خبرگزاری فارس، چهارمحال و بختیاری|با دیدن کودکان گلفروش و آدامسفروش در خیابان این موضوع در ذهنم مرور میشود که چرا کودکانی که باید در خانه مشغول بازی با عروسکها و اسباببازیهایشان باشند زیر برق آفتاب مشغول کار هستند، آیا کسی به فکر آموزش و درس و مشقشان هست؟ آینده آنها چه خواهد شد؟ و سوالهای بیجواب دیگر...
چند روز قبل به واسطه یکی از نزدیکانم متوجه شدم یک گروه دانشجویی در گمنامی و بدون اینکه کارهایشان را در بوق و کرنا کنند مدتی است حمایتهای جدی از کودکان کار و کمبضاعت شهرکرد دارند. خیلی برایم جذاب بود که بتوانم بیشتر با این قهرمانهای پشت پرده آشنا شوم.
تا اینکه با پیگیری شمارهای از مسؤول این گروه پیدا و او را به دفتر خبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری دعوت کردم، خانم ساغر قاسمی مدتی بود که امورات گروه جهادی باران را در دانشگاه شهرکرد پیگیری میکرد.
در گفتوگو با خانم قاسمی متوجه شدیم این گروه از سال 1394 در دانشگاه شهرکرد تشکیل و به نام باران نامگذاری شده و هدف آن حمایت از آسیبدیدگان و کم بضاعتان و تبلیغ نکات اخلاقی و فرهنگی در جامعه بوده است.
وقتی از اولین اقدام گروه باران سوال کردم مسؤول این گروه در پاسخ گفت: اولین حرکت باران طرح همسفره بود به این صورت که دانشجویان مقداری از غذای دستنخورده خود را در ظرفهایی قرار میدادند تا با مسؤولیت یکی از دانشجویان به سرعت به دست تعدادی از نیازمندان خارج از دانشگاه برسد.
فارس: ایده حمایت از کودکان کار از کجا آمد؟
در سالهای گذشته با نابسامان شدن وضعیت اقتصادی کشور، مشکلات شدید معیشتی برای مردم ایجاد شد و از گوشه و کنار خانوادههایی به بچههای گروه معرفی میشد که به نان شب محتاج بودند از همین رو با هماهنگی با کمیته امداد و علومپزشکی شهرکرد حدود 40 خانوادهی کمبضاعت را در شهرکرد شناسایی کردیم و تصمیم گرفتیم با هزینه شخصی و جمعآوری کمک از خیران آنها را حمایت کنیم.
با آشنایی با این خانوادهها متوجه شدیم در بین آنها کودکان و نوجوانانی زندگی میکنند که به دلیل فقر خانواده مجبور به ورود به بازار کار شده و از درس و تفریحشان به دور افتادهاند که این موضوع باعث شد بچهها به صورت ویژه هم در زمینه آموزششان برنامهریزی کنند و هم در خصوص تفریح و مسائل اجتماعی و فرهنگی آنها.
فارس: چند کودک را در چه مقاطعی زیر پوشش آموزش داشتید؟
حدود 40 نفر میشدند، اما در مقاطع مختلف و کلاسهای مجزا به این صورت که از کودک اول ابتدایی داشتیم تا نوجوان کلاس دوازدهم و تلاش شد در کنار آموزش درسی کلاسهای ورزشی مثل کاراته و نقاشی نیز برای آنها برگزار کنیم و بسیاری از نکات اخلاقی و فرهنگی را نیز در قالب کلاسهای قرآن و شعر به آنها آموزش دادیم.
فارس: مربیها چه تعداد بودند و از بین چه کسانی انتخاب میشدند؟
از مهمترین دغدغههای ما آموزش کودکان توسط مربیان خوب بود با طرز فکر اسلامی بود که عمده این زحمت را دانشجویان ممتاز دانشگاه برعهده گرفتند و مربیان مجربی نیز به ما معرفی شد که از ظرفیت آنها نیز استفاده کردیم اما بیشتر پیگیری آموزشی این کودکان توسط دانشجویان صورت میگرفت.
همچنین برای آموزش زبان خارجه 20 نفر از این دانشآموزان، با آموزشگاه خصوصی زبان امید صحبت کردیم تا کتابهای آموزشی زبان در اختیارمان قرار دهد که به یاری خدا مسؤول آموزشگاه قبول کرد و به علاوه اینکه تعدادی کتاب در اختیار ما قرار دادند تعدادی از بچهها که استعداد خوبی داشتند به صورت رایگان تحت آموزش حرفهای زبان خارجه قرار گرفتند.
از مهمترین دغدغههای ما در کنار آموزشهای درسی مسائل دینی و فرهنگی آنها نیز بود که سعی کردیم با این کودکان رفیق شویم و بسیاری از نکات را در قالب کلاسهای قرآن و شعر به آنها آموزش دهیم
از مهمترین دغدغههای ما در کنار آموزشهای درسی مسائل دینی و فرهنگی آنها نیز بود که سعی کردیم با این کودکان رفیق شویم و بسیاری از نکات را در قالب کلاسهای قرآن و شعر به آنها آموزش دهیم.
فارس: از پویش لبخند عروسکها برایمان بگویید؟
بالاخره این کودکان در کنار درس و مشق نیاز به تفریح و بازی نیز داشتند از همین رو برای پسران کلاس کاراته و برای دختران نیز کلاس نقاشی برگزار کردیم و برای کودکان کم سنسال به فکر تهیه اسباببازی افتادیم.
برای تهیه اساببازیها پویشی ایجاد کردیم به نام لبخند عروسکها به این صورت که از همه دانشجویان خواستیم در صورتی که در منزل اسباببازی دارند به دست ما برسانند تا ما با توجه به شیوع ویروس کرونا آنها را با مواد شوینده تمیز و با دقت شستوشو داده و در صورت نیاز تعمیراتی روی آنها داشته باشیم تا کاملا نو شوند.
پس از بستهبندی این اسباببازیها با برگزاری مسابقه نقاشی در بین این کودکان تمامی اسباببازیها جمع شده را به دست آنها رساندیم که در این بین بسیاری اسباببازی نو نیز خریداری شد و کماکان این طرح ادامه دارد.
فارس: ماجرای درخت آرزوها چه بود؟
در آذرماه طرح دیگری توسط دانشجویان بارانی رقم خورد به نام درخت آرزوها که این طرح نیز همانند لبخند عروسکها بیشتر مخصوص کودکان کم سن و سالتر بود به این صورت که تعداد زیادی از اسباببازیهایی که مورد علاقه کودکان است را روی کاغذهایی نوشتیم و به درختی آویزان کردیم تا هرکدام از دانشجویان و افرادی که تمایل داشتند یکی از آرزوها را برآورده کنند که این اتفاق افتاد و بسیاری عروسک، اسباببازی و لوازمالتحریر به دست این کودکان رسید.
فارس: چه تعداد دانشجوی بارانی مشغول فعالیتاند؟
ما در حال حاضر حدود صد دانشجو هستیم که در «باران» فعالیت داریم اما عمده پیگیریهای این گروه بر عهده حدود 10 نفر است.
ما تلاش کردیم در هر مناسبتی بستههای مواد غذایی همچون برنج، گوشت، مرغ، ماکارانی و تنقلاتی سالم برای کودکان این 40 خانواده تهیه کنیم که برای این کار از ظرفیت همه دانشجویان، خانواده، فامیل، دوستان و... استفاده میکنیم به طوری که قبل از ایام عید بستهی غذایی آماده کردیم و میزان قابل توجهی میوه نیز به دست این خانوادهها رساندیم.
فارس: این اقدامات چه تاثیراتی روی خود شما داشته؟
ما از قشرهای مختلف جامعه بودیم با فکرهای متفاوت که با فعالیت در این گروه یاد گرفتیم به نظرات هم احترام بگذاریم خیلی اخلاقهای بد را کنار گذاشته، بخشندهتر، شکرگزارتر و مهربانتر شدیم، انسانیت در بچهها رشد داشت و صبورتر شدیم.
ما منتی بر گردن هیچ کسی نداشتیم و نداریم و اگر بدانید چقدر این اقدامات در روحیه خود بچهها اثرگذار است و چه انرژی مثبتی از سوی این خانوادهها و بچههایشان به ما منتقل میشود شما هم حتما بارانی میشدید.
انتهای پیام/68033/ر