برخی موارد هم موثر بوده است؛ به عنوان مثال سال گذشته میلادی دادگاهی در آمریکا حکم به توقف تحریم شرکت تیک تاک چین توسط دولت ترامپ داد و اتفاق مشابهی که در مورد تحریم شرکت شیائومی رخ داد.
اصلیترین تهدید بلندمدت علیه تحریمها این است که طرفهای تحریمشده به سمت دور زدن آنها میروند که از جمله راههای دور زدن این تحریمها روی آوردن به بازار سیاه، ایجاد شرکتهای پوششی، فراهم کردن اسناد جعلی و دیگر ابزارها است. در همین رابطه ترکیه و دبی یکی از اصلیترین بسترها برای ایران در راستای دور زدن تحریمهای آمریکا بوده است.
نکته مهمتر اینکه کشورهایی که از سوی آمریکا تحریم میشوند در کنار کشورهایی که میخواهند به تعامل تجاری با کشورهای تحریمشده ادامه دهند، تلاش میکنند تا از نظر اقتصادی خود را از کشورهای تحریمکننده به خصوص آمریکا جدا کنند. به عنوان مثال چین تلاش کرده است تا از طریق افزایش سرمایهگذاری در حوزه تولید تراشههای الکترونیکی با تحریمهای آمریکا در این زمینه مقابله کند.
این کشور همچنین با بین المللی کردن یوآن در صدد است تا وابستگی خود به دلار و بانکهای آمریکایی را پایین بیاورد. در این مسیر چینیها در حال بهره بردن از رویکرد دیجیتالی شدن هستند و بانک مرکزی این کشور نخستین بار در جهان در حال عرضه یوآن دیجیتال است که این مسئله ممکن است به بسیاری از کشورهای آسیایی تسری پیدا کند.
چینیها همچنین نسخه بومی سوئیفت را با نام CIPS را ایجاد کرده که مبادلات بین المللی را به یوآن مدیریت میکند. اروپا هم در این مسیر به سمت تقویت یورو در بازار جهانی است و میخواهد استفاده از این ارز را در معاملات نفتی گسترش دهد. روسیه هم تلاش کرده با گذشت 7 سال از تحریمهای آمریکا تا آنجا که میتواند وابستگی خود را به سرمایهگذاری خارجی کاهش دهد.
البته اتحادیه اروپا در زمینه ایجاد یک مکانیزم مبادله کالا به کالا برای کمک به شرکتهای اروپایی در دور زدن تحریمهای آمریکا فعلا شکست خورده است و تلاشهای چین برای بین المللی کردن یوآن در پرداختهای بین مرزی هم باعث شده تا تنها شاهد رسیدن سهم یوآن از کل مبادلات بین المللی به رقم 2.4 درصد باشیم و این در حالی است که سهم دلار در این زمینه 38 درصد است.
در حال حاضر میزان اجرای تحریمهای آمریکا درواقع بستگی به سیاستهای کاخ سفید دارد، به گونهای که بایدن هم اکنون از تصمیم کاخ سفید برای کاهش فشار علیه ایران سخن میگوید.
امیل دال، کارشناس اندیشکده رویال یونایتد، میگوید: به نظر میرسد که بایدن به شدت تلاش میکند تا بیش از دولت ترامپ به سمت اعمال سیاستهای دیپلماتیک همگام با تحریمها برود.
البته ممکن است رویکرد چین نسبت به تحریمهای آمریکا نسبت به گذشته شدیدتر شود؛ چراکه این کشور هم اکنون خیلی سریعتر دست به اقدامات تلافیجویان علیه آمریکا میزند، به گونهای که چین اخیرا برخی شرکتهای آمریکایی را تحریم کرده است و یا به صورت غیررسمی واردات ذغال سنگ از استرالیات را تحت تحریم قرار داده است.
به طور کلی چین همچنان به تلاش خود برای تبدیل کردن تهدیدهای تحریمهای غرب به فرصت ادامه خواهد داد؛ به عنوان مثال چین توانسته شکاف ایجادشده به خاطر تحریمهای آمریکا را در ایران و ونزوئلا پر کند، به گونهای که این کشور اخیرا توافقنامهای را برای ایجاد کردن فضای 400 میلیارد دلار سرمایهگذاری در بخشهای مختلف ایران بسته است. این مسئله باعث شده است که فضای بین الملل برای اعمال تحریمهای یک جانبه دیگر آن گونه که در گذشته بود فراهم نباشد.
اگرچه ممکن است دست چین هنوز برای مقابله با تحریمهای آمریکا خیلی باز نباشد، اما رو به گسترش است و این کشور در تقابل با دلار و کاهش وابستگی به نظام مالی آمریکا تنها نیست.
در آخر باید گفت که هشدار آقای لو که گفته بود، ابزار تحریم که قرار بود قویترین روش برای اعمال قدرت آمریکا باشد، حالا به شکلی نابودکننده در حال از بین بردن سلطه اقتصادی آمریکاست، در حال محقق شدن است.
انتهای پیام/ب