به گزارش خبرنگار مهر، در پی انتشار فایل صوتی محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه در گفتوگو با سعید لیلاز در مورد مسائل کشور در زمینه سیاست خارجی حسین کچویان استاد دانشگاه تهران یادداشتی نوشت که متن آن در ادامه میآید؛
بسم الله الرحمن الرحیم
مرکز تحقیقات استراتژیک یا حزبی-سیاسی و ضد ملی؟
صوت مصاحبه آقای لیلاز عضو حزب کارگزاران باآقای ظریف دو جنبه بسیار مهم دارد که فهم محتوای آن مستلزم حل آنهاست! مسالهای که بیشتر به آن پرداخت شده است، مساله چگونگی درز این صوت است که گفته میشود قرار بر انتشار آن نبوده است. اما آنچه پاسخ این مساله را میدهد حل مساله دوم است که به چگونگی و چرایی تولید این صوت برمیگردد. سخنگوی وزارت خارجه میگوید که این مصاحبه در چارچوب مصاحبههای درون دولت و برای تشخیص مسائل و امور یا مشکلات سازمانی بوده است تا برای حل مشکلات و گیرهای سازمانی از آن استفاده شود.! سخنگوی دولت نیز کمابیش سخنان این سخنگو و خبر قبلی مرکز تحقیقات استراتژیک را تکرار کرده است! اما ما میدانیم که این مصاحبه در چارچوب طرحی سیاسی برای کاری بیسابقه حزبی با هدفهای چند منظوره انجام گرفته است! اما از آنجایی که چنین کاری در هیچ یک از دولتهای کشور معمول نبوده است عنوان و پوشش قابل قبولی برای آن فراهم شده است تا اولاً پرداخت هزینه چند میلیتردی آن از جیب مردم و بیت المال توجیه گردد و ثانیاً موجب حساسیت و پرسش نهادهای ناظر یا نیروهای سیاسی نگردد! ااین چارچوب قانونی که رسماً نیز در اوایل زمستان گذشته اعلام شد تدوین تاریخ دولت اول و دوم روحانی بود که ظاهراً قرار بوده با رویکرد آسیب شناسانه یا انچه سخنگوی وزارتخارجه میگوید، انجام گیرد! این پوششی کاملاً موجه بنظر میرسد که مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری با مدیریت آقای آشنا برای این طرح فراهم کرده است چون هم کسی نمیتواند نسبت به استفاده از منابع عمومی برای کاری حزبی و سیاسی اعتراض کند یا ادعا کند که این نوعی اختلاس از منابع عمومیست. ثانیاً این مساله که چرا دولت دست بکاری سیاسی در درون دولت میزند نیز بلا وجه میگردد زیرا اولاً گفته میشود این کاری تاریخی است و ثانیاً هدف مدیریتی و اسیب شناسانه دارد که در چارچوب اهداف عمومی دولتها میگنجد!
اما حقیقت چیست؟ ایا ادعاهای مطرح شده توسط وزارتخارجه و مرکز تحقیقات استراتژیک که سخنگوی دولت رسماً آنرا تایید کرد با واقعیت نسبتی دارد یا در حقیقت این طرحی سیاسی و حزبی بوده است که اکنون در جای خود مورد استفاده قرار گرفته است؟! اولاً بایستی به این نکته توجه داشت که طراح این پروژه باصطلاح تاریخی آقای اشنا امنیتی سابق و مجریان ان آقای قوچانی از حزب کارگذاران وبعضی افراد دیگر میباشند که سابقه روشنی در راه اندازی پروژههای امنیتی-رسانهای دارند. در مجموعه مرکز تحقیقات اقای آشنا تاکنون کمتر طرحی که در محدوده اهداف آشنای آقای اشنا نگنجد، انجام داده است و اگر مجالی باشد فهرست کردن طرحهای این مرکز گویای ان خواهد بود که از این مجموعه و افراد درگیر در آن نمیتوان انتطار کار تحقیقی و علمی بیطرفانه داشت!
اما صرف نظر از مجریان، اینکه در اواخر یک دولت که چند ماه بیشتر به پایان آن نمانده پروژهای تاریخی تعریف شود که هدف آسیب شناسانه دارد، پر از ابهام و سوال است! امکان تدوین تاریخ دو دولت در چند ماه قطعاً وجود ندارد و اگر هدف اسیب شناسی را به ان اضاعه کنیم عدم امکان آن باز هم بیشتر میشود! بعلاوه، قاعدتاً طراحان پروژه توقع نداشته اند که دولتهای بعدی خریدار تاریخ مدون فشلترین و مساله دارترین دولتهای پس از انقلاب اسلامی یا حتی تاریخ کشور باشند و یا آسیب شناسی یک گروه امنیتی و حزبی-سیاسی برای انها ارزشی داشته باشد! مگر اینکه طراحان و مجریان از بقای خود اطمینان داشته و میخواسته اند انرا در دولت بعدی خود بپایان برسانند!
اما صرف نطر از این جهات، هر یک از این دو روایت ادعایی وزارت متبوع ظریف یا ادعای مرکز آقای آشنای و در نهایت سخنگوی دولت را بپذیریم، در نحوه انجام پروژه سوالاتی مطرح میگردد که اعتبار ادعاهای آنها را بیشتر زیر سوال میبرد. اولاً انگونه که در ابتدای صوت امده این مصاحبه شکل تصویری داشته و اظهارات اقای لیلاز و اقای ظریف گویای آن است که قصد پخش ان وجود داشته است. اما اینکه از این مصاحبه که بخشی از یک پروژه تاریخی است و هدف آسیب شناسانه دارد برای پخش عمومی تصویر گرفته شود، معنادار نیست. آنچه این کار را بی معناتر میکند محتوای آنست که کاملاً محرمانه و بلکه فوق سری طبقه بندی میگردد. اینکه چنین محتوایی برای پخش عمومی بوده که مطابق سخن آقای لیلاز موضوع تصمیم گیری اقای آشنا باشد، به معنای آن است که یکی دروغ میگوید!
اما آنچه ادعاهای طرفهای رسمی را مساله دارترمیکند این واقعیت است که در بدو مصاحبه نظیر گزارشهای سیاسی نمایشی با مردم صحبت میشود و مصاحبه گر ابتدا خطاب به بینندگان آقای ظریف را کاملاً نظیر مصاحبه انتخاباتی معرفی کرده و از او بعنوان محبوبترین وزیر روحانی یاد میکند که البته جناب ظریف متواضعانه آنرا لطف گوینده میخواند! اما مشخص است که ایشان کما بیش از قصد انتشار آگاه بوده اما در مورد بیان بعضی مطالب تحفظ داشته و با انتشار آن مخالف بوده است که آقای لیلاز حل آن را به صحبت آقای ظریف با آقای آشنا احاله میکند! با اینحال، مصاحبه کننده کاملاً از اهداف طرح آگاه بوده و با توجه به نحوه برخورد و نوع سوالات به هیچ وجه انرا پروژهای تاریخی یا آسیب شناسانه برای درس گیری آیندگان یا سازمان متبوع و دولت نمیداند! وی مطابق اهداف آشنای طرح سوالات را جهت داده و بعد یا صورت کاملاً رسانهای و جنجالی به آن میدهد و میکوشد که اقای ظریف را در این جهت با طرحد سوالات مساله دار و تحریک کننده با خود و ماهیت نمایشی کارهمراه کند.
اما نکته دیگری وجود دارد که روشن میسازد این مصاحبه بر خلاف اظهارات سخنگویان یا مرکز تحقیقات، طرحی سازمانی و به هدف درک مشکلات مدیریتی نیست محتوای مصاحبه است. لازم نیست که ما وارد بحث تفصیلی از محتوا شویم که دریابیم این مصاحبه فراتر از حدود مشکلات یک سازمان یا حتی یک دولت است. محتوای مصاحبه از قسم مطالبی است که یک جریان برانداز با هدف تغییر کلی ساختار سیاسی کشور دنبال میکند و به اموری وارد میشود که حتی در چارچوب قانونی مسئولیتهای رئیس جمهور نیز بسختی میگنجد، چه رسد به اینکه در محدوده مشکلات سازمانی یک وزارتخانه باشد.
بنابراین، اولاً بدلیل ماهیت مجریان و سوابق کاملاً مساله دار حزبی و سیاسی-امنیتی انها، ثانیاً عدم امکان اجرای پروژه در چارچوب اهداف ادعایی و رسمی ان در عمر این دولت، ثالثاً نحوه انجام مصاحبه که بجای علمی و تحقیقی بودن سیاسی-نمایشی و حزبی است، رابعاً قصد مشهود از انجام مصاحبه که با وجود محتوای فوق سری ان برای پخش عمومی انجام گرفته و اماده شده است و نهایتاً اینکه محتوای مصاحبه و سوالات فراتر از اهداف یک وزارتخانه یا یک دولت بوده و با اهداف براندازانه حزبی و فتنه گرایانه باصطلاح اصلاح طلبانه سازگاری دارد ادعاهای رسمی مطرح شده در مورد این مصاحبه مشکلاتی به بزرگی دروغ درز اتفاقی و ناخواسته آن توسط نفوذیها دارد! همگان با شیوههای آشنای بکارگرفته شده در این کار آشنا هستند و نمیتوان مردم را با آشنا غریبه کرد!
اکنون وظیفه نهادهای مسئول است که دو کار انجام دهند. کشف نحوه درز صوت مسالهای است اما مساله مهمتر این است که چگونه عدهای بخود جرات میدهند که با استفاده از امکانات عمومی و درون نهادهای قانونی دست به اجرای طرحهایی بزنند که کمترین مشکل ان این است که به منظور اهداف حزبی و سیاسی انجام میگیرد اما هدف نهایی ان زمینه سازی برای انجام اهداف فتنه گرانه علیه کلیت نطام و انقلاب اسلامی است! در حقیقت، مسالهای که نسبت به آن کاملاً غفلت شده است، ماهیت کار انجام شده است و مساله درز آن مسالهای ثانوی است. با اینحال، روشن است که در روایتهای رسمی سخنگویان تلاش میشود که اذهان به مساله درز منجرف و از اصل کار و درک مقاصد واقعی اولیه دور شود! روشن است که این مصاحبه حتی اگر به این شکل افشا نمیشد، ماهیتاً برای مقاصدی مشابه ترتیب داده شده ودر این جهات استفاده میشده است و بیش از درز آن بایستی به این موضوع دقت و تمرکز کرد تا به حقیقت این رسوایی پی برد!