مهسا مطهر کارشناس گردشگری درباره افزایش عوارض خروج از کشور میگوید: تصور عمومی این است که کسی که از کشور خارج میشود شرایط مالی بسیار مساعدی داشته و به راحتی قادر است این عوارض را بپردازد، این درحالی است که دانشجویان، بیماران یا خانوادههایی که برای دیدار فرزندانشان به کشورهای دیگر سفر میکنند جمعیت قابلتوجهی را شامل میشوند، فارغ از این موضوع بار روانیای که چنین عوارضی به مسافر وارد میکند با درآمد آن برابری نمیکند.
او با اشاره به اینکه پاسپورت ایران ارزان نیست، میافزاید: مسافر برای گرفتن ویزا باید هزینه زیادی به سفارتخانههای سایر کشورها بدهد که همین موضوع باعث میشود هزینه تمامشده برای سفرش بالا برود، حال شما باید هزینه عوارض خروج از کشور را هم به آن اضافه کنید که نارضایتی بیشتری را در مسافر ایجاد میکند.
او با تفکیک گردشگران عنوان میکند: گروهی که سفر برایشان اولویت است با وجود نارضایتی این هزینه را پرداخته و این هزینه را از بخش دیگری از سفرشان میزنند ولی برای کسانی که سفر اولویت ندارد و دو سهسال یکبار سفر خارجی داشتند بهویژه در سفرهای خانوادگی که باید هر کدام ۸۰۰ هزار تومان بپردازند، این موضوع تاثیر خود را بیشتر نشان میدهد.
سال ۹۹ و در دوره کرونا بیش از ۵/ ۲ میلیون مسافر خروجی از کشور داشتیم که عوارض پرداخت شده توسط آنها به ۷۰۰ میلیارد تومان رسید، در شرایطی که منابع درآمدی دولت محدود شده این منبع همچنان میتواند بخشی از هزینههایش را پوشش دهد. مهسا مطهر به این گفته انتقاد دارد و میگوید: دریافت این عوارض ممکن است درآمد داشته باشد اما آیا به هزینههای اجتماعی آن میارزد؟ آیا این عوارض سبب نمیشود علاقهمندان به سفر حس ناخوشایندی مانند گیر افتادگی در یک محل و محدوده جغرافیایی خاص را داشته باشند؟ آیا این نارضایتی که بابت این مبلغ به دولت بار میشود ارزش آن را دارد؟ درحالحاضر بسیاری از ایرانیها مایلند به کشورهای همسایه مانند ارمنستان، گرجستان، ترکیه و... سفر کنند. عدم امکان سفر به این کشورها تصوری از بهشت را نزد آنها شکل میدهد اما اگر مسافر توان سفر کردن به این کشورها را در دفعات متعدد داشته باشد میبیند که این کشورها هم مشکلات خاص خودشان را دارند، آنها در مواردی مانند زیرساختهای حملونقل با مشکلات جدی مواجهند و مردم آنجا هم با چالشهای زیادی در زندگی روزمره دست و پنجه نرم میکنند. بنابراین باید سیاستگذاریمان به نحوی باشد که تعامل ایرانیها با دیگران بیشتر شود و سفر خارجی را به رویایی دور از دسترس برای گردشگران ایرانی بدل نکنیم بلکه درصدد تسهیل گردشگری به سایر کشورها باشیم.
این کارشناس گردشگری در بخش دیگری از سخنان خود به حق سفر کردن همه اشاره و اضافه میکند: از زوایای مختلف که به مقوله سفر نگاه کنیم ایجاد هرگونه مانع برای سفر مردم درست نیست.
او با اشاره به اینکه هزینههای زندگی و تورم در سالهای اخیر به گونهای بوده که سفر خارجی به کالایی گران و لوکس برای بسیاری از ایرانیها تبدیل شده که باید برای آن برنامهریزی ویژهای داشته باشند، میگوید: افزایش این عوارض هم بار ذهنی و روانی برای مردم دارد. گرچه ممکن است استدلالی مطرح شود مبنی بر اینکه بخشی از این درآمد صرف صنعت گردشگری میشود، اما چنانچه این صنعت برای دولت از اولویت برخوردار باشد برای آن از سایر منابع، بودجهای در نظر میگیرد و نیاز نیست آن را از مسافران خروجی دریافت کند. در دو، سه دهه همیشه دولت عنوان کرده مشکل بودجه برای رونق صنعت گردشگری دارد، بهنظر میرسد فارغ از منابع درآمدی باید در اولویتبندی حمایت از صنایع برای گردشگری تغییری رخ داده و این صنعت به ردههای بالاتری صعود کند.