به گزارش برنا، متن مصاحبه تفصیلی «فریدون عباسی»، رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی و رئیس کمیسیون انرژی مجلس، به شرح زیر است:
من تجربه اداره یک سازمان بزرگی مثل انرژی اتمی را در کارنامه خود دارم
شما اخیرا برای حضور در سیزدهمین دوره انتخابات اعلام کاندیداتوری کردید از برنامه های خود برای ریاست جمهوری بگویید؟
از مدت ها قبل برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 برنامه داشتم. عمر مفیدی از نظام گذشته، افرادی در آن رشد و مراحل کارشناسی و مدیریتی را طی کردند و سن ُسالی را گذرانده اند تا تجارب لازم را در طول کارهای گذشته کسب کنند من هم از این دوران بی بهره نبودم و از فرصت های شغلی که در اختیارم بود استفاده لازم را برده ام و کسب تجربه کردم. فرصت تحصیل در دانشگاه های داخل کشور را داشتم، از اساتید خوبی بهره جستم، مجموع کارهای علمی و اجرایی من و فعالیت های سیاسی اجتماعی ام، این توان را در من ایجاد کرده که به همراه دیگران بتوانم، وارد عرصه مدیریتی بالاتر شوم زیرا که من تجربه اداره یک سازمان بزرگی مثل انرژی اتمی را در کارنامه خود دارم و به دلیل اینکه معاونت رئیس جمهوری را هم عهده دار بودم با مسائل و موضوعات و تصمیم گیری ها در دولت آشنا هستم. اختیارات هیات وزیران، هیات دولت، نظام بودجه بندی دولت و ساختار و تشکیلاتی را می دانم، ارتباطی که با دیگران داشتم باعث شده که در مناسبات بین المللی، حضور در مجامع بین المللی، مذاکراتی که در مورد مسائل راهبردی کشور بوده و در اتاق فکری که در طول این مدت شرکت کردم بهره های مختلفی بگیرم اینها قابل استفاده در یک سطح بالاتر در کشور است.
به رای مردم وابسته هستم
در مجلس یازدهم شاهد ردصلاحیت های زیادی از سمت شورای نگهبان بودیم، برای انتخابات 1400 فکر می کنید که بحث احراز هویت ها به چه صورت باشد؟
افراد مختلفی که بنای ورود به انتخابات 1400 را دارند در طی این سال ها مسئولیت های متفاوتی داشته اند و بعضا ممکن است شبهاتی راجع به اجرائیات شان پیدا شده باشد که این شبهات در سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات بررسی شده و امکان دارد خطاها به گونه ای نبوده که آن فرد شخصا یک منفعتی برده باشد، ممکن است خطای سازمانی و خطای فردی در حوزه اجرا مرتکب شده یا در مسائل مالی اشتباهی صورت گرفته باشد که این موارد، مدنظر شورای نظارتی قرار گرفته و تحقیقات محلی صورت می گیرد. برای کاندیداتوری در مجلس یازدهم با توجه به اینکه فرد شناخته شده ای هستم، شورای نگهبان فردی را فرستاده بود که تحقیق محلی کردند.
این قاعده را پذیرفتیم که باید داده های لازم به مراجع قانونی برسد. بعضا حتی داده های غلط هم به دوستان داده شده ولی آنها با سعه صدر بررسی کردند و نتایج مثبت از آن فرد اعلام شده است. در این دوره از مجلس که نماینده شدم اگر شبهاتی هم راجع به من وجود داشته در حد نمایندگی مجلس آن شبهات برطرف شده است. قوانین را در مورد تبلیغات رعایت می کنم و منتظر می شوم شورای نگهبان نظرش را اعلام کند اگر نظرش مثبت بود یعنی احراز شرایط شد حتما ادامه خواهم داد چون به مردم کشور وابسته هستم. من به خداوند متعال اتکا کرده ام و به رای مردم وابسته هستم، اگر در این رقابت ها اقبالی داشته باشم سعی می کنم با امکاناتی که در اختیارم قرار داده می شود در فضای مجازی، صدا و سیما و رسانه ها با مردم صحبت کنم نظرات را بدهم و منتظر رای آنها باشم.
به نفع هیچ کس کنار نمی کشم
بیش از 200 نماینده نامه ای به آقای رئیسی نوشته اند و در خواست کردند تا در انتخابات 1400 کاندیدا شود، از طرفی هم برخی از اعضای هیات رئیسه مجلس و شخص رئیس مجلس ظاهرا قصد حضور در انتخابات را دارند، نامه نمایندگان چه پیامی برای مجلس دارد و چقدر به شان مجلس آسیب می زند؟
موافق جمع آوری امضاء برای حضور رئیسی در انتخابات نبودم، مجلس باید استقلال خود را از قوه مجریه حفظ کند، زمانی که از یک فرد دعوت می کنیم تا رئیس جمهور شود، بعد از آن به هر وزیری که او معرفی کند یا هر کاری که انجام دهد باید رای مثبت دهیم و دیگر نمی توانیم نقش نظارتی خودمان را ایفا کنیم. جزو امضاء کنندگان نامه به رئیسی نبودم و اعتقاد دارم که قوه قضائیه برای برقراری عدالت در جامعه نیازمند ثبات مدیریتی است. حالا که شخصی مثل آقای رئیسی که جنسش، جنس قوه قضائیه است و تجارب خوبی هم دارد و افراد، ساختار و سازمان آنجا را می شناسند، نقاط ضعف و کاستی ها را می داند سریعتر از بقیه می تواند در ثبات قوه قضائیه و سالم سازی آن و آماده کردن برای ساختن تمدن نوین اسلامی قدم بردارد، به نظر من ایشان در قوه قضائیه بمانند نظام بهره بیشتر می برد تا اینکه به قوه مجریه وارد شود.
رئیسی نیم نگاهی به رییس جمهور شدن دارد/ رئیسی همان قوه قضاییه را اداره کند
فکر می کنید که خود آقای رئیسی هم این نظر را دارند؟
آقای رئیسی در دور قبل که به دعوت برخی از جریانات سیاسی وارد عرصه انتخابات شد ورود خوبی نداشت، دیر آمد، و آن تسلط لازم در کار را نداشت. با این تفاسیر رئیسی نیم نگاهی به قوه مجریه دارد، می توانم استنباط کنم و احتمال می دهم که ایشان فکر می کند قوه قضائیه را می تواند از طریق قوه مجریه اصلاح کند، زیرا قوه مجریه برای قوای دیگر نیرو می سازد، اگر قوه مجریه درست عمل نکند هیچ وقت آینده خوبی نخواهیم داشت، افراد با مهارت های تخصصی و بعد از کسب مهارت باید دارای تقوی، تعهد، وابستگی به نظام و هویت ایرانی باشند. من همه اینها را با هم می بینم اگر بخواهیم کارشناس و مدیر درست کنیم این افراد باید غیر از اوضاع اعتقادی و تعهدی به نظام اسلامی دارای هویت ملی هم باشند تا ما با پدیده نفوذ، کمتر روبرو شویم.
به نفع رئیسی کنار نمی روم
اگر آقای رئیسی حضور پیدا کنند شما به نفع او کنار می کشید؟
خیر. منتظر آمدن آقای رئیسی نیستم و توصیه بنده به ایشان این است که قوه قضائیه را اداره کند، از جریان حزبی و ائتلاف اصولگرایی وارد حوزه انتخابات نمی شوم، من متکی به خداوند متعال و رای مردم هستم. جریان های سیاسی متفرق هستند، جریان های سیاسی کارگزاران و اصلاح طلبان به شدت حزبی هستند و هیچکس را در درون خود راه نمی دهند. من یک الگویی دارم به نام «الگوی کازرون» و با آن می توانم مدیریت خوبی داشته باشم. در مجلس یازدهم به جریان های موجود وصل نیستم و با پرچم و تابلوی آنها وسط نرفتم، به صورت مستقل کار کردم و تجربه خوبی هم گرفتم، زمانی که سراغ مردم می روی مردم پاکند و طلب خاصی ندارند، گروکشی نمی کنند و رای می دهند. من وابستگی به هیچکدام از جریان ها ندارم، در جناح هایی که من می بینم تشتت آراء وجود دارد برای همین است که برخی فکر می کنند برای اینکه از تشتت نجات پیدا کنند باید سراغ شخصی مثل رئیسی بروند. برخی دوستان به من گفتند که خوب است در انتخابات شرکت کنم.
عضو هیچ فراکسیونی نیستم
یعنی با این تفاسیر در مجلس یازدهم عضو هیچ فراکسیونی نیستید؟
درست است، عضو هیچ فراکسیونی نیستم. یک اعتقادی دارم که در سازمان انرژی اتمی هم آن را اجرا کردم و موفق هم شدم، از تجارب گذشته استفاده می کنم، معتقدم برای اداره کشور از همه تخصص های کشور با علایق مختلف سیاسی و جناحی باید در چهارچوب نظام استفاده کرد پس برای من چپ و راست فرقی ندارد. اصولگرا و اصلاح طلب هرکدام در چهارچوب نظام که تخصص لازم را داشته باشند باید وسط بیایند، برای وضعیت کشور با این حوزه اقتصادی، سیاسی و حوزه دیپلماسی و جبران 20 سال باید همه تخصص های کشور را فراخون بدهیم تا کمک کنند. باید به دنبال دولت نخبگانی باشیم، بدون تخصص نمی توانیم مشکلات کشور را حل کنیم همانطور که در پروژه های راهبردی نمی توانیم بدون تخصص کار کنیم، در پروژه های راهبردی زمانی موفق شدیم که همه تفکرات کشور را به کار گرفتیم با اینها شروع به کار کردن کردیم در کوتاه مدت هم نتیجه گرفتیم. باید افراد مختلف که دارای سبک و فکر هستند را بکار بگیریم، حالا چه جوان باشند چه میان سال. مسن هایی که روحیه جوانی داشته باشند را باید به کار بگیریم، در کنار جوانان باید مشاورانی که سن و سالی دارند و تجربه ای کسب کردند فعال باشند، پس من مستقل وابسته به مردم هستم جزو فراکسیون ها یا گروه های رسمی یا غیررسمی مجلس نیستم و به نفع کسی کنار نمی روم.
اسم دولت ام دولت نخبگانی است، مبنای من صداقت و شعارم بازگشت به مردم است. در زمان انقلاب مردم به صحنه امدند و پیروز شدیم اکنون هم باید مانند آن زمان عمل کرد. در زمان صدام مردم به صحنه امدند و بر دشمن غلبه کردیم، کسی باید رئیس جمهور شود که قبیله گرا و طایفه گرا نباشد آن کسی بیایید که از همه مردم استفاده کند مثل زمان دفاع مقدس و دوران سازندگی.
در سازمان انرژی اتمی در حاشیه بودیم/ شهادت فخری زاده باعث شد که رسانه ها به من روی بیاورند/ شهادت شهید شهریاری باعث شد رئیس سازمان انرژی اتمی بشوم
شما اکنون نماینده مجلس هستید چه شد که فکر کردید باید رئیس جمهور شوید. در گفتگویی مطرح کردید بعد از ترور شهید فخری زاده مصم به رئیس جمهور شدن شده اید؟
ماجرای ترور شهید فخری زاده ماجرای دنباله داری است، سالها دشمن آرزو داشت که یک نفر مثل فخری زاده را ترور و از میان بردارد البته جناح های داخلی کشور هم در این موضوع نقش داشتند و دستگاه های اجرایی ضعیف عمل کردند. من تجارب مختلفی در سمت هایی که داشتم کسب کردم، زمانیکه در سازمان انرژی اتمی بودم در راس نمی توانستیم تصمیم بگیریم، ایده هایمان را نمیتوانستیم پیاده کنیم، چون همیشه در حاشیه بودیم، سالها انرژی اتمی را تقویت کردیم ولی آنجایی که باید امنیتش حفظ می شد نمی توانستیم دخالت کنیم، جایی که باید در موردتعداد سانتریفیوژها، نوع راکتورها و قراردادهای خارجی تصمیم گیری می شد از ما استفاده نمی کردند، یعنی ما داده جمع می کردیم و فقط نظاره گر بودیم و بعضا مشورتهایمان بکار گرفته نمی شد.
اگر شهریاری شهید نمی شد و قبل از آن اگر علی محمدی شهید نمی شد هیچوقت من رئیس انرژی اتمی نمی شدم، یعنی انتخاب در کشور اینگونه نیست که بگردند و افراد معتبر و آدم هایی که تخصص و مدیریت دارند را انتخاب کنند، در کار بحث مدیریت کلان هم مهم است و فقط تخصص مهم نیست. من این جمله را سیزده سال قبل از اینکه ترور شوم به شهریاری گفته بودم که اگر برای انرژی اتمی بخواهند رئیس انتخاب کنند "من بهتر از بقیه هستم". در سال 76 زمانیکه یک تغییر در ریاست انرژی اتمی می خواست رخ بدهد مهندس آقازاده انتخاب شد یعنی همان موقع که گفته بودم اگر بخواهند جدی کار کنند بنده هستم همان موقع آقای آقازاده انتخاب شد.
ترور شهید شهریاری باعث شد که جلب توجه به شخصی مانند من شود و من را انتخاب کردند. یک نفر مثل آقای فخری زاده هم پشتیبانی می کرد. ما در تیمی بودیم که نقشه راه صنعتی تیم را راه اندازی می کردیم، فخری زاده راس کار بود، نقشه راه صنعت هسته ای را مشخص کردیم بعد از ما هم بقیه آمدند اصلاحات لازم را زدند. پس ببینید اگر من در دوره بعد از شهادت آقای فخری زاده چنین حرفی زده ام بخاطر وجود فخری زاده و تخصص، حوزه مدیریتش و تشکیلاتش و اطلاعات و تجاربش بود، ولی شهادت فخری زاده باعث شد که رسانه ها به من روی بیاورند. همه رسانه ها به سمت من امدند و زیاد دیده شدم و آن اثرات تبلیغی که در جامعه لازم است تا کسی شناخته شود با بیان معرفی فخری زاده و ویژگی های او و موضوع هسته ای که یک موضوع راهبردی است برایم اتفاق افتاد، در یک جلسه خصوصی دوستانه گفته بودم که برای حضور در انتخابات مصر شده ام، چون قبل از این اتفاقات کسانی که به من پیشنهاد می دادند بیشتر ممکن بود که در چنگ آنها باشم ولی من جواب مثبت ندادم چون نمی خواستم که در حوزه آنها قرار بگیریم، خون شهید باعث شد که آن اثرات تبلیغی برایم صورت بگیرد و بدون اینکه من خواسته باشم در معرض قضاوت قرار بگیرم همان اتفاقی که بعد از ترور خود من اتفاق افتاد.
صدا و سیما برای افراد در رأس بنیاد مستضعفان و یا شهرداری تهران بعضا چهره سازی می کند
یعنی خون شهید فخری زاده می تواند مسیر قرار گرفتن شما در انتخابات ریاست جمهوری را فراهم کند؟
در معرفی به جامعه بله، کاندیداها یا از طریق احزاب و یا رییس مجلس، شهردار و فرمانده سپاه هستند که در معرض دید قرار میگیرند ولی افرادی مانند من که در لایحه های دوم و سوم بودیم و در لایحه های پنهانی فعالیت می کردیم، خیلی اهل مصاحبه و... نبودیم حتی در زمان جنگ. پس به نحوی دیگر شناخته می شویم، در دوران هشت سال دفاع مقدس که بیکار نبودیم در جبهه ها حضور داشتیم اینگونه نبود که عکس بندازیم و مانند اینها که شهردار می شوند و از همه زاویه ها در جبهه عکس دارند در جبهه چنین خبرهایی نبود که از کارهای آدم عکس بگیرند، دورانی که مسایل بنیاد و سپاه به عهده مان بود اینگونه نبود که مرتب جلوی دوربین باشیم، منع قانونی داشتیم. صدا و سیما برای افراد در رأس بنیاد مستضعفان و یا شهرداری تهران بعضا چهره سازی می کند اما چهره ای که از ما درست شد بیشتر به خاطر برجام بود و این فرصت ها را پیدا کردیم و یا ضرورت داشت که بیاییم یا بعد از شهادت این شهدای بزرگوار وظیفه ای بود که به عهده من گذاشته شد که بیایم این ها را معرفی کنم.
دست من نبود که زنده بمانم
در زمان ریاست بر سازمان انرژی اتمی گفتید در تصمیم گیری ها نقشی نداشتید و در حاشیه بودید؟
در مملکت ما خیلی ها دوست دارند در پروژه های راهبردی دخالت و آنها را در دست بگیرند، این در تشکیلات مختلف وجود دارد افرادی می خواهند مطرح باشند، در سال 76 در زمان تغییرات ریاست انرژی اتمی مهندس آقازاده انتخاب شد، یعنی همان موقع که گفته بودم اگر بخواهند جدی کار کنند بنده را انتخاب کنند درست همان زمان آقای آقازاده انتخاب شد، با شهید بزرگوار شهریاری صبحت می کردیم و گفتیم که خدا پدر و مادرشان را بیامرزد که آقای آقازاده را انتخاب کردند زیرا 12 سال وزیر نفت بوده و حوزه های تخصصی و کار بزرگ را می شناسد و اوپک رفته است و شرکت کرده و نظام این فرصت را در اختیار ایشان قرار داده که بیایند و کار کنند.
در تشکیلات خودمان سعی کردیم مهندس آقازاده را حمایت کنیم و جالب است که 12 سال مهندس آقازاده من را ندید که رشته ام هسته ای بود، هیچ وقت ضرورت نداشت ما مهندس آقازاده را ببینیم شاید زیرمجموعه را می دیدیم و کمک می کردیم ولی آقای فخری زاده با آقای آقازاده تماس می گرفت، پس ما پشتیبان آقای فخری زاده بودیم، یعنی مدیر ایشان بود. زمانیکه آقای آقازاده کنار رفت نظام دنبال فرد دیگری گشت که بیاید، سراغ قشر جوان و متخصصی که در جنگ رشده کرده و در دوران سازندگی بوده نمی آیند بیشتر می روند افرادی که در حوزه کلاسیک هستند. معتقدم اگر آن ترور انجام نشده بود من برای سازمان انرژی اتمی انتخاب نمی شدم، اقدام دشمن و اراده خداوند باعث شد که زنده بمانم. دست من نبود که زنده بمانم خداوند خواسته و من را هدایت کرده که زنده بمانم و من باید می آمدم در سازمان انرژی اتمی.
به نظر شما بزرگترین مسأله ای که کشور با آن مواجه است، چیست؟
اگر به پیام های چند سال گذشته مقام معظم رهبری دقت کنیم، اولویت مان اقتصادی و بحث تولید است. اگر بتوانیم نیازهای کشور را درست شناسایی کنیم و تولیدات مان را بر آن مبنا بگذاریم و فقط به جمعیت داخلی مان توجه نکنیم در حوزه اقتصادی موفق می شویم. اگر ما می خواهیم محصولات با کیفیت و مقرون به صرفه بسازیم باید صادراتی باشد و برای صادراتی شدن، باید استانداردهای لازم را رعایت کنیم. اگر این کار صورت گیرد مردم کالای مناسبی را استفاده خواهند کرد و خودشان مبلغ برای صادرات می شوند، پس بازار داخلی خیلی مهم است. مرزنشینان ما مٌبلغ بسیار خوبی برای کالاهای ایرانی هستند زیرا مرزنشینان مبلغ کالای خارجی هستند.
در حوزه اقتصادی تولید برای ما خیلی مهم است و هر دولتی سرکار بیاید باید تولید در داخل را با استانداردهای به روز سرلوحه کار خود قرار دهد و این تولید است که مسأله اشتغال را حل خواهد کرد. اشتغال بدون تولید میسر نمی شود.حوزه نیرو، نفت و انرژی برایمان بسیار مهم است چون اگر ما بخواهیم درآمد داشته باشیم درآمد ما از حوزه نفت، گاز و پتروشیمی است و بحث انرژی و آب و برق هم برایمان بسیار مهم است. باید با مواد مخدر در جامعه مبارزه کنیم می بایست ثروتی که بالقوه داریم را بالفعل کنیم و این در حوزه انرژی میسر است زیرا ارتباطات خارجی ما بر مبنای انرژی است. دیپلماسی انرژی خیلی برایمان مهم است.
باید نفت خام بفروشیم
به مقوله مهم نفت اشاره کردید سقف فروش نفت در دولت خودتان را چقدر در نظر گرفتید؟
تا زمانی که بنیه اقتصادی کشور قوی نشده باید نفت خام بفروشیم، البته در یک بازه زمانی که معقول باشد باید از خام فروشی پرهیز کرد ولی در شرایط حاضر که پولی برای سرمایه گذاری نداریم، باید از نفت مستقل شویم و به سمت مالیات برویم و مالیات عادلانه از مردم اخذ شود نه اینکه مالیات، علی الرأس شود و خرج دولت ها را از جیب مردم برداریم بعضا مالیات گیری ها تولیدکننده را تهدید می کند. باید در حین خام فروشی آن را کاهش دهیم و جامعه را از نظر اجرایی با مالیات و منابع اقتصادی دیگر اداره کنیم و کم کم به منابع پایین دستی نفت بیشتر از قبل توجه شود. صرفه جویی بدون قیمت واقعی حامل های انرژی محقق نخواهد شد، هر چه موعظه کنیم تا مردم، پول واقعی پرداخت نکنند در حامل های انرژی هیچ وقت صرفه جویی نخواهند کرد، اقتصاد خانوار بر همین مبناست.
قبل از اینکه ما حامل های انرژی را بخواهیم به قیمت واقعی برسانیم باید نظام حقوق و دستمزد کشور را درست کنیم. باید روی قیمت تمام شده دقت کرد که نه عنان گسیخته دستمزدها بالا رود و نه اینکه آن ها را از زندگی ساقط کنیم. مردم خدماتی را که باید از مالیات دریافت کنند را در اختیار ندارند و به همین دلیل شاهد فرار مالیاتی هستیم، دولت اگر می خواهد بنای درآمدش را روی مالیات بگذارد حتما باید خدمات مناسب به مردم در اقصی نقاط کشور ارایه کند. در دست گرفتن دولت سیزدهم کار سختی است ولی قابل حل است.
هسته ای نماد اقتدار کشور است نه اقتدار نظام
رویکردی که در مسأله برجام و سیاست خارجی و بحث هسته ای در دولت خودتان اتخاذ می کنید چه خواهد بود؟
هسته ای را نباید زیاد بزرگ کنیم، مسأله ما با دنیا هسته ای نیست، هسته ای نماد اقتدار کشور است نه اقتدار نظام. اقتدار در رشد علم و فناوری در کشور حاصل مجاهدت هایی است که اساتید مختلف دانشگاه و معلمین و دبیران ما در دبیرستان ها انجام دادند و باعث ترویج علم در جامعه شدند و جوان های خوبی در رشته های مختلف تربیت کردند که در پروژه های بزرگ مشارکت کردند بحث فقط هسته ای نیست، هسته ای یکی از انهاست صنعت هوایی، موشکی، سازمان فضایی، داروهای خاص و رشد پزشکی، رشد شیمی و مهندسی شیمی مملکت ما با این تخصص ها می گردد هسته ای یک گوشه آن است.
هسته ای یک نوع انتگرال گیری از همه چیزهاست، در صنعت فضایی اگر در علم و فناوری عمیق و دقیق نشویم در محاسبات و شبیه سازی قوی عمل نکنیم نمی توانیم ماهواره به فضا بفرستیم. هسته ای در سخت سازی و مقاوم سازی قطعات الکترونیک در برابر پرتو کیهانی بسیار کارساز است. اگر هسته ای نداشته باشیم نمی توانیم در حوزه فضایی کار کنیم. اقتدار کشور و حق مردم از نظر بهره مندی و فناوری این است که در فضا حضور داشته باشیم و بدون کار هسته ای نمی توانیم. عرصه هایی مثل هسته ای فضا را برای ارضای علمی دانشمندان باز می کند چرا مهاجرت فکر از کشور داریم؟ به دلیل این است که اینها در داخل کشور به علت نبودن پروژه های راهبردی ارضای علمی نمی شوند به همین علت به مراکز علمی خارجی و دانشگاه های خارجی جذب می شوند و آنها این فرصت ها و عرصه های بازه علمی و فناوری را ایجاد کردند.
سفارتخانه هایمان باید از لحاظ اقتصادی حایز اهمیت شوند
در بحث مذاکرات با آمریکا و کشورهای منطقه چه رویکردی لحاظ می کنید؟
مذاکرات را نباید در بحث هسته ای محدود کرد، این یک فریب است. سفارتخانه هایمان باید از لحاظ اقتصادی حایز اهمیت شوند. سفارتخانه های سایر کشورها در ایران در بخش نفوذ کار می کنند و اولویت شان هم اقتصاد است. سفارتخانه ها بیشتر باید بنگاه اقتصادی شوند باید این نگرش را که سفارت خانه ها سیاسی باشند را عوض کنیم و شروع مان هم با کشورهای منطقه باشد. دیپلماسی فقط سیاسی نیست باید دیپلماسی پارلمانی هم انجام بدهیم در مجلس یازدهم در این زمینه گام هایی را برداشتم.
اظهار نظر شما در مورد حادثه نطنز و به کار بردن واژه قشنگ حاشیه های به همراه داشت...
کلمه ای که بخواهم به کار ببرم "هوشمندانه بودن است" برنامه زنده بود و به همان دلیل آن اتفاق افتاد، یک زیبایی علمی و فنی در آن جمله دیده بودم که از کلمه قشنگ استفاده کردم و گفتم کار قشنگی بود نه اینکه بخواهم اقدام دشمن را تحسین کنم، بلکه تحسین از این باب که دشمن حوصله دارد و کار می کند و وقت می گذارد و از علم، درست استفاده می کند. باید دشمن خودمان را بشناسیم و یک جایی هم اگر تحسین میشود عملش را تحسین نمی کنیم، این دستاورد فکر بشری را تحسین می کنیم. از نیروهای امنیتی خودمان دفاع می کنم واقعا زحمت می کشند و کار می کنند ولی یک جایی هم از دستشان در می رود، ولی دشمن خوب کار می کند و ما از دشمن چیزهای خوب یاد می گیریم. کشوری هستیم که مشورت ضد خرابکاری به سایر کشورها می دهیم.
بحث موشک و هسته ای بحث پراهمیتی است شخصی که بخواهد نفوذ کند و اطلاعات را به دشمن بدهد در یک پروسه 10 تا 12 ساله باید در آن سازمان اعتماد لازم را کسب کرده باشد، یعنی در زمان شما افراد جاسوس ورود پیدا کردند و در این دوره هم مورد شناسایی قرار نگرفتند در این باره توضیح دهید؟
ما این را باید چند وجهی نگاه کنیم اول اینکه ما پدافند خوبی داریم، در شنود و رصد وضع مان خوب است و اطلاعات خوبی را به دست می آوریم، نیروهای امنیتی و ضدجاسوسی ما خُبره اند و تجربه کسب کردند و آموزش های لازم را دیده اند. نیروهای جوانی که وارد شده اند از تجارب گذشتگان که واقعا گرانبها بوده استفاده می کنند. ما در یک فضای واقعی هستیم دشمن در گذر زمان به تجربه اش اضافه می شود و داده های لازم را از ما اخذ می کند و پردازش می کند و طراحی های جدید انجام می دهد پس در فضای واقعی با یک محیط مرتب و فعال سروکار داریم. آیا می شود اینجا نیروها را جذب نکرد؟ یعنی نخبگان را بیکار بگذاریم؟ خیر، باید برویم مسایل راهبردی را لایه بندی کنیم این تجربه خود من بعد از این سال ها است.
اگر ایرانی ها در دانشگاه ها، مراکز علمی آزاد ما جاسوس هم در آن بیایند، هیچ اشکالی ندارد چون ما نمی خواهیم در را به روی متخصصین خودمان و جوانان ببندیم، دانشگاه های ما محل رشد همه است. ارتباطات اینترنتی و ایمیل و فضای مجازی این امکان را می دهد که هم خوب از آن استفاده شود و هم بد، نباید بترسیم باید وارد این فضا شویم ولی اصل حیطه بندی را رعایت کنیم و در مسایل استراتژیک مان اجازه ندهیم کسی کمتر از 15 سال وارد آن شود. باید امکان رشد باشد و فضا را باز گذاشت ولی توسط نیروهای امنیتی در طول زمان افراد بررسی شوند. ولی با این رویکرد مواجهیم که نیروی امنیتی از هر شخصی اطلاعات ندارد می گوید، این فرد حق ورود به فلان حوزه را ندارد و فوری صورت مسئله را پاک می کند این غلط است، باید در در جاهایی که می توان کارهای عادی را انجام داد و مغز متفکر برای خردسازی پروژه ها باشد و عادی سازی شود، هیچ اشکالی ندارد حتی از نیروهای خارجی می توان استفاده کرد.
عملکرد هیئت رئیسه مجلس یازدهم را چطور می بینید؟
در این مجلس بیش از ۱۷۰ نماینده برای نخستین بار است که به پارلمان راه می یابند و آیین نامه مجلس را نمی دانند، تجربه کافی ندارند و با قانون گذاری آشنا نیستند و عمدتا از شهرستان ها به مجلس راه یافتند، در شهرستان ها شیوه انتخاب به گونه ای نیست که قانون گذار انتخاب کنند بیشتر به دنبال مسئول تدارک شهرستان هستند یا به عبارتی رئیس جمهور کوچولو برمی گزینند زیرا همه چیز را از نماینده می خواهند الا قانون گذاری، نمایندگان اتاق فکرهایی ایجاد می کنند. در انتخاب رئیس مجلس توافق شده بود تا قالیباف انتخاب شود، من به دنبال بر هم زدن قاعده بودم زیرا ائتلاف به شیوه درست انتخاب نشده بود. اعضای هئیت رئیسه لابی هایی داشتند و جریاناتی در مجلس تصمیم گیرنده بودند اما در این دوره انتخابات هیئت رئیسه بهتری خواهیم داشت، مجلس بهتری را شاهد خواهیم بود، باید در انتخابات مجلس بازنگری شود هرکه فوق لیسانس داشت که نباید نماینده مجلس شود.دولت باید از دل مجلس بیرون آید، و باید برای مجلس و نمایندگان ارزش قائل شد. نباید مرکز پژوهش های مجلس را سیاسی کرد رییس مرکز پژوهش ها باید سابقه پژوهشی داشته باشد نه سبقه سیاسی. زمانی که هیئت رییسه از طریق ائتلاف انتخاب می شود و همه چیز تقسیم می شود، مرکز پژوهش ها هم تقسیم می شود و به سمت جریانات خاصی می رود که قدرت لابی گری دارند.
عدد رای قالیباف عدد بزرگی نیست رقبای قالیباف خطاها و اشتباهات او را بزرگ می کنند و این یک خطر است
نظر شما در مورد حضور قالیباف در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری چیست؟
قالیباف توانمندی اجرایی دارد اگر سابقه نیرو هوایی سپاه و نیروی انتظامی او را در نظر بگیریم، می بینیم در اجرا موفق است، دوره شهرداری او هم قابل نقد است، قالیباف خودش را اجرایی تر از قانون گذاری باید بداند و همین گونه هم هست و به همین علت، داوطلب ریاست جمهوری است. قالیباف چون عقبه پاسداری و شهرداری دارد و پول دستش بوده و تشکیلات در دستش بوده می تواند در انتخابات ریاست جمهوری حضور یابد اما عدد رای قالیباف عدد بزرگی نیست رقبای قالیباف خطاها و اشتباهات او را بزرگ می کنند و این یک خطر است.۱۲