به گزارش ایرنا، چنان که در پیشگفتار کتاب نیز مورد اشاره قرار گرفته، صنایع دستی به ویژه فلزکاری بازتاب دهنده سنتها، رسوم و ابتکار قوم ایرانی است و هر چند در متون تاریخی به این هنر توجه زیادی نشده و به این لحاظ چهره بسیاری از هنرمندان فلزکار را غبار فراموشی گرفته است اما شاهکارهای برجا مانده نشان از ارزشمندی و سختکوشی آنان در آفرینش اثرهایی ارزنده دارد.
آهنگری حرفه تغییر شکل فلزات و ساخت ابزار از آنهاست، یکی از مهمترین فرآیندهای شکلدهی محسوب میشود و در واقع یکی از قدیمیترین هنرهای فلزکاری است که منشا آن به زمانهای بسیار دور بازمیگردد.
انسان در واقع در عصر نوسنگی و دوره سنگ و مس از حدود پنج هزار سال پیش از میلاد استفاده از فلز را آغاز کرد؛ پس از مدتی توانست مس و سپس فلزات دیگر را با کورههای ابتدایی ذوب نماید که قدمت آن به حدود هزاره اول پیش از میلاد میرسد.
عصر آهن از نیمه نخست هزاره سوم قبل از میلاد در بین النهرین، آسیای صغیر و احتمالا مصر شناخته شده بود اما به علت دیرگداز بودن، فقدان قابلیت چکشخوری و تغییر شکل در عمل نمیتوانست در صنعت آن زمان جایی برای خود باز کند.
تا اینکه در فاصله سالهای ۱۵۰۰ تا ۵۵۰ قبل از میلاد با کشف راههای تبدیل آهن به فولاد که ظاهرا برای نخستینبار در کوههای شمال ایران انجام گرفت، آهن نیز برای ساخت انواع وسایل از جمله زیورآلات و ابزار مورد نیاز انسان استفاده شد.
پیدایش فلز در ایران از دوران باستان
نگارنده در بخشی از کتاب آورده است: آثار برجا مانده، ابزار و زیورآلات فلزی از دوران نوسنگی تا دوره ساسانیان باورهایی که در جلوههای بدیع زندگی پیشینیان ما در چند هزار سال قبل از میلاد مسیح و سکونتگاه نقش و نگار و لوازم زیستی آن، از ظروف و ابزار جنگ گرفته تا زیورهایی مانند گوشواره و دستبند، فلزکاری و آهنگری نقش جامعی در تولید آنها داشته است.
مطالعه آثار هزار ششم پیش از میلاد تا سال ۶۰۰ میلادی و نشانههای محوطههای باستانشناسی که آثاری از فلزات در آنها مشاهده شده یا تپههای باستانی که به روش علمی حفاری و مطالعات آنها ثبت گردیده، به شرح زیر آمده است:
از هزاره ششم پیش از میلاد: سنگ چخماق، چغامیش، تپه زاغه، تپه سیلک، حاجی فیروز تپه و گودین تپه؛ از هزاره پنجم: تپه یحیی، تل باکون، تل ابلیس و تپه حضار؛ از هزاره چهارم و سوم: هفتوان تپه، شاه تپه، شهر سوخته، تل ملیان و باباخان تپه؛ از هزاره دوم: هفت تپه، بسطام، حسنلو و زیگورات چغازنبیل؛ از هزاره اول تا ۵۰۰ میلادی: تپه نوشیجان، تخت سلیمان، قلعه یزدگرد و فیروزآباد.
دکمه، انگشتر، سوزن، سنجاق، زیورآلات، سه پایه آهنی، داس، درفش، گوشواره، پیکان، اسکنه برنزی، قاشق، زنجیر، خنجر، دیگ فلزی، سر نیزه، گرز و چاقو از جمله اشیای به دست آمده از این نقاط تاریخی است.
پس از این دوران محقق است که در قرون سابق رابطه صنعتی بین ایران و ممالک همجوار مستقر بوده و حتی ایران تماس صنعتی با مصر و یونان از طرف مغرب و یا چین از طرف مشرق داشته است.
رابطه ایران و چین از دوران باستان شروع شده و قرنها وجود داشته و آثار آن در صنایع مملکتین مشهود است؛ حمله و تسخیر مصر توسط سلاطین هخامنشی و همچنین سالهای بعد توسط ساسانیان، آثار صنعتی ایران را آن گونه برجا نهاده؛ در زمان هخامنشیان صنعتگران مصر نیز به ایران آمدند و نفوذ صنعتی آنان در شوش و تخت جمشید به طور کامل هویداست.
در عهد اشکانیان ایران رابطه صنعتی با امپراطوری روم داشت و ساسانیان این پیوند را شکستند، بلکه پس از انقراض امپراطوری روم در مغرب، ایران رابطه صنعتی خود را با جانشین آن یعنی امپراطوری روم شرقی در قسطنطنیه دوام داد.
پس از فتح اعراب و تشکیل ممالک اسلامی، تمدن و صنایع ایران به اعراب بدوی فائق آمد و نفوذ صنعتی ایران در تمام ممالک مفتوحه انتشار یافت؛ معماری ایران در سراسر بلاد اسلامی تقلید شد و صنعتگران ایرانی تا دورترین نقاط ممالک متصرفه اسلام یعنی اسپانیا رفته و اقامت گزیدند.
هنر فلزکاری پس از ظهور اسلام
در بخش دیگری از این کتاب میخوانیم: شکست و انقراض دولت ساسانی به دست اعراب مسلمان، سلطه آنان بر ایرانیان نتوانست موج خفقان روح ایران در خلق آثار هنری شود؛ هنرآفرینان ایرانی پس از ثبات وضع، ایجاد آرامش و طلوع حکومتهای محی از پس ابرهای تیره، از گوشه و کنار ایران پدیدار شدند تا قریحه ملی و نژادی خود را به منصه ظهور برسانند.
این هنرمندان توانستند از فلزاتی دیگر چون آهن، مفرغ، مس و برنج ظروف و اشیای نفیسی بسازند که همگی نشانی از غنای ذوق و قریحه نژادی سازندگان آنهاست.
پس از افول اغتشاشات و هرج و مرجها، فلزکاران این عصر اسلوب و روش فلزکاران ساسانی را سرمشق کارهای خود قرار دادند؛ چه شیوه و سبک هنر ساسانی پس از استیلای اعراب هنوز در شمال خراسان و ماوراء النهر باقی بود.
شاید همین دوام که تا دوران حکومت شاهان و امرای محلی مانند طاهریان، صفاریان، آل زیاد، آل بویه و سامانیان که از مشوقان هنر ایرانی بودند و بالاخره سلجوقیان کشیده شد و در دگرگون ساختن نیروهای مهاجم کمک کرد؛ و نیز تشویق شاهان و امیران ایرانی که آن زمان در مقابل اعراب قد برافراشتند، فلزکاران ایرانی را ترغیب به ساختن ظروف و اشیایی کرد که گویی برای افراد عادی شناخته نشده و به کار شاهان، امیران و بزرگان میآمده است.
بیشترین اشیای فلزی باقی مانده پس از ظهور اسلام عبارت است از: تنگ، سینی، مشربه، قاب قرآن، شمعدان، جامهای مفرغی، عودسوز، لگن، ظروف نقشدار برنجی و مسی؛ ترکیب و روح هنری این آثار که برخی از آنها در موزهها و بعضی مجموعههای خصوصی جمعآوری شدهاند، نیروی تخیل، قدرت تفکر و تسلط ماهرانه استادان ایرانی را به بیننده نشان میدهد.
هنرمندان ایرانی ظروف و اشیای فلزی را طلاکوب و نقره نشان میساختند یا آنها را به صورت مشبک و مرصع به خواستاران عرضه میکردند؛ فلزکاران این عصر ظروف و اشیای دیگری از زر و سیم با نقوش و تصاویر انسان و جانوران جهت بزرگان و امیران میساختند.
آنان به آسانی در خلوت قصور و سراهای خود به اتکای قدرت خاصه خویش از احکام شرع سرپیچی کرده، از این ظروف استفاده میکردند؛ تعدادی از این اشیا که ضمن حفریات و کاوشهای زیرزمینی یافت شده و امروزه زینتافزای موزهها هستند، گواه این ادعاست.
چلنگری در اردبیل
اردبیل نیز در گذشتههای نهچندان دور یکی از قطبهای آهنگری در ایران بوده و یکی از صنایع دستی استان چلنگری نام دارد؛ چلنگری نام قدیمی آهنگری است که امروزه به نام فرفورژه معروف شده و در شهرستانهای اردبیل و مشگینشهر رایج بوده است.
در قدیم هنرمندان این رشته در شهرها و روستاها مشغول ساخت محصولاتی مانند داس، چکش، میخ طویله، دهانبند اسب و گاو بودند و امروزه نیز اساس کار آنان همانند چاقوسازی و زمودگری همان تکنیک حرارت دادن فلزات به وسیله کوره آهنگری، دمیدن، کوفتن و اتصال پایدار جهت حصول شکل نهایی است.
وجود بازار ویژه آهنگران به نام «دمیرچی بازار» و آثار ظریف آهنگری در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی یا برخی بناهای تاریخی، همچنین وجود اصطلاحات بومی این رشته و حضور این اصطلاحات در فرهنگ عامه بر این مدعا دلالت میکند.
البته در دوران معاصر از آنجا که دامداری و کشاورزی صنعتی یا نیمه صنعتی شده است، این هنرمندان به ساخت محصولاتی تزیینی- کاربردی مانند پایه گلدان، قفسه، حفاظ پنجره مشغول هستند و دمیرچی بازار اردبیل در حال حاضر تنها چند آهنگر انگشتشمار دارد که به شیوه سنتی کار میکنند.
کتاب"فلزکاری در ایران، پایداری آهنگری در نمین" در ۴۹۲ صفحه از سوی انتشارات کوه سنگر روانه بازار شده است.